سي سي تي وي مداربسته
انديكاتوري را معرفي ميكنيم كه قدرت شتاب نوسان در چارت را به ما نشان ميدهد . انديكاتور cci در دسته بندي اسيلاتور ها قرار ميگيرد .
اين ابزار توسط آقاي دونالد لمبرت ساخته شد كه از سه فرمول مختلف تبعيت ميكند . اين اسيلاتور در ابتدا كه در سال 1980 به بازار آمد و فقط براي بازارهاي كالا بكار گرفته ميشد ولي رفته رفته در تمامي بازارهاي جهاني مانند سهام و… جاي خود را باز كرد و از آن بعنوان تعيين كننده قدرت شتاب نوسان استفاده ميكنند.
به دليل سادگي كه ظاهر اين انديكاتور دارد شايد در نگاه اول از نظر يك معامله گر مبتدي جدي گرفته نشود ولي هر انديكاتوري كاربرد خاص خودش را داشته و فرمول نويسي متفاوتي با ساير انديكاتور ها دارد ولي با اين وجود نبايد به هيچ عنوان بدون دانش تحليل تكنيكال وارد معامله اي شد چرا كه درصد بالايي از موفقيت يك تريدر مربوط به تسلط بر تحليل هاي تكنيكال ميشود .
كساني كه از متاتريدر استفاده ميكنند ميتوانند از اين قسمت طبق شكل زير اسيلاتور cci را فعال نمايند.
همانطور كه در شكل زير مشاهده ميكنيد نمودار cci در بين محدوده هاي 100- و 100+ نوسان ميكند .
چگونه از انديكاتور cci سيگنال بگيريم
زماني كه انديكاتور cci روي خط 100+ قرار ميگيرد و شيبي به سمت بالا دارد سيگنال خريد ميگيريم و زماني كه مشاهده ميكنيم انديكاتور cci روي خط 100- قرار گرفته به نحوي كه شيبي به سمت پايين دارد سيگنال فروش خواهيم گرفته .
اما بايد بسيار حواستان را جمع كنيد چرا كه در اين مواقع ممكن است روند فعلي به پايان رسيده باشد لذا پيشنهاد ميشود از انديكاتور مكدي macd يا rsi و همچنين الگوهاي تحليل تكنيكالي استفاده نماييد تا بعنوان يك تاييدكننده خوب عمل نمايد .
در مواقعي كه روند فعلي به پايان چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم خود رسيده باشد معمولا indicator cci اگر بطور مثال روي خط 100+ باشد بايد شيبي به سمت پايين پيدا كند و ابزار هاي ديگر هم اين تغيير روند را تاييد كرده باشند در هر دو از روش هايي كه گفته شد ميتوانيد موقعيت هاي خوب و كم ريسكي را باز كنيد .
انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بورس
شاید بتوان به جرات گفت که اولین چیزهایی که تازهواردان پس از نصب برنامههای تحلیلی و معاملاتی به دنبالش میروند، آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال است. نمیتوان کتمان کرد که اکثر فعالان بازار، لااقل در مقاطعی از زمان، شیفته عملکرد این ابزارها بودهاند و تلاش کردهاند از آنها در جهت بهبود سیستمها و استراتژیهای معاملاتی خود بهره ببرند.
بزرگترین مشکل اندیکاتور های بورس، تعداد بسیار زیاد آنهاست و هر یک میتوانند بسته به ترجیحات تحلیلگر، تغییرات زیادی پیدا کنند. به بیان دیگر، بزرگترین مشکل اندیکاتورها میزان اطلاعاتی است که تولید میکنند و ما را مجبور میکنند که آنها را از صافیهای زیادی بگذرانیم.
اندیکاتور های تکنیکال بر اساس فرمولهای ریاضی کار میکنند. این فرمولها میتوان ساده (مانند گرفتن میانگین از n شمع قبل) یا پیچیده باشند. به عنوان مثال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) با دوره زمانی ۱۴ شمعی، آخرین ۱۴ شمع را بررسی کرده و اطلاعاتی را بر آن اساس در اختیار ما قرار میدهد.
بهتر است بخوانید:
- تحلیل تکنیکال چیست چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم و ابزار های آن کدام اند؟
دستهبندی اندیکاتورهای تکنیکال
- پیشرو (leading)
این دسته از اندیکاتوها، پیش از شروع یک روند، سیگنال ورود صادر میکنند. - پسرو یا تاخیری (lagging)
این دسته از اندیکاتورها با یک تاخیر زمانی مشخص بازار را تحلیل میکنند. اندیکاتور میانگین متحرک (MA) را میتوان یک نمونه بارز از این دسته به حساب آورد.
تفاوت مهم بین این دو دسته آن است که اندیکاتورهای تکنیکال پیشرو تلاش میکنند بازار را جلوتر از آن تحلیل کنند و در نتیجه سیگنال ورود را زمانی صادر میکنند که بازار هنوز یک روند جدید را شکل نداده است.
اما اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری بیشتر برای گرفتن تایید در خصوص قدرت و جهت یک روند که از قبل شکل گرفته است (یا تصور میشود که شکل گرفته باشد) به کار میروند.
اندیکاتور های تحلیل تکنیکال در بورس
- اندیکاتورهای روند
- اندیکاتورهای شتاب
- اندیکاتورهای نوسان
- اندیکاتورهای حجم
اندیکاتورهای روند
این دسته از اندیکاتورها اساسا برای تایید روند به کار میروند و اقدام به ارزیابی و اندازهگیری جهت و قدرت روند میکنند. به عنوان مثال پایینتر بودن میانگینهای متحرک از قیمت بازار نشانگر برتری خریداران است و حکایت از یک بازار صعودی دارد.
مثالها : MA, MACD, Parabolic SAR
اندیکاتورهای شتاب
این اندیکاتورها، با مقایسه قیمت بسته شدن شمع فعلی با قیمتهای بستهشدن شمعهای قبلی، سرعت حرکت قیمت را اندازهگیری میکنند. اگر یک واگرایی بین اندیکاتور و قیمت مشاهده شود، میتوان انتظار تغییر روند را داشت.
مثال: RSI, CCI, Stochastic Oscilator
اندیکاتورهای نوسان
این اندیکاتورها، فارغ از جهت حرکت بازار و با توجه به اندازه شمعها اقدام به ارزیابی سرعت حرکت قیمت میکنند. چنین اندیکاتورهایی میتوانند اطلاعاتی مفید درباره قدرت خریداران و فروشندگان به ما عرضه کنند. معاملهگران به کمک این اندیکاتورها میتوانند برآوردی از احتمال تغییر جهت بازار به دست بیاروند.
مثال: Bollinger Bands, ATR, Standard Deviation
اندیکاتورهای حجم
همانطور که از نامشان پیداست، این اندیکاتورها با کمک محاسباتی بر اساس میانگین حجم معاملات، قدرت روند را ارزیابی و جهت حرکت بازار را تایید میکنند. روندهای قدرتمند معمولا زمانی شکل میگیرند که حجم معاملات رو به فزونی میگذارد. در حقیقت، افزایش در حجم معاملات منجر به حرکت بزرگ در قیمت میشود.
