فیلم آموزشی الیوت هارمونیک (H.E.R) توسط الیزابت نرسسیان
الیزابت نرسسیان تحلیلگر تکنیکال روس-ایرانی که از سال 2014 فعالیت خود در بازار فارکس (معاملات ارزی خارجی) و از سال 2018 در بازار سهام مسکو و تهران آغاز کرد. او در حوزه تکنیکال به متدهای تحلیلی کلاسیک، پرایس اکشن و الیوت مسلط میباشد.
در زمینه الیوت، از روش الیوت هارمونیک استفاده میکند، همان الیوت هارمونیکی که توسط ایان کوپسی (Ian Copsey) معرفی شد و تغییراتی در ساختار الیوت کلاسیک به وجود آورد و با استفاده از نسبت های فیبوناچی مختص به این سبک و با بکارگیری ساختارهایی متفاوت، محاسبهی محدوده های چرخش و پیشبینی قیمت، دقیق تر شده است.
الیوت هارمونیک شاید، به تنهایی، ضعف هایی در تصمیم گیری معامله گر داشته باشد و با تجربه بسیار زیاد میتوان، بدون نقص از آن استفاده کرد، اما در کنار آن الیزابت نرسسیان با استفاده از متد هایی جدید از قبیل node ، cluster ، سشن های معاملاتی و نحوه ترکیب الگوهای هارمونیک با الیوت هارمونیک ، استفاده از الگوهای تکرار شونده (RPs) و نحوه شکل گیری امواج در الیوت هارمونیک نسبت به حرکت و تناوب آن ها، که در سبک معاملاتی او، به نام (H.E.R) مخفف Harmonic Equilibrium Routing معرفی شده است. دید بهتری به معامله گر جهت تحلیل و ورود در موقعیت ها میدهد.
سرفصل های دوره آموزش الیوت هارمونیک:
✅ در فصل اول با معرفی الیوت و بررسی تاریخچه آن به نقاط قوت و ضعف الیوت کلاسیک و نئو ویو در تصمیم گیری معامله گر و تحلیل به صورت پیوسته پرداخته میشود.
✅ در الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ فصل دوم الیوت هارمونیک با تمامی جزئیات توسط مدرس دوره، تدریس خواهد شد.
✅ در فصل سوم سبک معاملاتی شخصی مدرس دوره به نام H.E.R ارائه میشود.
✅ همچنین این دوره دارای سه فصل دیگر میباشد که به صورت جداگانه برای تکمیل مطالبی که یک معامله گر نیاز خواهد داشت ارائه میشود.
✅در فصل چهارم، naked trading یا پرایس اکشن خام، در چند جلسه تدریس و بررسی میشود.
✅در فصل پنجم مدیریت سرمایه به چندین روش و در شکل های مختلف ارائه میشود و همچنین در فصل ششم، نحوه ساخت یک سیستم معامله گری بر روی سبک های معرفی شده توسط ایشان، آموزش داده میشود.
الگوی AB=CD
بازار تمایل دارد حرکات موفق قبلیاش را مجددا تکرار نماید. این، فلسفهی تشکیل الگوهای AB=CD است. به عنوان مثال در یک روند صعودی، اگر قیمت طی حرکت از A به B سودآوری خوبی را برای اهالی بازار به ارمغان آورده باشد، معاملهگران انتظار دارند مجددا مشابه همان شرایط، طی حرکت از C تا D فراهم بشود. بنابراین ناخودآگاه معاملات خود را به سمتی انجام میدهند که منجر به انجام حرکتی مشابه با همان حرکت قبلی بشود. همین رفتار ساده باعث میشود مرتبا بر روی نمودارهای مختلف صعودها یا نزولهای دو پلهای و متقارن را در قالب الگوی AB=CD شاهد باشیم. انگار که موج دوم، تصویری آینهای از موج نخست است. تصویر زیر نمونههایی از الگوهای AB=CD را در حالات مختلف نمایش میدهد.
