ضریب برنده شدن در کل معاملات ۱۰ به ۱۰ نیست یعنی از ۱۰ معامله انجامی همه منجر به سود نمی شوند، بلکه بسته به شرایط بازار ۳۰ تا ۸۰ درصد معاملات منجر به سود بالا و مناسب می شوند و بقیه با ضرر کم بسته می شوند
استراتژی های استراتژی های معاملات در بازار سرمایه موفق معاملاتی در بورس
فروش ها بعد از خرید تنها با سود کلان یا اعلام حد ضرر انجام نمی شود بلکه هدف شما بالا بردن مستمر میزان سرمایه است نه سود گرفتن از همه معاملات و این به معنای فروش در شرایط مختلف است.
بازار؛ گروه بورس: در استراتژی های معاملاتی، فرض اولیه این است که شما حداقل ۷ تا ۱۰ سهم یا اگر میزان سرمایه در اعداد خیلی بالایی باشد ۲۰ سهم به نسبت مساوی در سبد خود بر مبنای خروجی سیستم معاملاتی خریداری کنید.
فروش ها بعد از خرید تنها با سود کلان یا اعلام حد ضرر انجام نمی شود بلکه به صورت مستقیم در روزهای پس از خرید سهام مورد نظر به شکل مشخص باید اعلام شود که مثلا از بین سهام خریداری شده سهم X برای معاملات فردا قابل فروش است
نکته اینجاست که ممکن است اعلام فروش روی سهمی باشد که شما در آن سهم، در سود یا در زیان. هستید اما اینکه همه معاملات شما منجر به سود شود در عالم واقعی وجود ندارد و تنها با صرف زمان طولانی و فقط در معاملات بلندمدت امکان پذیر است.
ضریب برنده شدن در کل معاملات ۱۰ به ۱۰ نیست یعنی از ۱۰ معامله انجامی همه منجر به سود نمی شوند، بلکه استراتژی های معاملات در بازار سرمایه بسته به شرایط بازار ۳۰ تا ۸۰ درصد معاملات منجر به سود بالا و مناسب می شوند و بقیه با ضرر کم بسته می شوند
بنابراین در شرایط کنونی هدف باید این باشد که برآیند معاملات شما منجر به سود شود، چرا که هدف شما بالا بردن مستمر میزان سرمایه است نه سود گرفتن از همه معاملات.
همچنین باید توجه داشت که ضریب win rate یا ضریب برنده شدن در کل معاملات ۱۰ به ۱۰ نیست یعنی از ۱۰ معامله انجامی همه منجر به سود نمی شوند، بلکه بسته به شرایط بازار ۳۰ تا ۸۰ درصد معاملات منجر به سود بالا و مناسب می شوند و بقیه با ضرر کم بسته می شوند، به طوری که نهایتا برآیند بازدهی ها به درصدهای بسیار بالا می رسند در این راه اعلام مشخص فروش توسط سیستم معاملاتی، یکی از اهرم های قوی استراتژی های معاملاتی است که به خوبی از معاملات شما حفاظت می کند.
این موضوع در شرایط کنونی که بازار کاملا متعادل دنبال می شود و برخی نمادها صف خرید و برخی در منفی معامله می شوند بیشتر صدق پیدا می کند، از این رو سهامداران خرد باید مراقب سهام خود باشند که در چه نقطه ای باید بفروشند و دلیل فروش سهم چیست؟ زیرا ممکن است این سهم بعد از یک پولبک دوباره رشد کند!
استراتژی های معاملات در بازار سرمایه
آموزش استراتژی معاملاتی بخش مهمی از آموزش دوره بورس می باشد و همین استراتژی ها هستند که خریداران و فروشندگان هنگام معاملات از آن ها استفاده می کنند .
راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی برای معامله اشاره کرد .
استراتژی معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معامله گر، تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد.
بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نگردد
چرا باید دوره آموزشی استراتژی معاملاتی صفر تا صد مجموعه سهمیران را تهیه کنم؟
دوره جامع مستر کلاس آموزش بورس مجموعه سهمیران برای اولین بار در ایران تهیه شده است و به صورت کاملا کاربردی و عملیاتی به دانش پذیران کمک می کند در بازار سرمایه معامله کرده و نتایج متفاوتی را تجربه کنند.
نقطه قوت این پکیج آموزشی در همراهی شما از ابتدا تا انتها و حتی بعد از اتمام دوره آموزشی توسط اساتید دوره و پشتیبانی کامل مجموعه می باشد.
همچنین شما قادر خواهید بود در گروه اختصاصی سهمیران حضور و به سایر مطالب آموزشی مرتبط دسترسی داشته و روزانه از تجربیات متخصصین این بازار استفاده نمایید
بهترین استراتژی معاملات سووینگ برای فارکس (با دقت بالا)
اگر به دنبال یک استراتژی معاملاتی سود ده برای سووینگ تریدینگ در بازار فارکس می گردید ، تا آخر این مطلب با ما همراه شوید تا تحولی چشمگیر را در روند معاملات خود شاهد باشید.
