برای بررسی میزان پول لازم برای خرید ۱ سهم از شرکت کافیست سود سالهای آینده را جمع کنید:
اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام
در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آنها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.
حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، میتوانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمشهای طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکتها را بر اساس برگه سهم معامله میکنند. به بیان سادهتر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه میشود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر میتوانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.
از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول اینگونه استنباط میشود که با مفهوم بسیار سادهای مواجه هستیم و به راحتی هر کس میتواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن میپردازیم.
علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.
حجم بالاتر، سود بیشتر!؟
زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیشبینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچگاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیانده را با دو معاملهگر دارای رویکرد مدیریت سرمایهای متفاوت، شبیه سازی و قیاس میکنیم.
با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه میشویم که، سرمایه گذار «الف» هیچگونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.
جبران ضرر و افزایش حجم معاملات
هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص میکنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیشبینیها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معاملهگر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیانهای قبلی را داشته باشیم. در مورد معاملهگر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیانهای سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما اینکه بسیاری از معاملهگران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان میکنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معاملهگران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر میرسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همانطور که قبلاً چگونه در بورس سود می کنیم ؟ گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه میخواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوبهای کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.
معاملهگری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام میپردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید میشود.
همانگونه که در نمودار بالا مشاهده میکنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنالهای خرید در تحلیل نموداری میباشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمیگیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان میدهد.
پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.
۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰
سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده میکنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی میتوان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معاملهگری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روشهای انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.
چگونه در بورس چگونه در بورس سود می کنیم ؟ سود کنیم؟
سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار از راه های مختلفی می توانند سود کنند که دو راه مرسوم آن را ذکر می کنیم.
سود کردن در بورس اتفاقی نادر یا تکرار نشدنی نیست. به روایت آمارها سرمایه گذاری در بورس در یک "دوره بلند مدت" از هر سرمایه گذاری دیگری سودآور تر بوده است و افرادی که در بازه 2 تا 5 سال در این بازار به شکل منظم فعالیت می کنند، می توانند در شرایط متعارف، بیش از سایر بازارهای موازی سود کسب کنند.افرادی که برای ورود و خروج سریع به بورس می آیند، احتمالاً موفقیت چندانی نخواهند داشت.
سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار از راه های مختلفی می توانند سود کنند که دو راه مرسوم آن را ذکر می کنیم.
نخست سود نقدی است به این صورت که تمام شرکت ها یکبار در سال مجمعی سالانه تشکیل می دهند و در آن رای به پرداخت سود نقدی به سهامداران می دهند.
این سود نقدی که قابل دریافت از بانک در سررسید تعیین شده است می تواند ارقام متفاوتی داشته باشد و عموما با رای سهامداران مشخص خواهد شد.
شرکتی که از لحاظ درآمد زایی و سود آوری شرایط مطلوب تری داشته باشد عموما برای پرداخت سود، دست و دل باز تر عمل خواهد کرد.
این سود که از سوی فعالین بازار به سود نقدی یا DPS شهرت دارد برای سرمایه گذاری های بلند مدت به مراتب جذاب تر از سرمایه گذاری های کوتاه مدت کمتر از 3 ماه است. در خصوص سود نقدی در آینده بیشتر صحبت خواهیم کرد.
نوع دوم سود کردن فعالین بازارا سرمایه از محل تغییرات قیمت سهام به وجود می آید. به این صورت که از طریق رشد قیمت سهام و اختلاف قیمت خرید و فروش درآمدی عاید سهامدار می شود.
البته این نوع درآمد ممکن است در شرایطی به زیان تبدیل شود چراکه نوسانات قیمت سهم شاید در خلاف انتظار سهامدار بوده و منجر به بازدهی منفی گردد اما این موضوع می تواند با رعایت قوانین و استراتژی های مؤثر تا حد زیادی خنثی گردد.