قبلا در مباحث کلاسیک، مشابه همین تقارن را در الگوی پرچم نیز مشاهده کردهایم. در آنجا نیز میزان رشد قیمت پس از خروج از درون الگوی پرچم، هماندازه با میله پرچم، یعنی همان حرکت اولیه AB میگشت. به عبارت دیگر، الگوی پرچم درواقع یک حالت خاص و ساده از همان الگوی AB=CD است.
همانطور که در تصاویر فوق ملاحظه میکنید تفاوتی نمیکند که میزان ریتریس قیمت در موج BC دقیقا چقدر باشد. هریک از سطوح ریتریسمنت میتوانند در تناظر با یکی از سطوح اکستنشن قرار بگیرند به گونهای که فاصله بین دو سطح دقیقا برابربا یکصد واحد بشود و الگوی AB=CD تشکیل گردد. به عنوان مثال همانطور که در تصویر سمت چپ مشاهده میکنید، حرکت اصلاحی RET 0.382 اگر در تناظر با حرکت بسط یافته EXT 1.618 قرار بگیرد، میتواند تشکیل الگوی AB=CD را بدهد. ویا همینطور، سطح اصلاحی RET 0.618 متناظر با سطح بسط یافته EXT 1.382 بوده و بازهم منجر به تشکیل الگوی AB=CD میگردند(شکل سمت راست).
حتی ریتریس %50 نیز اگر در تناظر با بسط %150 قرار بگیرد میتواند یک الگوی AB=CD را بسازد. نمونهای از این حالت خاص را ، که اتفاقا حالت بسیار رایجی در میان انواع الگوهای AB=CD است، در تصویر زیر بر روی نمودار زوج ارز GBPUSD ملاحظه میکنید.
دقت کنید لزومی ندارد که حتما موجهای AB و CD با یکدیگر موازی نیز باشند. ارتفاع عمودی موجهای AB و CD باید با یکدیگر مساوی باشد اما الزامی نیست که این دو موج حتما با یکدیگر موازی نیز باشند. به عبارت دیگر موجهای AB و CD به لحاظ تغییرات «قیمت» با یکدیگر یکسان هستند، اما به لحاظ «زمانی» ممکن است تعداد کندلهای آنها عینا یکسان نباشد. هرچند به لحاظ زمانی نیز اغلب یکی از نسبتهای رایج فیبوناچی بین مدت زمان تشکیل موجهای AB و CD برقرار است. بعنوان مثال مدت زمان تشکیل یکی از موجها میتواند 1.0, 1.272, 1.618, 2.0, 2.618, 4.236 برابر مدت زمان موج دیگر باشد.
تصویر زیر، نمونهای از الگوی AB=CD را بر روی نمودار زوج ارز یوروی اروپا به پوند انگلیس نشان میدهد. همانطور که ملاحظه میکنید این الگو فقط در روندهای صعودی تشکیل نمیشود بلکه امکان تشکیل آن در حالت نزولی نیز وجود دارد. در تصویر زیر، قیمت پس از ریتریس به میزان %38 مجددا شروع به ریزش نموده و تا سطح بسط یافته %161.8 گسترش یافته است. با اندکی دقت، ملاحظه خواهید نمود که اختلاف قیمت بین سطوح فوق برابربا 100 واحد است و بنابراین پر واضح است که با الگوی AB=CD مواجه هستیم.
جدول زیر نشان میدهد که هر یک از سطوح اصلاحی فیبوناچی، اگر در تناظر با کدامیک از سطوح بسط یافته قرار گیرند میتوانند منجر به تشکیل الگوی AB=CD بشوند. همچنین در این جدول، سطوح اصلاح خارجی متناظر برای موج BC نیز به عنوان گزینهای دیگر برای تشکیل الگوی AB=CD ارائه گشته است. به عبارت دیگر، نقطه D هم برمبنای بسط موج AB و هم برمبنای اصلاح خارجی موجBC بیان شده است.