در این استراتژی ما از دو اندیکاتور Exponential Moving Average با Period های مختلف و اسیلاتور RSI با Period دو استفاده می کنیم و با توجه به یک سری قوانین ثابت ، موقعیت های معاملاتی فوق العاده ای را برای خود خلق می کنیم ، همچنین لازم به ذکر است که پیش نیاز این استراتژی برای دستیابی به موفقیت ، مدیریت صحیح ریسک و سرمایه است.
اندیکاتورهای Exponential Moving Average در تعیین جهت روند جفت ارز مورد نظر و همچنین مناطق حمایت و مقاومت داینامیک برای ما کاربرد دارند و در کنار آن ها اسیلاتور RSI نقاط ورود فوق العاده ای را در جهت روند در اختیار ما قرار می دهد.
مشخصات استراتژی
- جفت ارز : جفت ارزهای اصلی (جفت ارزهای دارای روند واضح)
- تایم فریم : D1
- نوع معامله : Swing Trading
- بازار : فارکس
پیش نیاز های استراتژی های معاملات در بازار سرمایه استراتژی
اندیکاتور Moving Average با تنظیماتی که در تصویر زیر مشاهده می کنید :
اندیکاتور Moving Average با تنظیماتی که در تصویر زیر مشاهده می کنید :
اسیلاتور RSI با تنظیماتی که در تصویر زیر مشاهده می کنید :
قانون معامله
- خط EMA 9 (خط آبی رنگ) در بالای خط EMA 21 (خط زرد رنگ) قرار بگیرد
- شیب این دو خط به اندازه ی 45 درجه رو به بالا باشد
- قیمت به منطقه بین این دو خط برخورد کند
- خط اصلی اسیلاتور RSI ، به زیر خط چین 10 برود
- و در آخر High کندلی که منجر به رفتن خط RSI به زیر خط چین 10 شده است شکسته شود (برای این امر یک خط Vertical را روی نقطه ای که خط RSI به زیر خط چین 10 رفته است بزارید و کندلی که روی خط قرار گرفت را منتظر شکست بالاترین نقطه آن شوید)
- این شکست (مرحله 5) باید در کندل بعدی انجام شود وگرنه ورود ما تایید نمی شود
- خط EMA 9 (خط آبی رنگ) در پایین خط EMA 21 (خط زرد رنگ) قرار بگیرد
- شیب این دو خط به اندازه ی 45 درجه رو به پایین باشد
- قیمت به منطقه بین این دو خط برخورد کند
- خط اصلی اسیلاتور RSI ، به بالای خط چین 90 برود
- و در آخر Low کندلی که منجر به رفتن خط RSI به بالای خط چین 90 شده است شکسته شود (برای این امر یک خط Vertical را روی نقطه ای که خط RSI به بالای خط چین 90 رفته است بزارید و کندلی که روی خط قرار گرفت را منتظر شکست پایین ترین نقطه آن شوید)
- این شکست (مرحله 5) باید در کندل بعدی انجام شود وگرنه ورود ما تایید نمی شود
در معامله خرید : دره یا سطح حمایت پیش رو
در معامله فروش : قله یا سطح مقاومت پیش رو
در معامله خرید : پس از رفتن خط اصلی اسیلاتور RSI به بالای خط چین 90 از معامله خارج شوید
در معامله فروش : پس از رفتن خط اصلی اسیلاتور RSI به پایین خط چین 10 از معامله خارج شوید
برای آشنایی بیشتر با این استراتژی ویدیو های زیر را تماشا کنید
لبه معاملاتی چیست؟
زمانی که دیکشنری را باز میکنید و دنبال معنی اِج (Edge) میگردید ترجمه هایی، چون لبه، حاشیه امن، مزیت و برتری را خواهید یافت. در بازار بورس لبه معاملاتی به معنای امکان وقوع بیشتر یک پیشامد نسبت به دیگر پیشامد است. به این یعنی که به شرایطی می گویندکه با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن میباشد (وقوع یک معامله موفق). به بیان سادهتر همان استراتژی و روش معاملاتی یک معامله گر میباشد که احتمال بالایی در سود گرفتن از معاملات به شما میدهد. در تصویر زیر معنای واقعی اِج را مشاهده میکنید.
چرا به لبه در معاملات نیاز داریم؟
تمام افرادی که به عنوان سرمایه گذار وارد بورس میشوند، به دنبال کسب سود هستند. سودآوری با استراتژی معامله ارتباط تنگاتنگ دارد. بنابراین نمیتوانید انتظار داشته باشید که به صرف توانایی تحلیل سهام و بازار معامله گری موفق خواهید بود.