نکته حایز اهمیت آن است که نوع سود تا حدود زیادی وابسته به دوره سرمایه گذاری و ریسک پذیری افراد است. به شکلی که هر چه دوره سرمایه گذاری در سهام مطمئن و پر پتانسیل طولانی تر باشد ، ریسک آن کمتر خواهد شد و سرمایه گذاری در سهام ضعیف تر یا دوره کوتاه تر، ریسک سرمایه گذاری را افزایش خواهد داد.
بورس سهامداران با درجه ریسک پذیری متفاوت و با نگرش سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت را درون خود جای داده است و افراد با هر سلیقه ای می توانند در این بازار فعال باشند لذا شما باید قبل از هر چیز مشخص کنید که جزء کدام دسته از سرمایه گذاران هستید.
آموزش بورس؛ چگونه از افزایش سرمایه در بورس سود ببریم؟
آخرين خبر / قصد داريم شما را با مفاهيم اوليه در بورس در قالب يک مجموعه 15 قسمتي آشنا کنيم. اين مطالب صرفا جهت آشنايي اوليه با مفاهيم پايه در بورس است و چنانچه قصد ورود به بازار سرمايه را داريد پيشنهاد مي کنيم به کلاس هاي آموزشي مربوطه مراجعه فرماييد. همچنين جهت توضيح بيشتر و آموزش کاربردي اين مفاهيم در مواردي که نياز است لينک هاي مرتبط با موضوع براي شما در متن درج خواهد شد. در اين قسمت به بررسي تعديل سود، افزايش سرمايه و روش هاي آن مي پردازيم.
تعديل سود تغييرات سود پيش بيني شده (EPS) شرکت ها طي سال مالي را تعديل مي گويند. پس از آن که سال مالي شروع شد، بسته به روند عملکردي شرکت، هيئت مديره تخميني که از مقدار EPS ارائه داده بودند رابه رقمي واقعي نزديک تر مي کنند يا اصطلاحاً آن را تعديل مي کنند. تعديل به دو صورت مي باشد. تعديل مثبت که به افزايش EPS منجر مي شود و تعديل منفي که به کاهش EPS مي انجامد. تعديل مثبت و منفي بر روي قيمت معاملاتي سهم نيز تاثير مثبت و منفي مي گذارد. افزايش سرمايه شرکت ها به منظور تأمين منابع موردنياز براي اجراي طرحهاي توسعه اي و رشد سرمايهگذاريها، تأمين سرمايه در گردش، اصلاح ساختار سرمايه و … اقدام به افزايش سرمايه ميکنند. شرکتها قبل از افزايش سرمايه، ابتدا معمولا مدارک و مستندات افزايش سرمايه را روي سامانه کدال ارسال ميکنند. همچنين چند روز قبل از بسته شدن نماد و برگزاري مجمع عمومي فوق العاده افزايش سرمايه، آگهي برگزاري مجمع روي سامانه کدال قرار ميگيرد.
افزايش سرمايه به سه روش انجام مي شود: از محل سود انباشته و اندوخته طرح و توسعه در قالب سهام جايزه از محل آورده نقدي و مطالبات در قالب حق تقدم از محل صرف سهام
*در روش اول، افزايش سرمايه و سهام از محل اندوخته هاي شرکت انجام مي شود که در آن نيازي به پرداخت وجه از سوي سهامداران نيست.
*در روش دوم، شرکت سهام جديد ناشي از افزايش سرمايه را به ازاي دريافت 1000 ريال براي هر حق تقدم (به قيمت اسمي سهم) به سهامداران ميفروشد. به بيان ديگر شرکت به منظور افزايش سرمايه ابتدا به سهامداران خود اين حق را ميدهد تا افزايش سرمايه دهند و اين حق را به صورت برگههايي با نام حقتقدم به سهامداران خود اعلام ميکند.