مثال : Volume Indicator, OBV, Chaikin Oscillator
مهمترین نکات در استفاده از اندیکاتورها
- اندیکاتور کمتر، استراتژی بهتر
برخی افراد اینگونه فکر میکنند که هر چه اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری را به کار بگیریم، بهتر میتوانیم رفتار آینده بازار را درک کنیم. این حرف بسیار نادرست است. افزایش تعداد اندیکاتورها، پیچیدگی تحلیل را افزایش داده و ما را به سمت بیشبهینه شدن و تطابق کامل با گذشته بازار پیش میبرد. این اتفاق، میتواند به شکنندگی بیشتر استراتژی منتهی شود. بنابراین سعی کنید حداکثر بین ۲ تا ۳ اندیکاتور را استفاده کنید و به جای افزودن اندیکاتورهای تکنیکال جدید به سیستم خود، همان اندیکاتورها را بهتر فرابگیرید. سعی کنید ببینید که در شرایط مختلف بازار چه رفتاری از خود نشان میدهند، نقاط ضعف و قوتشان چیست و چگونه میتوانند برای شما یک سیستم و استراتژی معاملاتی تولید کنند. - استفاده از اندیکاتورهای مکمل
استفاده از دو اندیکاتوری که عملکرد و تفسیر مشابهی از بازار ارائه میکنند، کمکی به ما نمیکند. چرا که به جای پوشش دادن نقط ضعف یکدیگر، بر ضعف هم افزایند. پس تلاش کنید که ترکیبی از اندیکاتورهایی را به کار بگیرید که یکدیگر را تکمیل کنند. - فیلتر سیگنال با اندیکاتورهای مکمل
اگر سیستم و استراتژی معاملاتی شما، کاملا مبتنی بر اندیکاتورهاست، سعی کنید در کنار اندیکاتور اصلیتان (مثلا RSI) یک اندکاتور دیگر (مثل حجم) داشته باشید که بتواند سیگنالهای نادرست را فیلتر کند. - در بازار فارکس، حجم معاملات معنا ندارد
اگر در بازارهای جهانی فعال هستید و از نرمافزار متاتریدر استفاده میکنید حتما به یاد داشته باشید که حجم نمایش داده شده، در واقع تعداد دفعات تغییر قیمت است نه حجم واقعی معاملات در بازه زمانی مورد نظر شما.
سفارش اندیکاتور اختصاصی
یکی از خدمات شرکت مهد سرمایه برای فعالان بازارهای مالی طراحی و برنامه نویسی اندیکاتور میباشد
آموزش اندیکاتور مکدی به زبان ساده
همانطور که میدانید، یکی از مهمترین ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال به کار میرود، اندیکاتور است. به کمک اندیکاتور میتوان روند، شتاب قیمت و المانهای دیگر را اندازه گیری کرد که در تصمیم گیری هایی مثل ورود، خروج و غیره بسیار به کار میآیند. از مهمترین اندیکاتورهایی که در تحلیل یک سهم کاربرد دارد، اندیکاتور مکدی MACD است که در این مقاله بنا داریم تا کاملا در مورد آن بحث کنیم. با ما همراه باشید تا در مورد موضوعات زیر بيشتر صحبت کنیم.
اندیکاتور مکدی که توسط آقای جرالد بی اپل اختراع شد، به معنای همگرایی و واگرایی میانگین متحرک یا Moving Average Convergence Divergence است که به صورت اختصاری MACD نامیده میشود. در سال ۱۹۷۰ بود که اندیکاتور مکدی ارائه شد، اما اهمیت و کارایی آن در سده جدید بیشتر مشخص شد و مورد استفاده فراوان قرار گرفت. همانطور که میدانید بسیاری از اندیکاتورها در یکی از دو دسته اندیکاتورهای روندنما یا مومنتوم طبقه بندی میشوند، در حالی که این اندیکاتور میتواند ویژگیهای هر دو را با هم داشته باشد. در واقع قدرت، شتاب و جهت روند قیمتی در این اندیکاتور مشخص میشود که بیشتر با استفاده از قیمت پایانی محاسبه میگردد.
به طور کلی دو نوع اندیکاتور مکدی وجود دارد، یک نوع کلاسیک و دیگری نوع جدید که تا حدودی از لحاظ ظاهری با هم متفاوت هستند. با این حال کارایی این دو مدل تقریبا مشابه است. با توجه به شکل، اندیکاتوری که در بخش بالایی نمایش داده شده، شامل یک هیستوگرام (خطوطی که به صورت عمودی و به رنگ مشکی هستند) چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم و دو خط آبی و قرمز میباشد. خط آبی خط مکدی و خط قرمز، خط سگینال نام دارد. در بخش پایینی شکل، اندیکاتور مکدی جدید را ملاحظه میکنید که خط مکدی در آن وجود ندارد و فقط شامل هیستوگرام و خط سیگنال است. در واقع هیستوگرام در اندیکاتور جدید، نوسانی مشابه خط مکدی در اندیکاتور کلاسیک دارد. اما از این دو نمودار چگونه میتوان استفاده کرد؟ در بخش بعدی این مطلب را مورد بررسی قرار میدهیم.
برای این منظور، به دو اندیکاتور از نوع میانگین متحرک نمایی احتیاج داریم، یک ميانگين متحرک کوتاه در بازه ۱۲ روزه و یک میانگین متحرک بلند در بازه ۲۶ روزه. اختلاف بین این دو نمودار، اندیکاتور مکدی را برای ما مشخص خواهد کرد. حال اگر یک میانگین متحرک نمایی با بازه ۹ روزه را به همراه این دو در نظر بگیریم، نمودار خط سیگنال در اندیکاتور مکدی بدست خواهد آمد. اکنون با توجه به شکل، اگر بخواهیم شتاب یک روند قیمتی را رصد کنیم، میتوانیم بگوییم که اگر خط سیگنال از هیستوگرام در سطح بالاتری قرار بگیرد، شتاب قیمتی منفی و اگر خط سیگنال در سطح پایینتری نسبت به هیستوگرام واقع شود، روند مثبت خواهد بود. در ادامه این توضیحات، اکنون فرض کنید قیمت یک سهم در یک روند نزولی است، اما هیستوگرام رفته رفته در بالای خط سیگنال قرار میگیرد که نشان از افزایش شتاب قیمتی سهم دارد یا بالعکس در یک روند صعودی، هیستوگرام رفته رفته در بخش پایینی خط سیگنال واقع میشود که خبر از کند شدن شتاب قیمتی سهم میدهد.