ابزار فیبوناچی اکسپنشن (Expansion/Projection Fibonachi)
ابزار الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ فیبوناچی اکسپنشن، با نامهای دیگری همچون فیبوناچی پروجکشن[66]، انعکاسی، بازتابی و غیره، ابزاری است که بطور خاص، برای بررسی و اندازهگیری الگوی AB=CD طراحی شده است. فیبوناچی اکسپنشن یک ابزار با سه راس متفاوت است که آنها را به ترتیب بر روی سه نقطه A و B و C قرار میدهید. به کمک این ابزار میتوانید به راحتی تارگت الگوی AB=CD را پیدا کنید. نحوه کار ابزار به اینصورت است که فاصله نقاط A و B از یکدیگر را اندازهگیری نموده و سپس معادل آنرا از نقطه C امتداد میدهد تا به تارگت الگوی AB=CD در نقطه D برسد. این نقطه را اصطلاحا با FE100.0 که مخفف عبارت Fibonachi Expantion %100 است، بیان میکنیم. در تصویر زیر میتوانید نحوه قرارگیری ابزار فیبوناچی انعکاسی را بر روی پیوتهای ماژور ABC به قصد پیدا کردن نقطه D ملاحظه بفرمایید. دقت کنید که از ابزار فیبوناچی انعکاسی باید صرفا هنگامی استفاده کنید که موج CD از پیوت B عبور کرده باشد و استفاده از ابزار در شرایطی که هنوز سقف یا کف B شکسته نشده است، معقول نمیباشد.
مزیت استفاده از فیبوناچی اکسپنشن این است که حتی در مواقعی که میزان دقیق ریتریس در نقطه C بطور کامل مشخص نباشد، بازهم میتوان تارگت الگوی AB=CD را به راحتی بر روی نمودار تشخیص داد. سطح FE100.0 همواره تارگت الگوی AB=CD را نشان میدهد، و هیچ ربطی ندارد که آیا موج BC دقیقا بر روی کدامیک از سطوح ریتریسمنت قرار گرفته است. همانطور که گفته شد نحوه محاسبات درونی ابزار به اینصورت است که ابتدا اندازه موج AB را محاسبه نموده و آنرا به ارتفاع نقطه C میافزاید (ویا در روندهای نزولی، از ارتفاع آن کسر میکند) و به این ترتیب مکان نقطه D مشخص خواهد شد که آنرا با FE100.0 نامگذاری میکنیم. به عبارت بهتر این ابزار، انعکاس موجAB را که از نقطه C بازتابیده شده است، رسم مینماید و به همین سبب، اصطلاحا فیبوناچی انعکاسی یا بازتابی نامیده میشود.
اگرچه بازار به صورت ذاتی، تمایل به تقلید رفتار گذشته دارد، و تشکیل الگوی AB=CD همیشه جزو گزینههای محتمل الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ محسوب میشود، با این حال بسته به میزان قدرت روند، و بسته به اینکه در کدام نقطه از سیکل بلندمدت بازار قرار داشته باشیم، ممکن است حرکت بعدی، قویتر یا ضعیفتر از حرکت اولیه انجام گردد. به این منظور، سطوح دیگری را نیز، که نسبتهای فیبوناچی مناسبی از تارگت ایدهآل الگو باشند، با برچسبهایی همچون FE0.618 و FE1.618 به ابزار میافزاییم. این ها تارگتهای مهمی هستند که میتوانند در مواقعی که با افزایش یا کاهش مومنتوم بازار مواجه باشیم، مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال در تصویر زیر، گسترش قیمت به سطح FE1.618 را در شرایطی که حرکت ثانویه بازار طی موج CD از قدرت و شتاب زیادی نسبت به حرکت نخست برخوردار بوده، مشاهده مینمایید.
نکته مهم در استفاده از ابزار فیبوناچی انعکاسی این است که از این ابزار صرفا هنگامی میتوانید استفاده کنید که پیوتهای A,B,C هر سه کاملا مشاهده و مشخص شده باشند. همچنین موج CD نیز باید از پیوت B عبور کرده باشد، و قبل از اینکه قیمت از پیوت B رد شود مجاز نیستیم پیشدستانه اقدام به پیشبینی تارگت موج CD نماییم. به عنوان مثال در تصویر فوق، پس از اینکه موج نزولی CD از کف B به سمت پایین عبور میکند، اجازه داریم از این ابزار استفاده کرده و با الصاق سه راس آن بر نقاط ABC تارگت احتمالی برای موج CD را بدست آوریم.