*در روش سوم با سلب حق تقدم سهامداران، سهام جديد ناشي از افزايش سرمايه به قيمت بازار مورد پذيرهنويسي کليه متقاضيان قرار ميگيرد. در اين روش منافع سهامدار قديمي از مابه التفاوت قيمت اسمي و قيمت بازار تأمين مي شود. لازم به ذکر است، افزايش سرمايه به سهامداري تعلق ميگيرد که در تاريخ اجراي مصوبه مجمع عمومي فوقالعاده شرکت مبني بر افزايش سرمايه، مالک سهام شرکت باشد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
چگونه ضرر بورس را جبران کنیم؟
خاکخوردههای بازار جملهای دارند که احتمالا تجربه شخصی خودشان است: «ضرر بورس را خود بورس میتواند جبران کند.» آنها میدانند فعالیت در بورس همیشه همراه با سود نیست و احتمال شکست و ضرر هم وجود دارد. اما به تجربه دریافتهاند که بازار هرگز به پایان نمیرسد و ضررهای امروز همیشگی نیستند. بنابراین تلاش میکنند روشهایی برای کاهش شدت ضرر در پیش بگیرند و به دنبال موقعیتهای مناسب برای سرمایهگذاری و خرید سهام باشند.
نکته: راهکاری که یک معاملهگر برای جبران ضرر در پیش میگیرد ممکن است برای معاملهگر دیگر مناسب نباشد. برای انتخاب راهکار مناسب باید قبل از هر چیز روحیات خودتان و استراتژی سرمایهگذاری شخصیتان را بشناسید تا بتوانید بهترین شیوه را انتخاب کنید.
راهکارهای جبران ضرر در بورس
برای جبران ضرر در بورس راهکارهای مختلفی وجود دارد؛ احتمالا صبر کردن، کم کردن میانگین، شناسایی حد ضرر و رفتن سراغ معاملات بعدی مهمترین راهکارهایی است که معاملهگران برای جبران ضرر در پیش میگیرند. بیایید این راهکارها را مرور کنیم.
برای جبران ضرر صبر داشته باشید
مهمترین نکتهای که هر معاملهگری باید در هنگام خرید سهام در نظر داشته باشد این است که سهم خوب را در قیمت خوب بخرد. اگر بر اساس تحلیل منطقی سهمی را برای سبد سرمایهگذاری انتخاب کردهاید و این سهم را در قیمت مناسبی خریدهاید، نباید آنقدرها نگران ضرر باشید. ممکن است بعد از خرید شما بازار به دلایل مختلف دچار هیجان و نوسان منفی شود و معامله شما وارد زیان شود، اما اگر انتخاب درستی کرده باشید، بهتر است صبر کنید تا هیجان بازار فروبخوابد و قیمت سهم شما هم به ارزش آن برسد. ممکن است این فرایند کمی طولانی شود، ولی در بازههای زمانی طولانی، معمولا قیمت و ارزش به یکدیگر نزدیک میشوند. پس اگر سهمی را در قیمت مناسب خریدهاید، نگران افت قیمت آن نباشید و برای جبران ضررهای اینچنینی عجله نکنید. بهترین معاملهگران صبورترین معاملهگرانند.
نکته: صبوری برای جبران ضرر فقط زمانی معنا دارد که سهم را با تحلیل درست خریده باشیم. خرید سهام بیبنیاد و زیانده در قیمتهای بالا و نگهداری آنها برای مدت طولانی به هیچ وجه روش مناسبی برای فعالیت در بازار نیست.
کم کردن میانگین برای جبران ضرر
یکی دیگر از روشهای جبران ضرر در بورس کم کردن میانگین خرید است. در این روش معاملهگر برای اینکه زیانش را سریعتر جبران کند، در محدودههای حمایتی سهم اقدام به خرید مجدد میکند تا میانگین خریدش پایینتر بیاید. به این ترتیب دیگر لازم نیست برای جبران ضرر، صبر کند تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و در موج صعودی بعدی، سریعتر به قیمت سربهسر و بعد از آن به سود میرسد.