با توجه به این تفاسیر میتوان گفت که روندها قبل از پایان یافتن به خوبی قابل پیش بینی خواهند بود. نکته بعدی در مورد اندیکاتور مکدی این است که هرگاه هیستوگرام یا نمودار مکدی زیر خط صفر واقع شد، نمایانگر یک روند منفی یا نزولی و هرگاه بالای خط صفر واقع شد، نمایانگر روند مثبت یا صعودی است. در واقع اگر یک نمودار قیمتی را با این اندیکاتور مطابقت دهید، ملاحظه خواهید کرد که در زمانی که هیستوگرام زیر صفر است، نمودار قیمت روند نزولی و در هنگامی که بالای صفر است، روند صعودی دارد. از طرفی اگر شرایط به گونه ای پیش برود که دو نمودار میانگین کوتاه و بلند مدت بر هم انطباق پیدا کرده یا بر هم مماس شوند، نمودار مکدی یا هیستوگرام به سمت صفر میل پیدا میکند و کمترین مقدار خود را دارا خواهد بود، مخصوصا اگر نمودار هیستوگرام از بالای صفر به پایین یا بالعکس وارد شود، نقطه مد نظر را میتوان نقطه بازگشت یا Reversal point در نظر گرفت. در ادامه اما این نکته را نیز همواره مد نظر داشته باشید که لزوما هر پوزیشنی مشابه پوزیشن فوق، به معنای نقطه بازگشت نیست، مثلا در شکل زیر، فقط آخرین نقطه است که یک نقطه بازگشتی است، چرا که هم تغییر فاز (یا اصطلاحا تغییر علامت جبری هیستوگرام) رخ داده و هم هیستوگرام به سمت صفر میل کرده(رسیده) است. بقیه موارد را نه به عنوان یک نقطه بازگشت اما به عنوان یک اصلاح میتوان قلمداد کرد.
یکی از مواردی که این اندیکاتور به کار میآید، در زمانی است که میخواهید لحظه ورود یا خروج به یک سهم را برآورد کنید. به این صورت که هر زمان، دو خط سیگنال و مکدی یکدیگر را قطع کنند، بسته به شرایط، سیگنال ورود یا خروج به یک سهم میتواند تلقی شود. مورد بعدی واگرایی یا همگرایی نمودار قیمت یک سهم است که با مقایسه خط سیگنال با نمودار میله ای قیمت، این تشخیص امکان پذیر خواهد بود.
اگر بنا است که از این اندیکاتور در تحلیل سهم های بازار بورس ایران استفاده کنید، بد نیست این ترفند را در پروسه تحلیل خود به کار ببرید: هنگامی که یک تغییر فاز از سمت منفی به مثبت را در هیستوگرام مشاهده کردید، این را به عنوان یک سیگنال ورود در نظر گرفته و وارد معامله شوید. از طرفی برای خروج از معامله نیز، زمانی که خط سیگنال، نمودار هیستوگرام را قطع کرده و در بالای آن قرار گرفت، این حالت را به عنوان پوزیشن فروش بدانید و از معامله خارج شوید.
همانطور که پیش از این دانستید، علاوه بر اینکه اندیکاتور مکدی میتواند در تشخیص نقاط ورود، خروج و بازگشت اطلاعات مناسبی را از قیمت یک سهم به شما ارائه دهد، که میتواند در شناسایی قدرت یک روند نیز به شما کمک شایانی بنماید. به این صورت که هر چه طول میلههای هیستوگرام بلندتر باشد، روند قیمتی که دنبال میکنید، قویتر بوده و هر چه این مقدار کمتر شود چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم احتمال بازگشت و تغییر روند بیشتر خواهد بود.
با توجه به توضیحی که در بخشهای قبلی ارائه شد، اندیکاتور مکدی که توسط آقای جرالد بی اپل اختراع شد، به صورت بازه ۱۲ روزه برای میانگین متحرک کوتاه مدت، بازه ۲۶ روزه برای میانگین متحرک بلند مدت و بازه ۹ روزه برای خط سیگنال بنا نهاده شد. دلیل این زمانبندی این بود، که در آن زمان، در ۶ روز هفته معاملات بازار صورت میگرفت و بازه ۱۲ روزه نمایانگر دو هفته کاری، بازه ۹ روزه یک هفته و نیم و بازه ۲۶ روزه نمایانگر یک ماه کاری بدون تعطیلات بود. با توجه به اینکه بازار بورس ما در ایران، ۵ روز کاری دارد، تقسیم بندی زمانی مناسب برای اندیکاتور مکدی میتواند به صورت ۱۰ روزه برای میانگین کوتاه مدت، ۱۵ روزه برای میانگین بلند مدت و ۲۲ روزه برای میانگین بلند مدت، در نظر گرفته شود.
واگرایی یا تضاد زمانی رخ میدهد که در برهه ای از زمان، نمودار قیمت با اندیکاتور به گونه ای متفاوت رفتار کند. با مشاهده چنین رفتاری در اندیکاتور، میتوان وقایع نزدیکی مثل تغییر روند را پیش بینی کرد و به موقع و به دور از هر گونه هیجان پوزیشن مناسب را در معامله مشخص نمود. همچنین لازم به ذکر است که واگرایی فقط در اندیکاتور مکدی تعریف نمیشود و در اندیکاتورهایی مثل RSI، MFI و CCI نیز چنین حالتی قابل اثبات است، اما در اندیکاتور مکدی این این مسئله نمود بیشتری دارد. با توجه به تصویر آورده شده در این بخش، نمودار قیمتی دو قله قیمتی را فتح کرده اما نمودار مکدی در حال کوچک شدن است. این خود، نمونه بارزی از یک واگرایی است که به یک تحلیلگر آگاه هشدار میدهد که با کمتر شدن حجم معاملات ممکن است روند تغییر پیدا کند. در مجموع واگرایی به شما این هشدار را میدهد که اگر یک سهم را دارید وارد پوزیشن فروش شوید یا اگر آن سهم را ندارید، فعلا از خرید آن صرف نظر کنید. این را نیز باید اضافه کنیم که واگرایی در روند منفی یا نزولی بر روی درهها قابل ملاحظه است، در حالی که این ویژگی در روند صعودی، بر روی قلهها تشکیل میشود.
در حالت عادی، واگرایی به گونه است که شما را از یک تغییر روند در نمودار قیمتی سهم آگاه میکند. یعنی به نوعی نمودار اندیکاتور زودتر از نمودار سهم وقوع چنین اتفاقی را مشخص میکند، در حالی که در واگرایی مخفی عکس این اتفاق رخ میدهد و واگرایی در اندیکاتور نمایانگر ادامه پر قدرت روند قیمتی خواهد بود. این حالت همچنین در زمانی بروز پیدا میکند که سهم در انتهای یک اصلاح زمانی قیمت قرار بگیرد.
با توجه به توضیحات گفته شده و در پایان این مقاله این نکته را نیز باید همواره مد نظر داشته باشید که خروجی این اندیکاتور به تنهایی سیگنال مطمئنی برای گرفتن یک تصمیم درست محسوب نمیشود و میبایست از اندیکاتورها و ابزارهای دیگر برای این منظور بهره مند شد. از اندیکاتورهایی که میتوان با اندیکاتور مکدی استفاده کرد، اندیکاتور RSI و EMA است که به صورت ترکیبی میشود از این سه گزینه در قالب یک استراتژی استفاده کرد. در پایان این مقاله از شما دعوت میکنیم تا به آموزشهای دیگر بخشهای وبسایت مراجعه فرمایید.