حرفه ای ها در این بازار سرمایه از روش های مخصوص به خود استفاده میکنند. روش های که با بررسی شرایط به آن رسیدهاند.
لبه در معامله، استراتژی مورد بحث ما میباشد. درواقع این که بتوانید بسته به شرایط بازار و سهام موردنظر انتخاب درستی انجام دهید در گرو لبه است. بسیار مهم است که پس از یافتن متد مناسب خود به کوچک ترین تغییری در بازار آن را تغییر ندهید. درواقع باید شخصیت خود و فاکتورهای روانشناسی شخصیت را در انتخاب استراتژی اعمال نمایید.
نیازمندی های یک لبه معاملاتی چیست؟
در اینترنت مطالب زیادی در مورد معامله موفق و چگونگی آن نوشته شده است. اما اکثر معاملهگران برداشت نادرستی دارند از اینکه واقعا لبه معاملاتی چیست و چگونه میتوان آن را بدست آورد؟
در دنیای بازار های سرمایه، معامله با شانس موفقیت بالا به این معنی است که معاملهگر راهی داشته باشد تا بتواند موقعیت های مناسبی را پیدا کند تا در دراز مدت نتیجه مثبتی از معاملاتش به دست آورد. پس معاملهگر موفق معاملهگری است که روشی را برای معاملات موفق در بازارهای مالی بدست آورده و گسترش داده باشد.
موفقیت در معاملهگری به این معنی نیست که معاملهگر باید از همه معاملاتش با موفقیت بیرون آید، بلکه به این معنی است که در دراز مدت معاملات سودش باید نسبت به معاملات ضررش برتری داشته باشد تا برآیند مثبتی ایجاد کند.
مولفههای اصلی یک لبه معاملاتی چیست؟
اشتباه دیگری که بسیاری از معاملهگران انجام میدهند این است که فکر میکنند فقط باید بتوانند نقاط ورود را شناسایی نمایند. صرف تمرکز روی روشهای ورود ایرادی است که بین معاملهگران بسیار رایج میباشد. معاملهگری که از اهمیت دیگر مولفههای معاملهگری غفلت میکند، قطعا نتایج مطلوبی را تجربه نخواهد کرد. برای اینکه معاملهگر موفق و پایداری باشیم، باید نکات زیر را در نظر داشته باشیم:
چه زمان هایی معامله میکنید؟ با چه بازارهایی آشنایی بیشتری دارید؟ معاملهگری در چه تایم فریم هایی برای شما مناسب است؟ یک معامله کامل از نظر شما چه ویژگی هایی دارد؟ قبل از اینکه وارد معامله شوید چه کارهایی باید انجام دهید؟
چه وقتهایی معامله نمیکنید؟ معاملهگران حرفهای استراتژی های معاملات در بازار سرمایه این واقعیت را میدانند که حفاظت از سرمایه اولیه از اولویتهای معاملهگری میباشد. خروج از پوزیشن های غیرمطمئن برای معامله همانقدر اهمیت دارد که بدانیم چه وقت باید معامله نماییم.
با معامله خود چه کنیم؟ بیشتر معاملهگران وقتی در پوزیشن هستند، نمیدانند باید چه کار کنند. یک معاملهگر موفق، به درستی میداند که چه طور از موقعیتهای خود مراقلت نماید به گونهای که گاه «stop loss» خود را با تغییر میدهد. گاه خیلی زود با ضرر پوزیشن را بسته و گاه معامله را ادامه میدهد تا به نحو احسن از آن خارج شود. یک معاملهگر موفق هیچ گاه معامله را به حال خود رها نمیکند تا بخت و اقبال برای او تصمیم بگیرد. او برای همه سناریوهایی که ممکن است پیش آید، برنامه ریزی خاصی دارد.
چطور دریابیم که معاملهگر موفقی هستیم یا نه؟
تعیین اینکه بدانید معاملهگر موفقی هستید یا خیر، به این آسانی که به نظر میرسد نمیباشد. شاید بعضی مواقع این مطالب را خوانده باشید که باید نتایج مثبت استراتژی خودتان را با شرایط معاملهگری در محیط آزمایشی تست نمایید. با این وضعیت، نتایج دمو و همچنین نتایج واقعی، با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. زمانی که در محیط آزمایشی مخصوصا جهت تست استراتژی کار مینمایید، میتوانید تایم فریم خود را تغییر دهید(تایم خود را کم یا زیاد کنید.). به همین خاطر این شرایط مناسبی برای تست و راستی آزمایی استراتژی شما نمیباشد.
خود در گذشته را تکرار نمایید. به علاوه، وقتی شما از استراتژیهای غیرسیستماتیک استفاده مینمایید، رسیدن به موفقیت بیشتر طول خواهد کشید.