معرفی چندین الگوی متداول هارمونیک در تحلیل تکنیکال
ساعد نیوز: الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازه گیری می شوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبت های فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه می شود. شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیه ای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید دارا باشد.
الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازه گیری می شوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبت های فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه می شود. شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیه ای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید دارا باشد.
تسلط در این موضوع یعنی شناخت الگوهای نموداری ، تمرین و تجربه و ممارست در تکرار آنها بشدت مورد نیاز است. شناسایی درست الگوها به تریدر ها کمک می کند تا عکس العمل خوبی نسبت به شرایط متغیر بازار نشان دهند. الگوهای نموداری به الگوهای “ادامه دهنده” و “برگشتی” طبقه بندی و به عنوان الگوهای ساده و پیچیده رده بندی می شوند. ساختار الگوهای پیچیده ممکن است از مجموعه الگوهای ساده و ترکیبی از نوسانات قبلی تشکیل شود. دانش این طبقه بندی از تشخیص الگو و خصوصیات آن به معامله گران پتانسیل بیشتری برای واکنش و انطباق با طیف وسیع تری از شرایط بازار می دهد.
الگوهای هارمونیک
مفهوم الگوهای هارمونیک توسط H.M. Gartley در سال ۱۹۳۲ ایجاد شد و آنرا در کتاب خود Profits in the Stock Market در مورد الگوی ۵ نقطه ای (معروف به گارتلی) نوشت. Larry Pesavento این الگو را با نسبت های فیبوناچی بهبود بخشیده و قوانینی را در مورد نحوه ترید با الگوی “گارتلی” در کتاب خود با نام Fibonacci Ratios with Pattern Recognition تنظیم کرده است. تعداد کمی از نویسندگان هستند که روی این تئوری الگو کار کرده باشند ، اما بهترین آنها به نظر من توسط Scott Carney در کتابش با عنوان “Harmonic Trading” انجام شده است. Scott Carney همچنین الگوهایی مانند “خرچنگ”(Crab)، “خفاش”(Bat) ، “کوسه”(Shark) و “۰-۵” اختراع کرد و عمق واقعی دانش را برای “قوانین ترید” ، “اعتبار” و “مدیریت ریسک / پول” به آنها افزود.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکات قیمت / زمان است که به روابط نسبت های فیبوناچی و تقارن آن در بازارها پایبند است. تجزیه و تحلیل نسبت های فیبوناچی در هر بازار و هر نموداری با هر دوره زمانی سودمند است. ایده اصلی استفاده از این نسبت ها ، شناسایی نقاط عطف کلیدی ، برگشتها و پیشرفتها با در نظر گرفتن قله ها و کف های قبلی است که برای شناسایی و تنظیم هدف های قیمت برای تسویه سود یا حد ضرر بسیار با فایده هستند.
الگوهای هارمونیکی با استفاده از توالی های فیبوناچی الگوهایی با ساختار هندسی (اصلاح ها “retracement ” و تصویرها یا ادامه ها “projection”) را ایجاد می کنند. این الگوهای هارمونیک فرصت های منحصر به فردی را برای معامله گران مشخص می کنند ، مانند حرکات قیمت ، نقاط عطف و مهم روند. این عامل در تلاش است تا الگوهای هارمونیکی در ارائه اطلاعاتی نظیر نقاط ورود ، خروج و اهداف بسیار قابل اعتماد برای معامله گران رفتار کند که ممکن است یک تمایز کلیدی با دیگر روش ها و ابزارهای تحلیل مانند اندیکاتور ها / نوسان سازها و نحوه عملکرد آنها داشته باشد.