البته کم کردن میانگین اصول و قواعدی دارد که هر معاملهگری باید این اصول را مطابق استراتژی کلی خود به کار بگیرد، وگرنه ممکن است فرصتهای معاملاتی بعدی در سهمهای دیگر را از دست بدهد. مهمترین نکته این است که کم کردن میانگین خرید باید در سهمهایی صورت بگیرد که بنیاد مناسبی دارند و انتظار میرود در آینده نزدیک وارد موج صعودی شوند. سهمهایی که بنیاد خوبی ندارند و قیمت آنها بهصورت حبابی بالا رفته، ممکن است بعد از ریزشهای سنگین نیز تا مدت زیادی وارد فاز صعودی نشوند و خرید مجدد به قصد کم کردن میانگین صرفا باعث افزایش زیان شود.
شناسایی ضرر و کسب سود در معاملات بعدی
یکی از اصولی که معاملهگران باید به کار بگیرند تا جلوی زیانهای بزرگ گرفته شود، پایبندی به حد ضرر است. برای اینکه به اهمیت حد ضرر پی ببریم بهتر است نگاهی به جدول جبران ضرر در بورس بیندازیم.
جدول جبران ضرر در بورس
جدول زیر نشان میدهد که وقتی معاملهای وارد زیان میشود، با چه مقدار سود میتواند جبران شود.
این جدول نشان میدهد که برای جبران ضرر ۵ درصدی، حدودا ۵ درصد سود لازم است، اما هرچه میزان زیان بیشتر میشود، به سود بیشتری برای جبران نیاز است. مثلا ضرر ۲۰ درصدی را میشود با ۲۵ درصد سود جبران کرد، ولی برای جبران ضرر ۶۰ درصدی به سود بیش از ۱۵۰ درصدی نیاز است.
فرمول محاسبه درصد کسب سود برای جبران ضرر در بورس
اگر کنجکاوید که بدانید درصدهای جدول بالا چگونه به دست میآید، باید با فرمول محاسبه درصد سود برای جبران ضرر آشنا شوید. این فرمول از این قرار است:
- x: قیمت خرید اولیه
- y: قیمت کنونی
- n: درصد سود لازم برای جبران زیان
مثال محاسبه درصد سود لازم برای جبران ضرر
فرض کنید سهمی را با قیمت ۲۰۰ تومان خریدهاید و قیمت این سهم اکنون به ۱۵۰ تومان رسیده است. برای محاسبه درصد سود لازم برای جبران افت قیمت این سهم از فرمول بالا استفاده میکنیم:
پس برای جبران چنین زیانی، به سودی در حدود ۳۳ درصد نیاز داریم.
فلسفه رعایت حد ضرر در همین جدول خلاصه شده است؛ اگر زمانی که بین ۱۵ تا ۲۰ درصد در زیان هستیم، حد ضررمان را فعال کنیم و از معامله خارج شویم، میتوانیم بهراحتی در معاملات بعدی با کسب سود ۱۸ تا ۲۵ درصدی زیانمان را جبران کنیم. اما اگر به حد ضرر پایبند نباشیم و ضررمان به محدودههای ۵۰ الی ۶۰ درصد برسد، جبران این ضرر کار دشواری خواهد بود، زیرا کسب سود ۱۵۰ درصدی از معاملات بعدی کار چندان سادهای نیست.
به همین دلیل است که سهامداران قدیمی میگویند نباید روی سهم خاصی تعصب داشت و اگر نگهداری سهم خاصی به زیانمان باشد، بهتر است پیش از آنکه زیان زیادی سنگین شود آن سهم را بفروشیم و با خاطری آسوده سراغ معاملات بعدی برویم.