© توجه: بازارهای مالی همواره همراه با ریسک هستند و بدون آموزش و کسب دانش کافی، خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد.
بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال برای نوسان گیری
میدانید اگر بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال را بشناسید، تا چه اندازه می توانید معاملات سودآورتری داشته باشید؟ اندیکاتور مناسب ارز دیجیتال به شما کمک می کند تا تحلیل و دید بهتری نسبت به رمزارز و قیمت آن پیدا کنید و نقاط ورود و خروج از معامله را به راحتی تشخیص دهید. بنابراین شناسایی و استفاده از بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال برای افرادی که در بازار ارزهای دیجیتالی مشغول هستند بسیار کاربردی است و این افراد همچنین می توانند از این اندیکاتورها در بازار بورس و سایر بازارهای مالی نیز استفاده کنند، پس اگر دوست دارید با بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال آشنا شوید، این مطلب رو تا انتها مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال
در ابتدا باید گفت که اندیکاتورهای تکنیکال، ابزارهایی هستند که به منظور اندازه گیری و تفسیر رفتار بازار مورد استفاده قرار می گیرند. این ابزارها معمولا به وسیله معامله گران و سرمایه گذاران برای شناسایی زمان معامله، نقاط مناسب معامله و یا شناسایی روندهای قیمتی جدید اعم از صعودی، نزولی و یا خنثی در بازارهای مالی کاربرد دارند. اندیکاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی و داده های تاریخی مرتبط با قیمت و حجم معاملات ارزهای دیجیتال، با هدف پیش بینی روند بازار طراحی می شوند.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
حال این سوال پیش می آید که چه زمانی باید از چه اندیکاتوری و به چه دلیلی استفاده کنیم؟ در پاسخ باید گفت که هزاران اندیکاتور و اسیلاتور در دنیای تحلیل تکنیکال وجود دارد که معامله گران و بعضا سرمایه گذاران می توانند آن ها را مورد استفاده خود قرار دهند. به این منظور که بدانید از کدام اندیکاتور در چه زمانی باید استفاده کرد، لازم است با نحوه عملکرد هریک از آن ها آشنایی پیدا کنید و ببینید کدام یک از آنها با استراتژی معاملاتی شما تناسب دارد و با استفاده از تعریف کارایی برای اندیکاتورهای مختلف، می توانید آن ها را در زمانی که نیاز داشتید استفاده کنید.
کاربرد اندیکاتورها دقیقا کجاست؟
اندیکاتورها قسمت مهمی از تحلیل تکنیکال به شمار می روند و در موارد زیر کارایی لازم را خواهند داشت:
- پیش بینی : اندیکاتورها برای پیش بینی جهت روند قیمت در آینده مورد استفاده قرار می گیرند.
- تایید : به منظور تایید یک روند خاص یا حرکت قیمت، اندیکاتورها یکی از اصلی ترین ابزارهای تکنیکال محسوب می شوند.
- هشدار : اندیکاتورها به منظور هشدار دادن موقعیت های مناسب معاملاتی به معامله گران و سرمایهگذاران نیز کاربرد دارند.
اندیکاتورهای تکنیکال معمولا به وسیله فعالان بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرند، چرا که آن ها برای ارزیابی حرکات قیمت در کوتاه مدت طراحی شده اند، ولی با این وجود سرمایه گذارانی که تمایل به سرمایه گذاری با افق بلندمدت را دارند، می توانند از این اندیکاتورها برای شناسایی موقعیت های معاملاتی بهره بگیرند.
بهترین اندیکاتورها برای تحلیل ارزهای دیجیتال
تنوع ابزارهای معامله گری بسیار بالا است، حتی بعضی از معامله گران حرفه ای خودشان برای طراحی اندیکاتور اقدام می کنند، آن ها با توجه به رفتار بازار و فرمول های ایجاد شده، گرافی را روی نمودارهای ارزهای دیجیتال می اندازند و در ادامه معاملات خود را با توجه به این گراف ها پیش می برند.
قبل از معرفی این اندیکاتورهای معروف برای استفاده در بازار ارزهای دیجیتالی بهتر است بدانید که بهترین بودن یک شاخص، امری نسبی است، به این خاطر که هر معامله گری روش و استراتژی خود را برای معامله دارد، لذا شما باید با توجه به روند معاملاتی خود بهترین اندیکاتورها را انتخاب نمایید. در ادامه ۷ مورد از بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال برای نوسان گیری را خدمتتان معرفی کرده ایم؛
۱) اندیکاتور مقاومت نسبی – RSI
آر اس آی یک اسیلاتور است و در آن قدرت خریدار و فروشنده مورد بررسی قرار می گیرد، این شاخص عددی بین صفر تا صد را نشان می دهد و قیمت ارز دیجیتال و میزان معاملات آن را در یک بازه زمانی مشخص که معمولا ۱۴ روز است، مورد ارزیابی قرار می دهد. این ابزار معاملاتی سرعت و مومنتوم قیمت یک ارز دیجیتال را نیز بررسی می کند.
این طور فکر کنید که شاخص مقاومت نسبی یک ارز دیجیتال ۷۰ یا بالاتر است. این یعنی در بازه دو هفته ای اخیر، افراد زیادی برای خرید این ارز دیجیتال اقدام کرده اند، بنابراین به احتمال زیاد بهتر است که ارز دیجیتال مورد نظر را بفروشیم و از آن خارج شویم. بنابراین می توان این طور نتیجه گرفت که هر چقدر عدد اندیکاتور RSI بیشتر باشد، بدین معنی است که احتمال تغییر روند مومنتوم ارز دیجیتال نیز بالاتر می باشد.
البته این را از یاد نبرید که احتمال خطا نیز در این شاخص وجود دارد، لذا بهتر است در کنار استفاده از این ابزار، از دیگر شاخص ها و تجربه خود در بازار نیز بهره لازم را ببرید. اگر دوست دارید در مورد آموزش اندیکاتور rsi – بهترین اندیکاتور برای نوسان گیری اطلاعات بیشتری کسب کنید، این مطلب شما را به بهترین شکل راهنمایی می کند.
۲) اندیکاتور مکدی – MACD
این شاخص از دو خط برخوردار است که با استفاده از دو میانگین متحرک میزان مومنتوم بازار را مشخص می کنند، این خطوط، خط مکدی و خط سیگنال نام دارند. چنانچه میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه را از میانگین متحرک ۱۲ روزه کم کنیم، خط مکدی قابل محاسبه خواهد بود. همچنین میانگین متحرک نمایی ۹ روزه خط مکدی، خط سیگنال را به وجود خواهد آورد. نمودار هیستوگرام موجود در این اندیکاتور نیز تفاضل خط مکدی از خط سیگنال را نمایش می دهد.