بیشتر بخوانبد: تغییر کارگزار ناظر به چه صورت انجام میشود؟
لبه معاملاتی موقت چیست؟
بازارهای سرمایه همیشه در حال تغییر میباشند. این تغییرات باعث از بین رفتن لبه ها میشوند که بازار را از آنچه هست پیچیده تر مینماید. ترفند استفاده از این لبه های موقت این است که، تا زمانی که جمعیت افزایش پیدا نکرده با حداکثر توان از آن ها استفاده نمایید.
سپس با افزایش جمعیت آن را کنار گذاشته و فقط وقتی که سایرین به اشتباه از آن استفاده میکنند، به آن لبه برگردید.
چگونه لبه معاملاتی انتخاب کنیم؟
در ابتدا باید این موضوع را بدانید، لبه ای خوب است که حداقل نرخ ریسک به ریوارد ۱ به ۲ داشته باشد. یعنی اینکه بتوان در بدترین شرایط به میزان دو برابر سرمایه اولیه سود کرد. درواقع هدف از انتخاب لبه معاملاتی نیز همین میباشد. لبه قرار است سرمایه گذاری را سودآورتر نماید.
میتوانید جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع سیاست گذاری پولی مدرن مراجعه نمایید.
بنابراین باید در انتخاب آن بی نهایت دقت نمود. برای انتخاب یک لبه معاملاتی خوب، باید مراحل زیر را طی کنیم.
معامله کردن را بیاموزید
برای شروع، شما باید یاد بگیرید که چگونه معامله کنید و مهارت های خود را بهبود ببخشید. نحوه ثبت سفارش، نحوه مدیریت ریسک، زمان معامله، نحوه انتخاب سهام، حجم معاملات خود، قوانین مربوط به معامله گران روز و غیره را بیاموزید.
فاکتورهای لازم معامله را بشناسید
این کار بسیار مفید است و یک روش آسان برای بهبود عملکرد معاملات، صرف نظر از استراتژی هایی است که پیش میگیرید. برخی از فاکتورهایی که باید در نظر گرفته شوند، عبارتند از: زمان خروج از معامله، زمان بازگشت به سهام، الگوها، محدوده ها و سایر عوامل مؤثر در معامله.
بر فاکتورهای انتخابی خود مسلط شوید
پس از آنکه از انتخاب خود مطمئن شدید، وقت تسلط معامله گر است. این امر با کاهش تصمیمات و نابودی بی نظمی به ایجاد تمرکز و شفافیت در ذهن شما کمک میکند. شما میتوانید این کار را با نوشتن معاملات روی کاغذ، بازبینی نتایج و یادگیری توسعه بخشی، در کنار درک این موضوع که روش انتخابی برای کدام بازار مناسب است، انجام دهید.
پس از آن که بر تنظیمات خود مسلط شدید و یک دوره طولانی سودآوری مداوم داشتید، میتوانید فاکتورهای بیشتری را به لبه معاملاتی خود اضافه نمایید.
چه استراتژی های بدون لبه هستند؟
با یک بررسی ساده میتوانید دریابید که آیا استراتژی شما لبه معاملاتی دارد یا خیر. در ابتدا باید روش هایی که معمولاً برای انجام معامله استفاده میکنید را لیست کنید. سپس باید مشخص کنید که هریک را از چه منبعی فرا گرفتهاید از قبیل کتاب ها، وب سایت ها و… .
پس از آن باید ببینید که چه تعدادی از فعالان بازار در زمان مشابه از این روش ها استفاده میکنند. به کمک این خود اظهاری، بسیاری معامله گران میفهمند که سایرین نیز از همین استراتژیها بهره میبرند. در نتیجه دو دلیل وجود دارد، که وقتی جزئی کوچک از این گروه بزرگ هستید، چرا سود خوبی به دست نمیآورید.
- همگی بر سر یک چیز در حال رقابت میباشید.
- معامله گران با اشراف بر مسئله کمبود نقدینگی، از استراتژیهای غارتگرانه برای خارج کردن ضعیفترها از رقابت استفاده میکنند.
تعداد فراوان سرمایه گذاران، باعث از بین رفتن لبه ای که در ابتدا به خوبی کار میکرد میشود. البته این معنا را نمیدهد که آموزه های خود را که زمان زیادی را که صرف یادگیری آن کردید دور بریزید.
سخن آخر
لبه معاملاتی هر شخص، فوت کوزه گری خاص او میباشد. بنابراین فرمول خود را فقط برای خود نگهدارید. شاید تنها با استفاده از لبه به سودآوری پایدار نرسید، اما راه بسیار راحت تری پیش رو خواهید داشت و در مسیر درست گام بر مییدارید.