نکته: بهتر است شیوه شناسایی ضرر را در معاملاتی به کار بگیریم که از ابتدا اشتباه بودهاند یا مفروضات تحلیلشان تغییر کرده است. شناسایی ضرر و خروج از سهامی که بنیاد مناسبی دارند و تحلیلها نشاندهنده ارزندگی آن هستند ممکن است استراتژی درستی نباشد. بهتر است در چنین سهامی از استراتژی کاهش میانگین استفاده کنیم.
توصیه مهم اول: به فکر انتقامجویی از بازار نباشید
درست است که گفتیم بهترین راه برای جبران ضررهای بورس خود چگونه در بورس سود می کنیم ؟ بورس است، اما این حرف به معنای آن نیست که باید انتقاممان را از بورس بگیریم! معاملهگرانی که نتوانند احساساتشان را کنترل کنند و بعد از زیان، دست به معاملات احساسی و بدون منطق بزنند، بهراحتی شکست میخورند و زیانشان ممکن است چند برابر شود. یادتان باشد بورس همیشه هست و سالانه هزاران تازهوارد با رویاهای آنچنانی وارد این بازار میشوند و بعد از چند معامله بد عطای آن را به لقایش میبخشند و میروند. اگر میخواهید فعالیتی ادامهدار در بازار داشته باشید، نباید به فکر جبران سریع ضررها و شکستدادن بازار باشید. بلکه باید از اشتباههای گذشته درس بگیرید و آن اشتباهها را در معاملات بعدی تکرار نکنید تا اینکه بتوانید بهمرور تسلط بیشتری به معاملاتتان پیدا کنید و به سودهای مناسب برسید.
توصیه مهم دوم: مسئولیت زیانهای خود را بپذیرید
اگر سری به سایتها و کانالها و گروههای بورسی بزنید، افراد بسیاری را خواهید دید که زمین و زمان را به ناسزا گرفتهاند و دیگران (حقوقیهای خبیث، بازیگران سهم، سهامداران عمده، دولت، مجلس، بانک مرکزی و …) را مقصر زیانهایشان میدانند. این نوع فرافکنیها ممکن است برای تخلیه بار روانی زیانهای ما مفید باشد، اما بدون شک برای ادامه فعالیتمان در بورس مرگبار است.
اولین گام برای جبران ضرر در بورس، حتی پیش از انتخاب راهکار مناسب، این است که مسئولیت اشتباهمان را بپذیریم و ببینیم آن اشتباه چه بوده است تا بعدا بتوانیم از آن اجتناب کنیم. مثلا اگر به توصیه رئیس دولت سهمی را خریدهایم و آن سهم وارد زیان شده، دیگر این اشتباه را تکرار نکنیم و در آینده با توصیه هیچ احدی سهم نخریم! یا اگر در هنگام خرید سهم به سودآوری شرکت توجهی نکردهایم و سهم شرکتی را خریدهایم که زیانده است، سهامدار عمده شرکت را مسئول زیانمان قلمداد نکنیم. بهتر از این اشتباه هم درس بگیریم و در آینده دنبال سهام شرکتهایی باشیم که سودآوری مناسبی دارند یا اینکه انتظار میرود در آینده نزدیک از زیان به سود برسند.
توصیه مهم سوم: مقیاس معاملاتتان را بهتدریج بالا ببرید
این توصیه برای کسانی است که میخواهند وارد بازار شوند و هنوز طعم زیانهای سنگین را نچشیدهاند. چنین کسانی برای اینکه جلوی ضرر و زیانهای سنگین را بگیرند، بهتر است از همان ابتدا با سرمایه اندک کارشان را شروع کنند و سپس بهمرور و با کسب تجربه سرمایه بورسیشان را افزایش دهند.
کسانی که در آغاز کار سرمایههای سنگینی وارد بورس میکنند، بخصوص اگر این پول سرمایه کار و زندگیشان باشد، در صورت زیان کار چندانی از دستشان برنخواهد آمد و ممکن است فشار روانی ناشی از چنین زیانی باعث شود تصمیمهای هیجانی بگیرند و بخش بزرگی از سرمایهشان را از دست بدهند. پس یادمان باشد که بورس به کسی بدهکار نیست و در بلندمدت به کسانی سود میرساند که پایبند به تحلیل باشند و از معاملات هیجانی دوری کنند.