شناسایی الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک همانطور که در دسته بندی آنها گفته شد انواع مختلفی دارند که در ادامه این الگوها را بررسی می کنیم. اصلی ترین الگوهای هارمونیک، الگوهای «گارتلی» (Gartley)، «پروانه» (butterfly)، «الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ خفاش» (bat) و «خرچنگ» (crab) هستند که هرکدام ظاهر بصری خاص و نسبت هایی منحصر به فرد دارند. شناسایی الگوهای هارمونیک شاید در ابتدا دشوار به نظر برسند اما هنگامی که تحلیلگر ساختار الگوها را درک کند، می تواند به راحتی این الگوها را در نمودار پیدا کند. الگوهای هارمونیک اصلی الگوهایی هستند که از پنج نقطه تشکیل شده اند و الگوهایی مانند الگوی ABC و ABCD که از این الگوها نشات گرفته شده اند به ترتیب سه و چهار نقطه ای هستند.
در ادامه خواهیم دید که تمام نوسانات قیمت بین این نقاط به هم پیوسته است که نسبت های هارمونیکی مبتنی بر دنباله فیبوناچی دارند. الگوهای هارمونیک یا در حال شکل گیری هستند و یا تکمیل شده اند که به شکل حروف «M» یا «W» در نمودار قابل مشاهده هستند. نکته ی قابل توجه این است که همه ی الگوهای اصلی که ۵ نقطه ای هستند (XABCD) در دل خود الگوی سه نقطه ای (ABC) دارند.الگو های معرفی شده در این متن متداول ترین الگوهای هارمونیک هستند که برای یاد گیری الگوهای پیشرفته ی هارمونیک لازم می باشند.
الگوی Retracement
این الگو که می توان از آن به عنوان رایج ترین الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند و یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب مجدداً شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود.
الگوی Projection
از این الگو به منظور تعیین هدف برای ادامه روند و همچنین پیش بینی مقاومت ها در طول مسیر استفاده می شود و روندهای بازگشتی بزرگ تر از خط روند قبلی را پیش بینی می کند به این ترتیب که موج های اصلاحی در طول روند، برای پیش بینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) الگو ما را در پیش بینی نقطه هدف و مقاومت های مسیر یاری می کند.
الگوی Fan یا باد بزن
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیش بینی می کند که زاویه ها با اندازه های ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
یبوناچی زمانی (Fibonacci Time Extension)
این ابزار برای به دست آوردن نقاطی است که احتمالا از لحاظ زمانی جز نقاط عطف (کلیدی) به شمار بیایند، بنابراین یکی از کارهایی که انجام می دهد، به شما این امکان را می دهد که زمان را نیز پیش بینی کنید. زمانی که در آن تغییر جهت رخ می دهد. برای رسم این ابزار کافی است که نقطه حداکثر و حداقل یک کندل را به هم وصل کنید؛ که در این بین یک سقف و یک کف همانند حالت های پیشین داریم. یادآوری می شود که فاصله زمانی بین ستون ها مبین اعداد سری فیبوناچی است.
الگوی Time
این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آن ها مورد سنجش قرار می دهد به این ترتیب که یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا بر نسبت های ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیش بینی می کند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازه های ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) می کند.
کمان فیبوناچی (Fibonacci Arcs)
استفاده از این ابزار همانند حالت فیبوناچی اصلاحی RET است، در واقع برای یک روند که می تواند صعودی یا نزولی باشد، می توانیم نقاط حمایت یا مقاومت را به دست بیاوریم.
الگوی Arcs
این الگو با روش شعاعی و عموماً با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیش بینی و بررسی می نماید.
الگوی Bullish AB= CD
که همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کف های قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقف های قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ (تارگت) خواهد بود.
الگوی Bearish
این الگو که اصطلاحاً به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقف های قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کف های قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
این الگو ساده ترین و ابتدایی ترین نوع الگوهای هارمونیک است که به اشکال متعددی مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava هستند که جزء تکنیک های تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب می آید؛ لذا پیش نیاز استفاده از آن ها شناخت الگوهای عمومی تر و رایج تر است که در ادامه معرفی می شود.
الگوی Extension
همان طور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود؛ اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیش بینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از قابلیت های این الگو می دانیم به عنوان مثال پیش بینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است.