اصول کار، درک چرایی نیاز به لبه در بازار و چگونگی انتخاب آن میباشد. البته لبه به تنهایی کافی نیست. پس از انتخاب استراتژی مناسب، باید از شاخص های مختلف بازار نیز برای داشتن معامله ای سودآور استفاده نمایید.
در نهایت باید گفت، برای آن که معامله ای موفق داشته باشید، در کنار لبه مناسب باید توانایی مدیریت ریسک و میزان بسیار خوبی شکیبایی داشته باشید. همراه شدن با سیل هیجانات شما را به موفقیت نخواهد رساند. بنابراین بهترین راهکار تمرکز روی لبه و سعی بر بهبود آن است.
جهت اطلاعات بیشتر در مورد بازار بورس می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
آشنایی با استراتژی مهم خرید و فروش پلهای در بورس
وقتی صحبت از بورس اوراق بهادار میشود، ذهن همگی به این سمت میرود که چه راهکارهایی میتواند موجب افزایش سود و انجام معاملهای بهینه شود. همان طور که میدانید، دو نوع تحلیل تکنیکال و فاندمنتال، از اصول اساسی کار است که میتواند اعداد و ارقام و وضعیت موجود را به گونهای تحلیل کند، که افراد بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند. به این حال استراتژیها یا روش کارهای زیادی برای موفقیت در بازار بورس وجود دارد، که همگی برای کمک به سهامداران ایجاد شدهاند. یکی از این روشها، استراتژی خرید و فروش پلهای در بورس است. در این مقاله میخواهیم این روش را بررسی کرده و ببینیم که چگونه در تصمیمگیری به سهامداران کمک کرده است.
استراتژی پلهای در بورس چیست؟
هر سهامداری که در بازار بورس فعالیت میکند، استراتژی مخصوص به خود را دارد. همان طور که میدانید، انتخاب استراتژی جدای از بحث سودآوری و هدفی که سرمایهگذار دنبال میکند، به تیپ شخصیتی او نیز وابسته است. برای مثال افراد محافظه کار نمیتوانند در استراتژیهای کوتاه مدتی که بر مبنای خرید و فروشهای بسیار است موفق عمل کنند و بیشتر تمایل به سرمایهگذاریهای بلند مدت دارند.
یکی از استراتژیهایی که بسیاری به آن رغبت دارند، استراتژی پلهای در بورس است. در این روش، سهامداران خرید و فروش را در حجم زیاد و یک جا انجام نمیدهند، بلکه پله پله و به صورت تدریجی این کار را میکنند. هدف از استراتژی پلهای در بورس، کاهش ضرر و افزایش سود است. البته این موضوع هدف تمامی استراتژیها و خواسته تمامی سهامداران است.
چرا خرید و فروش پلهای در بورس ایجاد شد؟
این استراتژی به این دلیل به وجود آمد که سهامداران در مورد خرید و فروش دچار سردرگمی شدند. برای مثال وقتی سهمی با کاهش قیمت روبهرو میشود، آیا باید آن را فروخت، یا با افزایش تعداد قیمت میانگین سهم را کاهش داد؟ همچنین این مسئله وجود داشت که بهترین خرید چه حجم و چه قیمتی است؟ و این که آیا خرید تمام حجم مورد نظر به یک باره کار درستی است یا نه؟
روش خرید پلهای در بورس
تمام سهامداران به این شیوه عمل میکنند که، ابتدا با استفاده از انواع تحلیلها، اندیکاتورها و شاخصها سهمهای مورد نظر خود را بررسی کرده و وقتی مشخص شد آن سهم مناسب است، اقدام به خرید میکنند. اما وقتی از بازار بورس صحبت میکنیم باید درصدی به خطا و اتفاقات غیرمترقبه که بر قیمت سهام اثر میگذارد نیز توجه داشته باشیم. بنابراین عاقلانه به نظر نمیرسد که تمام سرمایه خود را به یک باره برای خرید صرف کنیم، حتی اگر تحلیلها نتایج بسیار امیدوار کنندهای نشان میدهند. پس باید چگونه عمل کنیم؟
تصور کنید شما 10 میلیون تومان سرمایه دارید و میخواهید سهام یک شرکت را خریداری کنید. از تحلیلها پیدا است که این شرکت به سمت خوبی در حال حرکت است. اما شما تصمیم میگیرید که در ابتدا با 2 میلیون تومان وارد معامله شوید. کاملاً عقلانی است که وقتی نقطه ورود خود را پیدا کردید، امکان تغییر جهت سهام را در نظر بگیرید. در زمان تغییر جهت، دو حالت صعود و نزول وجود دارد. اگر نزول رخ دهد و شما تمام سرمایه خود را خرید کده باشید، مطمئناً پشیمان خواهید شد. اما اگر با بخشی از سرمایه وارد شوید، میتوانید پس از بررسی مجدد به خرید ادامه دهید.