جمعبندی
ضرر و زیان روی دیگر بازار سرمایه است و هر معاملهگری با زیان در چگونه در بورس سود می کنیم ؟ این بازار آشناست. پس اگر دچار زیان شدید، نباید فکر کنید که به پایان راه معاملهگری رسیدهاید. برای جبران ضرر در بورس راهکارهای مختلفی وجود دارد که مهمترین آنها صبوری، کمکردن میانگین خرید و البته شناسایی ضرر و کسب سود در معاملات بعدی است. از نظر روانشناسی معاملات، مهمترین نکته برای جبران زیانهای بورسی حفظ تمرکز و دوری از معاملات هیجانی است. حتی اگر تصور میکنید نمیتوانید جلوی احساساتتان را بگیرید، بهتر است برای مدتی معاملهگری را کنار بگذارید و بعد از آنکه تمرکز و آرامشتان را مجددا به دست آوردید، دوباره پای میز تحلیل و معامله برگردید.
قیمت سهام چگونه محاسبه میشود
این روزها بحثهای زیادی دربارهی سهام و سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار میشنویم. بنابراین داشتن اطلاعاتی دربارهی بازار سهام و مهمتر از آن، روشهای تعیین قیمت سهام بسیار مفید خواهد بود.
شرکتها و سازمانهای امروزی به سرمایههای هنگفتی نیاز دارند که فراتر از داراییهای یک یا چند نفر است. بازار سهام به جذب سرمایه و تأمین مالی این شرکتها کمک میکند. همچنین سرمایهگذاران همگی و به طور جمعی ارزش سهام این شرکتها را تعیین میکنند. وقتی عدهی انبوهی هر یک برای خود اقدام به ارزشگذاری سهمی میکند، قیمت سهام آن شرکت به قیمت ایدهآل نزدیک میشود. این مقاله را بخوانید تا با نحوهی ارزشگذاری آن آشنا شوید.
تاریخچهی بازار سهام
در گذشتهی دور شرکتها فقط با پول صاحبان شرکت راهاندازی و اداره میشدند. کسبوکارهای کوچک به سرعت رشد کرده و تنها با تکیه بر سودآوریشان به حیات خود ادامه میدانند. اما ممکن نیست بتوان همهی کسبوکارها را تنها با بهره گرفتن از آوردهی بنیانگذاران راهاندازی کرد. مثلا برای ساختن یک کارخانه به پول هنگفتی نیاز دارید! اگر بانکها به شما وام ندهند و نتوانید از دوست و آشنا هم چنین پولی قرض بگیرید، چه خواهید کرد؟
با آغاز اکتشافات اروپاییان در قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی، نیاز آنها به پول افزایش پیدا کرد، اما پادشاهان علاقهای به پشتیبانی از آنها نداشتند. مالکین و ثروتمندان با بهرههای بالا حاضر به دادن وام بودند. بنابراین آنها تصمیم گرفتند از چگونه در بورس سود می کنیم ؟ مردم عادی کمک بگیرند. و به این ترتیب شرکت هلندی هند شرقی، در سال ۱۶۰۲ نخستین شرکت سهامیای بود که اوراق سهامش در بازار سهام آمستردام منتشر و معامله شد.
سهام چیست؟
برگهی سهام یک شرکت شما را به نسبت میزان سرمایهگذاریتان (خرید برگه سهام) در سود آتی آن شرکت سهیم میکند. مثلا اگر شما یک سهم را از سهام شرکت اپل بخرید، با توجه به تعداد سهام ۱ میلیاردی آن، به اندازه یک میلیاردم از سود سالانهی شرکت اپل نصیب شما خواهد شد.