الگوی Expansion
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projection است؛ به گونه ای که برخی از تحلیل گران تمایزی الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ میان آن ها قائل نمی شوند؛ اما به طور راجع، وجه تمایز آن ها در این است که در Expansion به جای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش خواهد بود
آموزش الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
در این سری از آموزش الگو های کلاسیک میخواهیم به الگوی مثلث بپردازیم ، اگر کمی به تکنیکال کلاسیک آشناییت داشته باشید قطعا خبر دارید که الگوی مثلث یکی از با اعتبارترین الگو هایی است که میتواند در بازار شکل بگیرد و همچنین بسیاری از معامله گران که استراتژی های مختلفی هم دارند به محض دیدن مثلث در نمودار منتظر موقعیت میمانند تا زمان آن فرا برسد .
لذا تیم آموزشی باینری آپشن جاب به شما عزیزان پیشنهاد میکند اگر در بازارهای فارکس یا بورس ایران فعالیت میکنید حتما به الگو های کلاسیک مخصوصا الگوی مثلث مسلط شوید چرا که موقعیت های کم ریسکی برایتان به ارمغان می آورد ، همچنین میتوانید به کانال تلگرامی ما بپیوندید تا آموزش سایر الگو ها را بصورت رایگان دریافت نمایید .
اگر در بازارهای مالی تازه کار باشید قطعا برایتان تعجب انگیز خواهد بود که چگونه شکل هایی در نمودار ایجاد میشود و همچنین چگونه قیمت به این اشکال هندسی واکنش نشان میدهد ، اضلاع این الگو ها نقش خطوط و نواحی حمایتی و مقاومتی را بازی میکنند و معامله گران با تشخیص الگو و دنبال کردن قیمت میتوانند موقعیت های بسیار کم ریسکی برای انجام معاملات خود بدست آورند لذا بی توجه از کنار این مباحث رد نشوید موفقیت در هر کسب و کاری نیازمند یادگیری قلق و علم آن هست و مباحث تحلیل تکنیکال هم علم و یکی از رموز موفقیت در بازارهای مالی است .
انواع الگوی مثلث در نمودار
بصورت کلی سه نوع مثلث در نمودار ایجاد میشود .
- مثلث متقارن
- مثلث افزایشی
- مثلث کاهشی
در ادامه تک به تک این موارد را توضیح خواهیم داد.
زمانی که در بازار شیب بالاترین قیمتها و پایین ترین قیمت ها به یک نقطه میرسند (با ترسیم خط ) و شکل مثلثی شکل ایجاد میشود به این الگوی ایجاد شده مثلث متقارن می گویند ، هنگامی این الگو شکل میگیرد که فروشندگان و خریداران قدرت کافی را برای ایجاد یک روند مشخص ندارند.
به تصویر زیر دقت فرمایید ، خریداران و فروشندگان قدرت لازم را برای تعیین روند نداشته و این باعث ایجاد الگوی مثلث میشود ، لذا دقت داشته باشید هر چه قیمت به انتهای مثلث نزدیک میشود احتمال شکل خط های مثلث بالاتر میرود .
و این نکته مهم را هم مد نظر داشته باشید که اگر قیمت به یک پنجم نقطه پایانی مثلث نزدیک شد و هنوز خطی شکسته نگردید این الگو از نظر ما ساقط و بدون اعتبار الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ میشود و دیگر نمیتوانیم سیگنالی از آن بگیریم .
(مثلث هم در ادامه و هم و بازگشت روند سیگنال میدهد)
حال ممکن است این سوال برایتان پیش آید چگونه از الگوی مثلث متقارن سیگنال بگیریم ؟
فقط زمانی میشود سیگنال دریافت کنیم که یکی از خطوط بالا یا پایین مثلث (خط مقاومتی و حمایتی) توسط کندل ها شکسته شود و پس از آن یک کندل دیگر هم آن را تایید کند .
در تصویر پایین مشاهده میکنید که پس از شکست خط بالایی مثلث قیمت رشد خوبی را تجربه کرده.