حال تصور کنید سهامی خریدهاید، با صعود روبرو شده است و به این ترتیب نه تنها از سرمایه 2 میلیونی اولیه سود کردهاید، بلکه میتوانید با اطمینان از این که ضرر کم و سود زیاد است، خرید خود را ادامه دهید. درواقع نقطه یا پله دوم، سطح حمایتی خوبی برای ورود مجدد است. اما اگر سهام با افت قیمت مواجه شود، از آن استراتژی های معاملات در بازار سرمایه جایی که تنها با 20 درصد سرمایه خود وارد شدهاید، ضرری که میبینید نیز به همان مقدار است.
استراتژی خرید و فروش پلهای در فارکس
خرید پلهای در فارکس نیز با همین رویکرد پیش میرود. این که شما چه مقدار از سرمایه خود را ارز بخرید، نمیتواند تنها وابسته به تحلیلهای روی نمودارها باشد، گاهی ممکن است نیاز داشته باشید تا بخشی از سرمایه را وارد کنید و با استفاده از نتیجهای که میبینید درمورد ادامه خرید ارز تصمیم بگیرید.
وقتی درمورد فارکس صحبت میکنیم، از اصطلاح سیگنال استفاده میکنیم. سیگنال به نقطهای گفته میشود که سرمایهگذار آن را برای ورود به معامله مناسب میبیند. استراتژی پلهای در فارکس بر این مبنا عمل میکند که ریسک بین معاملات مجزا پخش شود. در فارکس چنانچه پله اول که با ریسک بسیار کم طی شده است، جواب داد و سیگنال توانست، حرکتی رو به جلو و صعودی ایجاد کند، پلههای بعدی معمولاً با ریسک بیشتری تنظیم میشوند.
پس از آن که وارد معامله شدید، باید مدام مراقب باشید تا بیش از حد در آن باقی نمانید. در این جا است که بحث خروج پلهای مطرح میشود. همان طور که به صورت تدریجی وارد شدید، باید گام به گام خارج شوید. اگر تحلیلها نشان میدهند که رویداد بزرگی در حال رخ دادن است یا این که روند معاملات به سمت مخالف خواسته شما پیش میروند، ابتدا معاملات پرریسک را شناسایی کرده و بر حسب اولویت ریسک و ضرر از آنها خارج شوید.
انواع خرید پلهای
دو روش اصلی برای خرید پلهای وجود دارد. بسیار مهم است روشی را انتخاب کنیم، که با توجه به میزان ریسکپذیری و هدفی که دنبال میکنیم، بهترین نتیجه را برای ما به دنبال داشته باشد. وقتی صحبت از خرید و فروش میشود، معمولاً از اصطلاحات کف و سقف نیز استفاده میشود. طبیعی است که فروش باید در یک سقف مناسب و خرید در یک کف مناسب انجام شود. این که چگونه این حدود را تشخیص دهیم بسیار مهم است.
در این روش حجم بیشتری از سهام در مرحله اول خریداری میشود و به تدریج برای مراحل بعدی، این میزان کاهش مییابد. به این ترتیب، بیشترین سود از خرید اولیه به دست میآید و پس از آن با خریدهای بعدی، از خود حمایت میکنیم. به این ترتیب از آن جایی که در پلههای بعدی در حجم کمتر خرید میکنیم، هزینهای که میپردازیم تدریجی زیاد میشود. به مرور بالا رفتن حجم سرمایهگذاری، نهایتاً منجر به تناوب معاملات و سودآوری بیشتر میشود.
برای مثال اگر قصد داریم 1000 سهام از یک شرکت بخریم، ابتدا 500 سهام خریده و در خریدهای بعدی این تعداد را کمتر میکنیم و 250، 150، 100 و 50 را به عنوان حجمهای بعدی انتخاب میکنیم. البته این روش ریسک خود را نیز دارد. چرا که اگر صعود قیمت بر طبق پیشبینیهای ما رخ ندهد، چون حجم بیشتر را در خرید اول پرداخت کردیم، زیانده خواهد بود.
مزیتی که این روش دارد این است که هدف اصلی استراتژی پلهای را بهتر محقق میکند. به این ترتیب که خریدها با حجم کمتری انجام میشوند و به این ترتیب میتوانیم برای خریدهای بعدی تصمیم بهتری بگیریم.
تصور کنید 1000 سهمی که در روش قبل مثال زدیم را به حجمهای 100تایی تقسیم کردهاید. به این ترتیب 10 پله وجود خواهد داشت، اگر پس از پله اول به این نتیجه برسید که سهم با پیشبینی شما همراه نیست، میتوانید خرید را ادامه ندهید.
عوامل مؤثر بر انتخاب روش مناسب
انتخاب روش مناسب به این صورت است که اگر مشخص شود، سهام آینده خوبی دارد، روش اول مناسب است و اگر مشخص شود که در کوتاه مدت نمیتوان برای آن حکم دقیقی صادر کرد، اما قابلیتهای خوبی دارد، روش دوم مناسب است.