فهرست شرکتها
شرکتهای عرضهکنندهی سهام در قالب فهرست شرکتهای پذیرفتهشده در بازار سهام (و یا بورس اوراق بهادار) معرفی میشوند. پذیرش این شرکتها دارای شرایطی بوده و آنها را موظف به ارائه و انتشار کلیهی اطلاعات مهم و اثرگذار به عموم مردم میکند. در مقابل نام (یا نماد) این شرکتها در تابلوی سهام قرار میگیرد و هر سهمی که توسط بازدیدکنندگان بازار خریداری شود به تأمین مالی آنها کمک خواهد کرد. پدیدار شدن سهام یک شرکت برای نخستین بار در بازار سهام، «عرضهی اولیه» نام دارد.
کارگزاران سهام
کارگزاران سهام بین شرکتهای پذیرفتهشده (فروشندگان) و خریداران رابطه برقرار میکنند (همانند یک فروشگاه اینترنتی). معاملهی میلیونها سهم در روز، مواجههی مستقیم شرکتها با خریداران را غیرممکن کرده است. بنابراین کارگزاریها به عنوان رابطی بین شرکتها و خریداران بالقوه عمل میکنند.
ارزشگذاری سهام
مفاهیم اولیه
یکی از مفاهیم پایهای در تعیین ارزش یک سهم «سود هر سهم» یا همان EPS است. همانطور که از نامش پیداست مقدار سود متعلق به یک سهم شرکت، از تقسیم کل سود سالانهی شرکت بر تعداد سهام شرکت به دست میآید. مثلا اگر شرکتی ۱ میلیون سهم داشته باشد و سود سالانهی آن ۵ میلیون تومان باشد، از تقسیم ۵ میلیون بر ۱ میلیون به سود ۵ تومانی برای هر سهم میرسیم.
محاسبهی قیمت سهام
برای بررسی میزان پول لازم برای خرید ۱ سهم از شرکت کافیست سود سالهای آینده را جمع کنید:
قیمت سهام = EPS سال اول + EPS سال دوم + …
البته میدانیم که ارزش ۱ تومان امروز با ۱ تومانِ ۱۰ سال بعد یکی نیست. به دلیل نرخ سود (i)، پول شما پس از ۱۰ سال ارزش کمتری خواهد داشت. پس فرمول پیشین نیاز به بهبود دارد:
… + (۲^(EPS ÷ (i+۱ سال دوم) + ((EPS) ÷ (i+۱ سال اول)) = قیمت سهام
حالا که بحث کمی پیچیده شد، کار را ساده میکنم و راه میانبری برای دو وضعیت نشان میدهیم:
۱. شرکتهای بالغ به حدی بزرگ شدهاند که به سختی و کندی رشد میکنند
نرخ سود ÷ EPS = قیمت سهام
نرخ سود مورد انتظار را میتوان با توجه به میزان ریسک مربوط به شرکت، ریسک بازار و نرخ سود درازمدت اعلامشده توسط دولت محاسبه کرد.
قیمت سهام این شرکتها معمولا به کندی تغییر میکند. تنها تغییر نرخ سود رسمی، ریسکهای مربوط به شرکت (مثل سیل یا حملهی آفات برای شرکتهای حوزهی کشاورزی) و یا تغییر ریسک بازار (مانند بحران مالی سال ۲۰۰۸) است که باعث تغییر قیمت قابل توجه میشود. اما در شرایط عادی هیجان چندانی وجود نخواهد داشت.