چنانچه در دو خط موجود در این اندیکاتور برخورد وجود داشته باشد، می تواند نشانی برای روند صعودی یا نزولی بازار باشد. این شاخص کاربرد دیگری نیز دارد و آن هم این است که چنانچه واگرایی بین قیمت و میانگین متحرک های موجود در این اندیکاتور واگرایی زیادی داشته باشند، روند بازار احتمالا به زودی عوض خواهد شد.
تعداد زیادی از معامله گران از اندیکاتور مکدی به عنوان مکملی برای شاخص RSI بهره می گیرند. این موضوع احتمال خطا را تا حدی کاهش می دهد ولی باز هم تاکید می کنم که این اندیکاتورها به هیچ عنوان نباید به تنهایی مبانی تصمیم گیری شما در بازارهای مالی قرار گیرند. اگر دوست دارید درباره اندیکاتور مکدی بیشتر بدانید، مطلب آموزش اندیکاتور macd – اندیکاتور مکدی چیست و چه کاربردی در بازار بورس دارد؟ راهنمای جامع و رایگانی برای شما علاقه مندان است.
۳) اندیکاتور شاخص میانگین جهت دار – ADX
اندیکاتور ADX یا همان شاخص میانگین جهت دار اندیکاتوری است که از ۰ تا ۱۰۰ عددگذاری شده است و کاربرد آن بدین صورت است که قدرت یک روند را مشخص می کند. چنانچه اندیکاتور ADX عدد کمتر از ۲۰ را نمایش دهد، نشان دهنده روند ضعیف است و چنانچه این عدد بالاتر از ۵۰ باشد، بیانگر قدرت روند خواهد بود. البته این موضوع را نیز در خاطر داشته باشید که این اندیکاتور تنها قدرت روند را تعیین خواهد کرد و جهت روند را به شما نمایش نخواهد داد.
استفاده از این اندیکاتور کمک زیادی به دریافت اطلاعات دقیق می کند، به این خاطر که قدرت روندی که می خواهید به آن ورود کنید را تعیین می نماید و بدین ترتیب با اطمینان خاطر بیشتری برای ورود به معامله اقدام خواهید کرد. با استفاده از اندیکاتور ADX این توانایی را خواهید داشت که ضعیف شدن روند نمودار را زودتر از سایرین متوجه شوید و سریعا از آن خارج شوید تا با عقب نشینی قیمت و بازگشت مواجه نشوید.
نکته شایان ذکر دیگر اینجاست که از این اندیکاتور می توانید در راستای محاسبه و تخمین زدن قدرت یک روند استفاده نمایید. چنانچه علاقه دارید بیشتر در مورد این اندیکاتور کاربردی بدانید، مقاله اندیکاتور adx – آموزش کامل و کاربردی اندیکاتور adx را همین الآن مطالعه کنید.
۴) شاخص بولینگر باند – Bollinger Band
در این اندیکاتور میزان نوسان های بازار مورد اندازه گیری قرار می گیرد. در این ابزار معاملاتی ۳ خط وجود دارد که یک عرض بیشتری نسبت به دو خط دیگر دارد. خط عریض تر بیانگر میانگین متحرک ساده است، دو خط بالا و پایین نیز میزان انحراف معیار این میانگین متحرک را به نمایش خواهند گذاشت.
خطوط باریک را باندهای شاخص بولینگر نامگذاری کرده اند. نوسان و تغییرات قیمت تعیین کننده فاصله باندها خواهد بود. چنانچه قیمت به باند بالایی اندیکاتور نزدیک شود، یعنی شاهد اشباع خرید هستیم و در مقابل چنانچه قیمت به باند پایینی نزدیک باشد، بازار با اشباع فروش روبرو است و در حالت آخر شکستن باندهای اندیکاتور قرار دارد که رویدادی نادر است و میزان قدرت ترید بازار را نشان می دهد.
در نظر داشته باشید که با استفاده از باندهای بولینگر می توانید تحلیل دیگری نیز انجام دهید. هنگامی که دو باند بالایی و پایینی به هم نزدیک شوند، معامله گران سیگنال یک حرکت شدید را خواهند گرفت و در مقابل چنانچه فاصله بین باندها زیاد شود، بدین معنی است که نوسان بازار کاهش می یابد و قیمت ارز دیجیتال در یک بازه زمانی قیمت نسبتا ثابتی پیدا خواهد کرد.
۵) اندیکاتور استوکاستیک – Stochastic
از دیگر اندیکاتور های مهم برای تحلیل تکنیکال، اندیکاتور استوکاستیک است که تعیین می کند یک روند در چه زمانی به پایان خواهد رسید. مثل اندیکاتور RSI می تواند شاخصی برای نمایش خرید بیش از حد و فروش بیش از اندازه یک سهم باشد. اندیکاتور استوکاستیک شامل دو خط است.
در واقع این دو خط در مقیاس و نمودار جداگانه ای رسم می شوند. استوکاستیک می توانید برای تعیین زمان ورود چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم و خروج معامله در شروع هر روندی استفاده کنید. هنگامی که این اندیکاتور به عددی بالاتر از ۸۰ برسد، بدین معنی است که رمزارز مورد نظر بیش از حد معقول خریداری شده است، از همین روی امکان روند نزولی آن وجود خواهد داشت.
وقتی قادر هستیم متوجه خرید بیش از اندازه بشویم که عدد اندیکاتور استوکاستیک کمتر از ۲۰ باشد، به همین خاطر به احتمال زیاد شاهد روند صعودی آن سهم خواهیم بود. اندیکاتور چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم استوکاستیک با اندیکاتور RSI شباهت های زیادی دارد، لذا امکان دارد اطلاعات اشتباه را در روند کار مشاهده کنیم. بهترین کار برای مقابله با ضررهای احتمالی این است که حد ضرر خود را کمی بالاتر انتخاب نمایید. مطلب اندیکاتور stochastic – همه چیز راجب کاربرد اندیکاتور stochastic در این خصوص بیشتر و جزئی تر توضیح داده است.
۶) اندیکاتور شاخص کانال کالا – CCI
اندیکاتور CCI به شاخص کانال کالا هم معروف است و در دهه ۸۰ میلادی از آن برای کالاهای مختلف استفاده داشته است که با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی در حال حاضر از آن به عنوان یکی از اندیکاتورهای اصلی تحلیل تکنیکال استفاده می شود. در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی می توان از آن استفاده کرد و نتایج خوبی هم با استفاده از این اندیکاتور می توانید به دست آورید.
ولی سوال اینجاست که این اندیکاتور چه معیاری را برای تریدرها تعیین می کند؟ اندیکاتور CCI قیمت فعلی یک سهم یا ارز دیجیتال را به نسبت میانگین قیمت آن در یک بازه زمانی مشخص مورد محاسبه قرار می دهد و بین منفی ۱۰۰ تا مثبت ۱۰۰ نوسان دارد. چنانچه عدد مشخص شده در این اندیکاتور بیشتر از صفر باشد، بیانگر تغییرات سنگین قیمت دارد که در این هنگام باید رمزارز را به صورت کامل بررسی کرد.