2- مثلث افزایشی (صعودی)
این الگو زمانی شکل میگیرد الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ که یک خط مقاومتی افقی در بالا و خط حمایتی روندی در پایین نمودار داشته باشیم ، هنگامی این الگو شکل میگیرد که خریداران قدرت کافی را ندارند تا از سطح مقاومتی عبور کنند ولی بهرحال آنها قیمت را آهسته آهسته به سمت بالا هدایت میکنند.
در نمودار بالا مشاهده میکنید که خریداران نمیتوانند از خط مقاومت عبور کنند ولی همچنان کف های ایجاد شده کوتاه تر از کف قبلی هستند و در انتها خریداران موفق به شکستن خط مقاومتی و ادامه روند صعودی خواهند شد ، ولی نکته ای که باید در نظر داشته باشید اینست که از نطر علم تحلیل تکنیکال هیچ 100 درصدی در بازارهای مالی وجود ندارد و ممکن است خط مقاومتی آن قدر قوی باشد که خریداران توان عبور از آن را نداشته باشند .
در تصویر فوق هم الگوی مثلث افزایشی درست عمل کرده و قیمت بعد از شکستن خط الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ مقاومتی رشد بسیار خوبی داشته است.
3-مثلث کاهشی (نزولی)
این الگو دقیقا برعکس مثلث افزایشی هست و خط روند مقاومتی در بالا و خط افقی حمایتی در پایین مثلث ایجاد میشود .
این الگو نشان میدهد که کم کم فروشندگان در حال در دست گرفتن قدرت بازار هستند و در بیشتر اوقات خط حمایت را شکسته و بازار نزولی میشود .
اکثر معامله گران حرفه ای پیشنهاد میکنند بعد از شکستن خط پایین مثلث منتظر بمانیم تا پولبک ایجاد شود و سپس با اطمینان خاطر بیشتری وارد معامله شویم که البته باید متوجه باشید پولبک همیشه رخ نمیدهد و ممکن است بازار با دو یا سه کندل با بدنه بسیار بلند ده ها پیپ ، قیمت را کاهش دهد و قطعا هر چقدر تجربه شما بیشتر شود به درک بهتری از بازار و رفتار های آن خواهید رسید.
پیشنهاد میشود به کندل خوانی نیز مسلط شوید ، زیرا اینگونه راحت تر و با اطمینان خاطر بیشتری میتوانید زمان شکست یکی از اضلاع مثلث را تشخیص دهید و همچنین در موقعیت بسیار مناسب تری وارد معامله شوید .
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال؛ تشخیص نقاط ریزشی بازار
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث میشوند از پرتگاههای بازار، جان سالم به در ببریم.
تحلیل تکنیکال در خرید و فروشهای شما به چه میزان مؤثر است؟ با الگوهای افزایشی و کاهشی آشنایی دارید؟ آیا بازار طبق الگوهای صعودی و نزولی پیش میرود؟
همانطور که میدانید تشخیص الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. ما در این مقاله سعی داریم به معرفی الگوهای ریزشی در بازار کریتوکارنسی به صورت تک کندلی تا چندین کندلی بپردازیم.
شناخت دقیق الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث میشود که نقاط ریزشی قیمت را بهتر تشخیص دهید تا با توجه به استراتژی معاملاتی خود، سرمایه خود را حفظ کنید یا از ریزش های بازار ارزهای دیجیتال سود کنید.
در این مقاله میآموزید:
- آشنایی با الگوهای قیمتی
- الگوی سر و شانه سقف و دو قلو سقف
- مثلث ادامه دهنده و بازگشتی نزولی
- الگوی الماس و پرچم نزولی
- الگوی تک کندلی مرد به دار آویخته و ستاره ثاقب
- الگوی دو کندلی پوشش ابر سیاه
- الگوی دو کندلی هارامی نزولی و پوشا نزولی
- الگوی ستاره عصرگاهی و سه کلاغ سیاه
این مقاله برای چه کسانی مناسب است:
- تریدرها و سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال
- پژوهشگران بازارهای بورس و ارز دیجیتال
- معاملهگرانی که برای خرید و فروش خود پایبند به تحلیل تکنیکال هستند.
