اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
امروز دیگر افراد ترجیح میدهند به جای سخت کارکردن هوشمندانه کار کنند چرا که براساس تجربه آموختهاند که میتوان با انتخاب یک سرمایهگذاری هوشمندانه بدون نیاز به فعالیتهای سخت جسمی و یا تحمل فشارهای کاری درآمدی به مراتب بهتر از آن مشاغل داشت. اینجاست که بازارهای مالی همچون فارکس با ویژگیها و قابلیتهای مختلف ظاهر شده و توجه طیف وسیعی از افراد را به خود معطوف میکنند.
تحلیل این بازارها با استفاده ار ابزارها و شاخصهای گوناگون از جمله اندیکاتور MFI میتواند احتمال موفقیت و کسب درآمد مورد نظرتان را به طرز چشمگیری افزایش خواهد داد. پیش از آن که در مورد کاربرد و نحوه محاسبه سیگنال و تفاوت این اندیکاتور با RSI بحث کنیم، ابتدا بیایید به سراغ مفهوم آن برویم.
اندیکاتور MFI چیست؟
بازارهای مالی این فرصت را برای افراد به وجود میآورند که با سرمایهگذاری هرچند اندک در صورت انتخاب موقعیتهای مناسب به درآمدی فوقالعاده برسند. البته این بازار همچون تمامی مشاغل دیگر دارای مفاهیم و اصطلاحات مختص به خود است. یکی از مهمترین آنها تحلیل تکنیکال است در واقع بسیاری معتقدند که اگر به شخصه بتوانید براساس ابزارها و اندیکاتورهای مختلف عملکرد بازار را تحلیل کنید شانس موفقیتتان در فارکس چندین برابر خواهد شد.
این تحلیل تکنیکال نیز براساس ابزارهای مشخصی همچون نمودارهای مختلف و اندیکاتورهای متفاوت قابل انجام است که یکی از مهمترین اندیکاتورهای این بازار اندیکاتور MFI یا Money Flow Index است که میتواند فشار خریدوفروش روی یک ابزار مالی را محاسبه کرده و سیگنالهایی برای حجم انجام معاملات به معاملهگران ارسال کند.
به بیانی دیگر، شاخص جریان پول نوسان سازی است که به واسطه قیمت و حجم فشار معاملات را اندازهگیری کرده و سیگنالهایی از خط روند حرکتی بازار در آینده به معاملهگران میفرستد. این شاخص که توسط Avrum Soudack و Gene Quong ایجاد شده نزد تحلیلگران و فعالان بازارها بهعنوان شاخص قدرت نسبی یا RSI دارای وزن یا حجمی نیز شناخته میشود.
این شاخص با قیمت معمولی برای هر بازهی زمانی آغاز شده و زمانی که این قیمت افزایش مییابد فشار خرید مثبت و هنگامی که کاهش مییابد فشار فروش منفی خواهد بود. حال نسبتی از این جریان به فرمول RSI متصل شده و با ایجاد نوسان سازی ارقامی بین صفر تا صد به نمایش گذاشته میشود.
ناگفته نماند که اندیکاتور MFI به منظور شناسایی معکوسها و زیادهرویهای قیمت با انواع سیگنالها کارایی دارد. البته باید توجه داشت که ارقام بالای 80 بهعنوان اشباع خرید و زیر 20 به عنوان اشباع فروش در نظر گرفتهشده و برای استحکام سیگنال میتوان آن را با اندیکاتورهای دیگر ترکیب کرد.
کاربرد اندیکاتور MFI چیست؟
یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور MFI ایجاد نسبت پول است. در واقع این شاخص به وسیله جمع کردن مقادیر جریان پول مثبت و منفی و محاسبه آنها میتواند یک نسبت پول ایجاد کند که در عرصههای مختلف کارایی دارد. یکی دیگر از کاربردهای آن تشخیص واگرایی در بازارهای مالی است.