این نکته را هم در خاطر داشته باشید که از این اندیکاتور برای نمودارهای کوتاه مدت استفاده می شود، چرا که در این وضعیت، سیگنال هایی بهتری دریافت خواهد شد. اگر دوست دارید با نحوه کار دقیق این اندیکاتور آشنا شوید، مطلب اندیکاتور cci – آموزش استفاده از اندیکاتور CCI برای شما نوشته شده است.
۷) اندیکاتور میانگین متحرک – moving average
اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج، اندیکاتوری است که تغییرات قیمتی را به صورت اصلاح شده و با گرفتن میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی تعیین شده به نمایش می گذارد. شما عزیزان می توانید با استفاده از این شاخص، روند قیمتی را به سادگی تشخیص دهید، چرا که این اندیکاتور از داده های قیمتی در گذشته بهره می گیرد، یک شاخص پس رو به حساب می آید. البته این اندیکاتور انواعی دارد که میانگین متحرک ساده و میاتگین متحرک نمایی، بیشترین کاربرد را در بین میانگین متحرک ها دارند. میانگین متحرک ساده یا SMA یا MA، میانگین قیمت را در یک دوره زمانی مشخص نشان می دهد.
به عنوان مثال، میانگین متحرک ساده ۱۰ روزه یا SMA-10 میانگین قیمت را در ۱۰ روز گذشته محاسبه کرده و آن را نمایش می دهد. از طرفی میانگین متحرک نمایی یا EMA، میانگین قیمت در یک دوره مشخص را با ضریب بیشتر روزهای اخیر مورد محاسبه قرار می دهد. به صورت کلی هر چقدر دوره زمانی این شاخص بیشتر شود، تغییرات اندیکاتور به نسبت قیمت، کندتر و با تاخیر بیشتر خواهد شد. برای مثال میانگین متحرک ۲۰۰ روزه به نسبت میانگین متحرک ۵۰ روزه، حرکت کندتری خواهد داشت. معامله گران از این اندیکاتور معمولا به عنوان ابزاری جهت تشخیص روند بازار بهره می گیرند.
به عنوان مثال وقتی که قیمت برای مدتی بالای میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در نوسان باشد، بیشتر معامله گران روند بازار را صعودی در نظر خواهند گرفت. کاربرد دیگر این اندیکاتور، استفاده از دو میانگین متحرک با دوره زمانی متفاوت و در نظر گرفتن تقاطع آن ها به عنوان سیگنالی برای انجام معاملات است. مثلا هنگامی که میانگین متحرک ۱۰۰ روزه میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف پایین شکسته و به زیر آن حرکت کند، بهتر است از رمزارز مورد نظر خارج شویم و از طرفی خلاف این حرکت را می تواند نشانه ای برای صعود قیمت ها در آینده باشد.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۷ مورد از بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال را برای شما معرفی کردیم و هر یک را شرح دادیم.
اگر به سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال علاقه دارید، حمتا باید بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال را شناسایی و مورد استفاده قرار دهید که از این این مطلب برای آموزش رایگان این موضوع میتوانید استفاده کنید.
ابزارها و اوسیلاتورهای معاملاتی بخش دوم
که از آنها برای هشدار های فشار خرید و فروش و شناسایی روند استفاده می شود.
اندیکاتور های نوسان نما می توانند اطلاعاتی از قبیل بهترین نقطه ورود به بازار و بهترین نقطه خروج را در بازارهای رنج و نوسان دار بدهند.
اندیکاتور های نوسان نمادر چارت قیمتی بصورت یک پنجره ی جداگانه ای در زیر نمودار قیمت رسم می شوند.
این اندیکاتورها از 2 ناحیه با نام های اشباع خرید(Bought Over) و اشباع فروش(Sold Over) تشکیل می شوند
و زمانی که قیمت یا اندیکاتور از این ناحیه ها خروج کرد بعنوان صدور سیگنال خرید و صدور سیگنال فروش محسوب می شود.
در مقاله قبلی با تعریف کاربرد برخی از اوسیلاتورها آشنایی پیدا کردیم
در این قسمت می خواهیم به ادامه مبحث اوسیلاتورها و ابزارهای کاربردی در بازار بورس بپردازیم.
اوسیلاتور CCI
CCI مخفف Commodity Channel Index است که ابزاری کاربردی برای بازار بورس و سهام محسوب می شود .
این اندیکاتور برای اولین بار توسط شخصی به نام دونالد لمبرت به وجود آمده است .
اندیکاتور CCI نوعی اوسیلاتور است که در فرمول آن از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده می شود .
و از درجه بندی خاصی برخوردار است که خط میانی آن ۰ است و حد پایین آن -۱۰۰ و حد بالای آن +۱۰۰ است .
اوسیلاتور CCI نشان دهنده ی انحراف قیمت از میانگین متحرک بازه معین شده توسط کاربر است .
و قدرت شتاب نوسان در یک روند بازار را به خوبی نمایان می کند.
بیشترین نوسان در این اندیکاتور (حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد ) در بازه – ۱۰۰ و + ۱۰۰ صورت می گیرد.
برای محاسبه این اندیکاتور از موارد زیر استفاده می شود:
۱٫ قیمت دارایی ( PRICE )
۲٫ میانگین متحرک دارایی (MA)
۳٫ انحراف معیار (D)
CCI با فرمول زیر محاسبه می شود:
(قیمت معمولی – میانگین متحرک ساده) / (0.015 x میانگین انحراف) 3
(CCI=( PRICE – MA) .(0.015*D
CCI در اصل برای مشاهده تغییرات روند طولانی مدت بازار ایجاد شد.
اما توسط معامله گران برای استفاده در همه بازارها یا بازه های زمانی سازگار شده است.
۱. تجارت با بازه های زمانی محدود ، سیگنال های خرید یا فروش بیشتری را برای معامله گران فعال فراهم می سازد .
معامله گران غالباً از CCI در نمودار بلند مدت استفاده می چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم کنند .
استراتژی ها و شاخص ها بدون اشکال نیستند ،
و تعدیل معیارهای استراتژی و دوره شاخص ممکن است عملکرد بهتری را ارائه دهد.
اگرچه همه ی ابزار ها بی عیب و عاری از خطا نیستند ،
اما اجرای یک استراتژی حد ضرر می تواند به داشتن ریسک کمتر در معاملات به ما کمک کنند ،
و آزمایش استراتژی CCI ،برای سودآوری در بازار و بازه زمانی، نخستین گام ارزشمند قبل از شروع معاملات است .
تا بتوانیم از روند غالب در نمودار کوتاه مدت برای جداسازی بازپرداخت ها و تولید سیگنال های تجاری استفاده کنیم .