۲. شرکتهای در حال رشد
(نرخ رشد مورد انتظار شرکت – نرخ سود) ÷ EPS سال بعد = قیمت سهام
اجازه دهید از یک مثال ساده استفاده کنیم. فرض کنیم EPS سال آینده شرکتی ۴۸ تومان است، نرخ سود مورد انتظار را با توجه به ریسکی که برای آن محتمل میدانیم، ۲۰ درصد در نظر میگیریم و نرخ رشد سالانهی شرکت هم ۵ درصد است. بنابراین طبق فرمول، قیمت ایدهآل سهام ۳۲۰ تومان خواهد بود:
۳۲۰ = (۵٪ – ۲۰٪) ÷ ۴۸
اما نرخ رشد (در اینجا ۵٪) را چگونه پیدا کنیم؟
یافتن نرخ رشد
برای یافتن نرخ رشد شرکت، سود آن در سال آینده و سالهای بعدی، روش علمی دقیق و پاسخ کاملی وجود ندارد. به همین دلیل ما به بازار سهام نیاز داریم. در این بازار همهی بازیگران هوششان را به کار میگیرند تا میزان نرخ رشد شرکتها و در نتیجه قیمت فعلی سهام آنها را کشف کنند.
برای تحقق پیشبینی جامع و روشن کردن مسیر آینده، همیشه به دادههای جدید و پروژههای پیشِ رو نیاز داریم. مثلا اگر شرکتی مدیر خلاق و باهوشی استخدام کند، آیندهی روشنی را برایش پیشبینی میکنیم. اطلاعات سودمند دیگری هم برای سرمایهگذاران وجود دارد؛ از جمله:
۱. صورتهای مالی دورهای شرکتها که شِمایی از شرایط کاری و مالی شرکت به ما میدهد
۲. صورتهای مالی شرکتهای مشابه (شرکتهای یک صنعت) یا شرکتهای اثرگذار بر شرکت مورد نظر. مثلا اگر شرکتهای تولید و عرضهی فلزات اساسی دچار مشکل شوند، میتوان انتظار بروز مشکل را در شرکتهای تولیدکنندهی انواع محصولات فلزی و آلیاژها داشت.
۳. تغییر روندها. مثلا وقتی گزارشاتی مبنی بر میل روزافزون مردم به استفاده از گوشیهای هوشمند دریافت میشود، میتوان انتظار رشد شرکتهای نرمافزاری فعال در زمینههای اپلیکیشنهای موبایل را داشت.
۴. بروز تغییرات در بازارهای گستردهتر
۵. تغییرات در اقتصاد جهانی
پیشبینی شرایط بازار
بنابراین ما سعی میکنیم تا جایی که میتوانیم اطلاعات کسب کنیم و با تکیه بر آنها نرخ رشد شرکت و قیمت سهام آن را تعیین کنیم. مثلا اگر اخباری مبنی بر کاهش فروش آیپد منتشر شود، نه تنها اپل بلکه احتمالا سامسونگ هم به مشکل خواهد خورد زیرا میدانیم فروش گلکسیتبِ سامسونگ کمتر هم خواهد شد.
پیشبینی و تخمین نرخ رشد بیش از اینکه مبتنی بر علم باشد، یک هنر است و این کاری است که میلیونها نفر به طور جمعی در بازار سهام انجام میدهند. چون نرخ رشد بر اساس اطلاعات جدید پیوسته تغییر میکند، قیمت سهام هم به طور مداوم در حال تغییر است.
مزیتهای بازار سهام
۱. راهاندازی کسبوکار: بازار سهام امکان جذب و تأمین سرمایه را از طریق فروش سهام به عدهی زیادی از مردم فراهم میکند که به معنای افزایش گزینههای موجود برای تأمین مالی یک کسبوکار است.
۲. تقسیم ریسک: در بازار سهام ریسک یک شرکت را میان انبوهی از مردم (سهامداران) تقسیم میکنید. چون افراد بخش چگونه در بورس سود می کنیم ؟ کوچکی از سهام یک شرکت را در اختیار دارند، در صورت ورشکستگی آن شرکت هر کس به اندازهی میزان سهام خود متضرر میشود.
۳. پیشبینی جمعی ارزش سهام
وارن بافِت میگوید:
«بازار سهام در کوتاه مدت یک ماشین نظرسنجی و در درازمدت یک ترازوی دیجیتال است.»
دیدگاه شما