حال برای آن که روش درست و مناسبتر را انتخاب کنیم، لازم است دو مورد را در نظر بگیریم، یکی هزینه معاملات و دیگری فراز و فرود قیمتها.
پیشتر به این موضوع اشاره کردیم که باید در معاملات خود تناوب ایجاد کنیم. به این منظور، باید هزینه معاملات را در نظر داشته باشیم.
طبیعی است که هر اقدامی در بحث سرمایهگذاری نیاز به آیندهنگری دارد. این که شما بتوانید نوسان قیمتها و روند حرکتی آنها را پیشبینی کنید، بسیار مهم است. شما قرار است زمان ورود به پلهها را بر حسب همین فاکتور انتخاب کنید، بنابراین باید از تحلیلها استفاده کرده و مدام در حال بررسی سهم مورد نظر خود باشید.
دیدگاه سهامداران نسبت به استراتژی پلهای
مانند هر موضوع دیگری، دو دید مثبت و منفی نسبت به استراتژی پلهای در بورس وجود دارد. افرادی که مخالف هستند، معتقدند که، این روش میتواند به ضرر بزرگی منجر شود. این افراد به استفاده از اندیکاتورها و سنجش همه جوانب بیش از استراتژی پلهای در بورس اعتماد دارند.
افراد موافق برعکس فکر میکنند. از دید موافقان، این روش به نوعی شبیه به خرید با تخفیف است. تصور کنید در پله اول مقداری سهام خریدهاید که اکنون به جای صعود، افت قیمت را تجربه کرده است. موافقان بر این باور هستند که در پلههای بعدی چون همان سهام را با قیمت کمتر میخرید به نفع شما است.
برای مثال اگر از روش دوم استفاده میکنید و 100 سهام اولیه را در پله اول با قیمت هر سهم 400 تومان خریدهاید و در پله بعدی به قیمت 350 تومان برای هر سهم برسیم، شما میتوانید تعداد بیشتری سهام بخرید و به قیمت جدید به چشم تخفیف نگاه کنید.
مثالی برای درک بهتر خرید پلهای در بورس
گفتیم که استفاده از استراتژی پلهای در بورس، میتواند مانع ضرر زیاد شود و به سودآوری کمک میکند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.
تصور کنید شما شرکت «الف» را برای سرمایهگذاری انتخاب کردهاید. اگر قصد داشته باشید با پلههای 1 میلیون تومانی سرمایهگذاری کنید و قیمت هر سهم 50 تومان باید، باید در هر پله تعداد 20 هزار سهم بخرید. حال اگر قیمت هر سهم از 50 تومان به 40 تومان برسد، در پله بعدی با همان 1 میلیون تومان قادر خواهید بود 25 هزار سهم بخرید. به این ترتیب شما با ضرر کمتر پلهها را طی میکنید و ممکن است به سودآوری نیز برسید.
کاهش میانگین خرید
آن چه در مثال بالا رخ داده است، با نام «کاهش میانگین خرید» شناخته میشود. اگر سهامدار ببیند که سهم با افت روبرو شده است، به ناچار باید خرید بعدی را در قیمت پایینتر و طبیعتاً حجم بیشتر انجام دهد.
این اتفاق مزایایی دارد. یکی استراتژی های معاملات در بازار سرمایه از مزیتها این است که چون سهامدار با میانگین کمتری نسبت به خرید قبلی، سرمایهگذاری خود را انجام داده است، بنابراین با رشد دوباره پس از افت، میتواند ضرر را تا حدی جبران کند. اما اگر افت قیمتها ادامهدار باشد، چنین چیزی نتیجهای ندارد و به هر حال ضرر رخ خواهد داد.
فروش پلهای سهام
حتماً اصطلاح حد ضرر را شنیدهاید. حد ضرر مبلغی است که شما به عنوان نقطه خروج مشخص میکنید. برای مثال اگر سهمی را به قیمت 120 تومان خریدهاید، حد ضرر 80 تومانی مشخص میکنید و اگر سهم به این قیمت رسید آن را فروخته یا به اصطلاح از معامله خارج میشود. البته مشخص کردن حد ضرر هم روند مخصوص به خود را دارد و به این سادگیها نیست.
هدفی که از بیان این موضوع دنبال میکنیم این است که یادآور شویم، افراد معمولاً تصور میکنند که وقتی سهام حد ضرر را لمس کرد باید به سرعت و کامل از معامله خارج شد. چنین تفکری در استراتژی پلهای در بورس جایگاهی ندارد.