استراتژی اساسی CCI
یک استراتژی اصلی CCI برای ردیابی حرکات بالاتر از 100+ استفاده می شود که باعث تولید سیگنال های خرید
و حرکات زیر100- می شود که باعث تولید علائم معاملاتی برای فروش می شود.
سرمایه گذاران ممکن است بخواهند تنها سیگنال های خرید را بگیرند ،
در زمان بروز سیگنال های فروش ، از آن خارج شوند ، و دوباره هنگام دریافت سیگنال خرید ، مجدد سرمایه گذاری کنند.
چندین استراتژی CCI بازه زمانی
CCI همچنین در چندین بازه زمانی قابل استفاده است. نمودار بلند مدت برای ایجاد روند غالب مورد استفاده قرار می گیرد ،
در حالی که یک نمودار کوتاه مدت که دارای نقاط ضعف و نقاط ورود به آن روند می باشد.
معامله گران فعال تر معمولاً از یک استراتژی بازه زمانی چندگانه استفاده می کنند و حتی می توان از آن برای معاملات روزانه استفاده کرد ،
زیرا در معاملات “بلند مدت” و “کوتاه مدت” نسبت به مدت معامله برای ماندن در مواضع خود به معامله گر کمک خواهد کرد .
هنگامی که CCI در نمودار بلند مدت شما از +100 بالاتر حرکت می کند ، این یک روند صعودی را نشان می دهد
و شما فقط در نمودار کوتاه مدت به دنبال سیگنال خرید هستید.
این روند تا زمانی که CCI زیر 100- باشد ، در نظر گرفته می شود.
مهمترین نکته ای که در به کارگیری از تمامی اندیکاتورها از جمله CCI باید در نظر بگیریم این است که ،
اندیکاتورها به تنهایی نباید ملاک خرید ما باشد ، بلکه می تواند به عنوان یک ابزار حمایتی در جهت شناسایی سیگنال خرید و فروش کمک کند.
استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
این اوسیلاتور توسط فردی بنام جورج لین که در سالهای 1950 زندگی میکرده ابداع شده
ورودی های این اوسیلاتور کمی با سایر ابزارها متفاوت هست چرا که ورودی های آن از حجم معاملات و قیمت سهم پیروی نمیکند
لذا ورودی های آن صرفا بر اساس سرعت و جهت حرکت روند میباشد.
این اندیکاتور هم به عنوان اندیکاتور اوسیلاتوری شناخته شده است
از این منظر که نقاط اشباع خرید و نقاط اشباع فروش را به خوبی برای ما نمایان می کند.
از مزیت های اصلی دیگر این اندیکاتور این است که حرکت و جهت روند را شناسایی می کند و نقطه ورود و خروج درست را برای ما تعیین می کند .
اوسیلاتور استوکاستیک (به انگلیسی Stochastic Oscillator) با نام نوسانگر تصادفی نیز شناخته میشود.
استوکاستیک یک شاخص برای Momentum است که قیمت بسته شدن یک سهام را با طیفی از قیمتهای آن در طول یک بازه زمانی معین مقایسه میکند.
حساسیت این نوسانگر به حرکات بازار را میتوان با تنظیم آن با بازه زمانی یا با گرفتن یک میانگین متحرک از نتیجه کاهش داد.
از این نوسانگر با استفاده از مقادیر محدود صفر تا صد برای صدور سیگنالهای معاملاتی فروش بیش از حد (oversold) و خرید بیش از حد (overbought) استفاده میشود.
نکات کلیدی:
- استوکاستیک یک اسیلاتور تکنیکال مشهور برای ایجاد تشخیص نقاطی است که سهام، در منطقه خرید یا فروش قرار دارد.
- این شاخص در دهه 50 میلادی ایجاد شده و تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است .
- نوسانگرهای تصادفی بیشتر نسبت به اندازه حرکت حساس هستند تا نسبت به قیمت مطلق.
چگونه از استوکاستیک سیگنال دریافت کنیم؟
قوی ترین سیگنال ها در این اوسیلاتور زمانی رخ می دهد که اسیلاتور از محدوده های اشباع
( بالای 80 برای سمت فروش و زیر 20 برای سمت خرید) خارج شود.
هر چه شیب خطوط اوسیلاتور بیشتر باشد تغییر روند با سرعت بیشتری رخ خواهد داد.
خروج اوسیلاتور از محدوده زیر 20 به سمت بالا می تواند یک سیگنال خرید خوب باشد و سهم وارد رشد دوباره شود.
باند بولینگر (Bollinger Band)
باند بولینگر (به انگلیسی Bollinger Band) یک ابزار تحلیل تکنیکال است که از ترسیم مجموعه خطوط زیر تشکیل میشود:
- دو انحراف معیار (standard deviation) (مثبت و منفی)
- یک میانگین متحرک ساده (SMA)
کاربر میتواند مقادیر این موارد را به دلخواه تنظیم کند.
معاملهگر تکنیکال معروف، جان بولینگر (John Bollinger)، باند بولینگر را ابداع و به نام خود ثبت کرد.
نکات کلیدی:
- باندهای بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر ابداع شد.
- باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شدهاند: یک میانگین متحرک ساده (باند وسط)، یک باند بالا، و یک باند پایین.
- باندهای بالا و پایین معمولا دو انحراف معیار مثبت و منفی از یک میانگین متحرک ساده 20 روزه هستند اما میتوان آنها را تغییر داد.
نحوه محاسبه باندهای بولینگر
اولین قدم در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده ورقه بهادار مورد بحث (اغلب با استفاده از میانگین متحرک ساده 20 روزه) است.
یک میانگین متحرک 20 روزه میتواند میانگین قیمتهای بسته شدن برای 20 روز اول را به عنوان اولین نقاط داده محاسبه کند.
نقطه داده بعدی باعث حذف قیمت قبلی میشود و قیمت روز 21 را اضافه کرده و میانگینگیری میکند و الی آخر.
در مرحله بعد، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه میشود.
انحراف معیار محاسبه ریاضی واریانس میانگین است و در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امور مالی کاربرد ویژهای دارد
برای مجموعه دادهای فرضی، انحراف معیار محاسبه میکند که چگونه اعداد توزیع شده از یک مقدار میانگین هستند.
انحراف معیار را میتوانید با استفاده از ریشه توان دوم واریانس که خود میانگین تفاوتهای مجذور میانگین است محاسبه کنید.
سپس، آن مقدار انحراف معیار را ضرب در دو کنید و مقدار حاصل را از هر نقطه در طول میانگین متحرک ساده هم تفریق و هم جمع کنید.
مقادیر به دست آمده باندهای بالایی و پایینی را به وجود میآورند.
باندهای بولینگر به شما چه میگویند؟
باندهای بولینگر تکنیکی بسیار مشهور هستند. بسیاری از معاملهگرها بر این باورند که هر چه حرکات قیمت به باند بالایی نزدیکتر باشد،
بازار بیشتر در معرض بیش خرید (overbought) است، و هرچه حرکات قیمت به باند پایینی نزدیکتر باشد، بازار بیشتر در معرض بیش فروش (oversold) است.