آشنایی با الگوهای قیمتی
الگوها در تحلیل تکنیکال ، قابلیت تکرارپذیری دارند. میتوان در هر چارت نموداری و هر تایم فریم، الگوها را مشاهده نمود.
الگوهای قیمتی، سیگنالی برای ورود، ابزار تائید و یا پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار هستند. زمان تشکیل یک الگوی چند کندلی، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تائید درست بودن و میزان قدرت الگو است.
هر الگویی، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارد که میزان تحقق آن، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
الگوهای ریزشی به دو بخش تک کندلی و چند کندلی تقسیم میشوند. الگوی ریزشی تک کندلی برای نوسان گیری و یا تعیین نقطه خروج مناسب هستند. الگوهای ریزشی چند کندلی روند مدتدار ریزشی را نشان میدهند.
در بازار فیوچرز ارزهای دیجیتال میتوان با تشخیص الگوی ریزشی چند کندلی، از افت قیمت ارزها سود برد. در شروع الگوی ریزشی، پوزیشن فروش باز کنید و با پایان یافتن الگوی ریزشی ارز را خریداری کنید.
از مهمترین الگوهای ریزشی ارز دیجیتال میتوان به مرد به دار آویخته، ستاره ثاقب، سه کلاغسیاه، پوشش ابر سیاه، پوشا نزولی، هارامی نزولی و ستاره عصرگاهی اشاره کرد.
به طورکلی الگوهای قیمتی چند کندلی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند. الگوهای بازگشتی و نزولی مانند سر و شانه سقف، دو قلو سقف، مثلث بازگشتی، الگوی الماس هستند.
الگو نزولی ادامه دهنده مانند مثلث نزولی و پرچم نزولی، از مهمترین الگوهای ریزشی و تعیینکننده روند نزولی هستند که در بخشهای آینده به معرفی هرکدام میپردازیم.
بررسی الگوهای ریزشی ارز دیجیتال
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال: الگوی سر و شانه سقف
الگوی سر و شانه | آکادمی آینده
تشکیل الگو سر و شانه سقف، موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ مهم یا یک اصلاح قیمت کوتا مدت و معمولی هست. به لحاظ هندسی، از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که دومین قله که به آن سر میگویند، نسبت به شانهها (قله سمت راست و چپ سر) بلندتر بوده و طرحی شبیه به سر و شانههای انسان پدیدار میشود.
این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل بازگشت قیمت باشد.
دو شانه در صورتیکه ایدهآل باشند، اندازه یکسان داشته و ممکن است همسطح یا غیر همسطح باشند. خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یک سر و یک شانه را به هم میرساند، ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضا در این شرایط اینطور است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان با عرضه سهام خود باعث کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود.
در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود.
دفعه دوم به دلیل تقویت انتظارات مثبت معامله گران و تفکر اینکه اصلاح قیمت پایان یافته، موج جدید صعودی شروع میشود. جریان ورودی پول تقویت شده و سطح مقاومتی پیش رو و قله قبلی شکسته شده و قیمت نقطه جدیدی در بالای نمودار ثبت میکند.
با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی شروع به ذخیره سود میکنند و دارایی خود را میفروشند. همزمان با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش مییابد و به سطح حمایتی قله یا مقاومت قبلی که حالا نقش حمایتی دارد، میرسد.
با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا نزدیکی دره اول سقوط میکند.
در مرحله سوم، تعدادی از خریداران پیگیر با سفارشهای خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که این روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین بار الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ روند نزولی قوی ایجاد میکنند و بر بازار مسلط میشوند.
کاهش قیمت با رسیدن به خط روند حمایت قبل که ناشی از اتصال دو دره قبلی بود و به آن خط گردن میگوییم، متوقف نمیشود و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی الگوی هارمونیک چقدر دقیق است؟ آغاز میشود.
از لحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش ناموفق خریداران در جهت ادامه روند صعودی است که در نهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی ایجاد میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است.
دیدگاه شما