وقتی در این استراتژی به فروش پلهای سهام میرسیم، باید به صورت گام به گام عمل کنیم. در این روش خروج از معامله سطح مقاومت سهم فاکتور مهمی است. وقتی قیمتها در مقاومت قرار گرفتند، سهامدار باید هوشیارانه عمل کرده و به صورت تدریجی از معامله خارج شود. به این ترتیب، امکان نگهداری بخشی از سود و کم کردن ضرر وجود دارد.
در فروش نیز مانند خرید، باید پس از هر پله به روند بازر وسهام مورد نظر نگاه کنیم. چرا که ممکن است افت قیمت ادامهدار نباشد. بنابراین همان طور که سرمایه را کم کم به بازار تزریق کردیم، باید کم کم از آن بیرون بکشیم.
مزایای و معایب خرید و فروش پلهای سهام
وقتی در خرید از روش پلهای استفاده کنید، این امکان برای شما وجود دارد که در صورت افت قیمت، با شرایطی سر به سر یا با ضرر کمتر از حد معمول از معامله خارج شوید. بنابراین نهایتاً مزیت این استراتژی، همان کاهش ضرر و افزایش سودی است که در ابتدا به آن اشاره کردیم.
با این که این روش خوب به نظر میرسد، اما نباید ویژگیهای بازار را فراموش کرد. بازار ممکن است در هر زمانی دچار رویدادهای هیجانی شود، که این استراتژی به تنهایی قادر به مقابله با آن نیست.
در استفاده از استراتژی پلهای به چه مواردی باید توجه کرد؟
- شما نمیتوانید هر سهامی را برای خرید با استفاده از استراتژی پلهای انتخاب کنید. بسیار مهم است که سهام از تحلیلهای اولیه سربلند بیرون آمده باشد و چنین کاری بیشتر برای سهامهای بنیادین و شرکتهای قدرتمند پیشنهاد میشود.
- وقتی از تحلیلهای تکنیکال و فاندمنتال صحبت میکنیم، به این دلیل است که میخواهیم به نتایج مهمی برسیم. با استفاده از این تحلیلها شما میتوانید از روی نمودار قیمتی هر سهم از گذشته (بسته به زمانی که در نظر دارید) تا امروز آن سهم را بررسی کنید و فراز و فرودهای آن را استخراج کنید. همچنین میتوانید بررسی کنید که هر فراز و فرود به چه علت رخ داده است و چگونه جبران شده است. به این ترتیب خواهید فهمید که اگر قرار بر افت قیمت باشد، چه دلیل باعث ایجاد آن است و آیا قابلیت جبران دارد یا خیر.
- همچنین این نکته را به یاد داشته باشید که استراتژی پلهای در بورس، به کمک افرادی میآید که معمولاً تحت تأثیر هیجانات خود تصمیمگیری میکنند و در زمان گذر از یک شرایط به شرایط دیگر، بر خود مسلط نیستند، چرا که این روش میتواند افراد استراتژی های معاملات در بازار سرمایه را از حرکات ناگهانی بازدارد.
- نکته مهم دیگری که وجود دارد، این است که باید محاسبه و تعیین کف و سقف و سطوح حمایت و مقاومت به درستی صورت گرفته باشد. اگر چه این موارد در مجموعه تحلیلها قرار میگیرند، اما آنقدر مهم هستند که باید جداگانه به آنها بپردازیم. درواقع استراتژی های معاملات در بازار سرمایه مسئلهای که وجود دارد این است که شما باید بتوانید محدودهای برای خود تعیین کنید که ورود و خروج شما را معنادار کند. نمودارها و ابزارهایی که نرمافزارهای تحلیل در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند، در این رابطه کمک بزرگی به شما میکنند.
سخن پایانی
سرمایهگذاران بازار بورس و اوراق بهادار، همگی با هدف سودآوری و افزایش سرمایه وارد این کار میشوند. بنابراین باید نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از ضرر به کار گیرند. این که افراد از چه استراتژیهایی استفاده میکنند در نتیجهای که به دست میآورند بسیار تأثیرگذار است.
استراتژی پلهای در بورس، یکی از روشهایی است که با هدف کاهش ضرر معاملات ایجاد شده است. این استراتژی تنها زمانی پاسخ میدهد که به صورت مداوم بررسی شود. با این حال باید بدانید که یک استراتژی به تنهایی نمیتواند موجب موفقیت شما در بورس شود. یک سرمایهگذار موفق باید از ابزارهای مختلف در کنار استراتژی خوب استفاده کند تا به نتیجه دلخواه برسد.
دیدیم که استراتژی پلهای چیست و برای خرید و فروش به کمک آن باید چگونه عمل کرد. امیدواریم که در این مقاله، توانسته باشیم اطلاعات را در مسیر آموزش بازار بورس به خوبی منتقل کرده باشیم.
برای یادگیری “یک سرمایه گذار چه چیزهایی را باید بداند” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
دیدگاه شما