باز و بسته شدن پهنای باند های بولینگر
در اندیکاتور بولینگر باند ٬باند ها بر اساس میانگین متحرک باز و بسته می شوند.
هر گاه تغییرات قیمت (نوسانات) افزایش پیدا کند پهنای باند بولینگر افزایش پیدا می کند
و فاصله بین باند های بالا و پایین زیاد می شود.
و هرگاه نوسانات و تغییرات قیمت کاهش یابد فاصله باند های بولینگر کم می شود و پهنای باند کم می شود.
اگر پهنای باند بطور غیر معمول افزایش یابد هشدار اتمام روند قبلی را می دهد
و اگر پهنای باند بطور غیر معمول کاهش یابد هشدار شروع روند جدید را می دهد که در سیگنال های خرید و فروش بسیار مهم و کاربردی است.
اگر در این موقعیت یک کندل کاملا بالای میانکین متحرک قرار بگیرد و یا کندلی خارج از باند بالایی شود سیگنال خرید برای روند صعودی پیش رو صادر می شود.
نکات اندیکاتور باند های بولینگر:
یکی از ساده ترین کاربرد های باند های بولینگر تعیین هدف قیمتی است
بطوریکه اگر قیمت از باند پایین به سمت بالا حرکت کند و از خط میانی عبور کند می توانیم هدف بعدی قیمت را باند بالایی در نظر بگیریم
همچنین اگر قیمت از باند بالایی به سمت پایین حرکت کند و از خط میانی عبور کند
می توان قیمت بعدی را در باند پایینی هدف گذاری کرد.
اگر قیمت خارج از باند های بولینگر ثبت شود اصطلاحا شکست باند های بولینگر گفته می شود.
در روند های صعودی اغلب معاملات در بین باند بالایی و خط میانی صورت می گیرد و خط میانی به عنوان خط حمایتی عمل می کند
و در روند نزولی اغلب معاملات در بین باند پایینی و خط میانی صورت می گیرد
که خط میانی در این وضعیت به صورت خط مقاومتی عمل می کند.
برخی افراد که اطلاع و تجربه کافی از ابزار های تحلیل تکنیکالی ندارند
در باند های پایینی بولینگر خرید و در باند بالایی به موقعیت فروش می روند در حالی که این روش بطور قطعی و همیشگی درست نیست
و با اشتباه باعث ضرر و زیان در بورس می شود البته این استراتژی تنها در زمانی که روند وجود ندارد و بازار رنج است
و اندیکاتور باند های بولینگر شیب افقی دارد قابل انجام است.
هرگز و هرگز به تنهایی با استفاده از اندیکاتور باند های بولینگر نمی توان اقدام به خرید و فروش کرد
بلکه باید این ابزار تحلیل تکنیکال را در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی به کار برد
تا در کنار کاهش ریسک قطعیت بیشتری در تحلیل ها و انتخاب های درست بوجود آید.
اندیکاتور ADX
اندیکاتور ADXیکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در میان تحلیلگران است و اطلاعاتی را در خصوص با شتاب و قدرت روند به ما خواهد داد.
اندیکاتور ADX از ۳ خط تشکیل شده است؛ خط ADX ، خط DI مثبت و خط DI منفی.
خط ADX قدرت روند را محاسبه می کند و این بدین معنی است که صعودی بودن این خط به معنای افزایش قدرت روند خواهد بود،
لذا معلوم است که اندیکاتور ADX نزولی به معنی از دست رفتن قدرت روند و ADX صاف نیز به معنای خنثی بودن روند می باشد.
نکته ای که در این خصوص باید توجه داشته باشید این است که خط ADX جهت روند را مشخص نخواهد کرد!
همانطور که پیش تر هم گفتیم، وقتی که ADX در حالت صعودی باشد، تنها به معنی افزایش قدرت روند است،
پس چنانچه بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد و ADX در حالت صعودی قرار بگیرد، این بدین معنی است که روند نزولی در حالت قدرت گرفتن است.
میتوان گفت که خطوط DI، اطلاعاتی در خصوص با جهت روند و همچنین قدرت روند به ما خواهد داد.
پیش از این که به دنیال نمودار و استفاده از خطوط DI بروید، در نظر داشته باشید که شیوه اندازه گیری این خطوط را بفهمید.
تنها موردی که باید مد نظر قرار دهید این است که خطوط DI بالاترین و پایین ترین قیمت کندل ها را با یکدیگر مورد قیاس قرار می دهد.
اندیکاتور ADX هم مثل دیگر اندیکاتورها سیگنال هایی را می دهد،
ولی مهم است بدانید که همه سیگنال ها الزاما ۱۰۰ درصد درست نیستند
و این امکان وجود دارد که خطا داشته باشد. لذا وظیفه ما به عنوان یک معامله گر این است
که با استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکال، سیگنال های اشتباه را فیلتر کرده و سیگنال هایی با احتمال موفقیت بالا را بیابیم.
اندیکاتور ایچیموکو یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد در بورس
اندیکاتور ایچیموکو یا نمودار ابری ایچیموکو که به آن Ichimoku Cloud Chart گفته می شود،
این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود که در گروه اندیکاتورهای پیش رو جای گرفته است.
در تحلیل تکنیکال از این اندیکاتور مثل نمودارهای شمعی-ژاپنی به منظور تحلیل و بررسی وضعیت بازار مورد استفاده قرار می گیرد،
هرچند یک اندیکاتور است، ولی در حقیقت می توان گفت نوع پیشرفته ای از نمودار است
که وضعیت بازار را در ابعاد گوناگون نمایان خواهد کرد.
در نتیجه توجه داشته باشید که اندیکاتور ایچیموکو بیشتر یک چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم چگونه از انديکاتور cci سيگنال بگيريم نوع نمودار است تا اندیکاتور.
این بدین معنی است که تحلیلگران با نگاه کردن به نمودار قادرند روند را شناسایی نمایند تا در ادامه به دنبال سیگنال های خرید یا فروش باشند.
کاربردهای اندیکاتور ایچیموکو
۱. شناسایی روند سهام
۲. بررسی نقاط حمایت و مقاومت
۳. شناسایی جهت و قدرت روند
۴. به دست آوردن اطلاعات مهم از سهام در کوتاه مدت
۵. سیگنال های مبنی بر ورود و خروج از سهام
۶. مشخص کردن حد ضرر و شناسایی نقاط برگشت قیمت .
اندیکاتور ایچیموکو دارای ۵ جزء می باشد، که هر یک از جزای آن به تحلیل تکنیکال و بررسی قسمتی از بازار اشاره خواهد داشت.
در حقیقت اندیکاتور ایچیموکو یک نوع نمودار است و نباید به دید یک اندیکاتور به آن نگریست،
در عوض بایستی به تحلیل قسمت های گوناگون آن پرداخت
و با در کنار هم قراردادن این داده ها به تشخیص و درک بسیار دقیقی از وضعیت کلی بازار می رسید.
دیدگاه شما