گفتنی است شاخص MFI یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی است. لازم به ذکر است که دو نوع واگرایی مثبت و منفی که هر دو برای اهداف تجاری از اهمیت بالایی برخوردار هستند نشان دهنده فرصت خرید یا فرصت فروش خواهند بود از این رو تشخیص آنها میتواند به شدت حائز اهمیت باشد. اما اهمیت اندیکاتور MFI در تحلیل تکنیکال بههمین جا خلاصه نمیشود و باید به وابستگی نوسانات شکست معاملات به این اندیکاتور هم اشاره کرد.
نوساناتی که به صورت صعودی یا فرصت خرید و نزولی یا فرصت فروش در نظر گرفتهشده و میتواند منجر به بازگشت قیمتها شود. بد نیست بدانید شکست نوسانات در شرایط بالاتر از بالاترین حد قبلی خود سیگنال بسیار خوبی برای خرید و کاهش در شرایط کمتر از پایینترین سطح قبلی خود سیگنال مهمی برای فروش به حساب میآید. در کل استفاده از اندیکاتور MFI در فارکس برای به حد اکثر رساندن شانس موفقیت خود در این بازارهای یکی از بهترین ابزارها به شمر میرود که در صورت ترکیب با دیگر شاخصها میتواند به مراتب موثرتر باشد.
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI
یکی از مهمترین مواردی که درباره اندیکاتور MFIباید بدانید، نحوه محاسبه و آگاهی از سری محاسبات خاص آن است که کوچکترین اشتباهی در آن میتواند در نتیجه نهایی و تحلیل شما از بازار اثر گذاشته و موجب زیانهای گاها جبران ناپذیری شود. ابتدا لازم است بدانید که چندین مرحله به منظور محاسبه اندیکاتور شاخص جریان نقدی وجود دارد. در گام اول با مجموع سطوح بالا و پایین و بسته و تقسیم آن بر عدد 3، قیمت معمولی بدست میآید و پس از آن از حاصلضرب این قیمت در حجم، جریان پول محاسبه خواهد شد.
حال میتوانیم با تحلیل قیمت معمولی چنان چه قیمت امروز نسبت به دیروز افزایش داشت جریان پول را مثبت در نظر گرفته و چنان چه کاهش داشت جریان پول را منفی در نظر بگیریم؛ حال نسبت پول از طریق تقسیم جریان مثبت پول بر جریان منفی آن محاسبه خواهد شد که در نهایت پس از طی این مراحل شاخص جریان پول یا Money Flow Index محاسبه خواهد شد.
سیگنال اندیکاتور MFI
توسعهدهندگان اندیکاتور MFI در تحلیل تکنیکال به وسیله آن 3 سیگنال اصلی را شناسایی کردند؛ نخست سطوح بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد، پس از آن تشخیص واگرایی صعودی و نزولی به منظور پیشبینی تغییرات روند بازار و سوم هم نوسانات شکست در محدوده 80 یا 20 به منظور شناسایی معکوسهای بالقوه قیمت!
سطوح خرید یا فروش بیش از حد را میتوان به منظور شناسایی افراطهای قیمتی مورد استفاده قرار داد؛ غالبا MFI بالای 80 را به عنوان خرید بیشتر از حد و MFI زیر 20 را به عنوان فروش بیش از حد به حساب میآورند اما لازم به ذکر است که روند های پرقدرت میتواند برای این سطوح کلاسیک چالشهای نسبتا جدیای را ایجاد نمایند. اما نوسانات شکست واگراییها را اگر با هم ترکیب کنیم میتوانیم سیگنالهایی به مراتب قویتری را ایجاد کنیم. تصور کنید یک نوسان شکست صعودی هنگامی که اندیکاتور MFI زیر 20 و بیش از حد فروخته شود اکنون به بالای 20 رسیده و در آن جا باقی میماند و در ادامه بالاتر از واکنش قبلی خود را به نمایش میگذارد.
این واگرایی صعودی درست در آن هنگام شکل میگیرد که قیمتها به سوی پایین حرکت کرده اما شاخص به منظور نشان دادن بهبود جریان پول پایینترین مقدار را تشکیل خواهد داد؛ یا نوسان شکست نزولی و خرید بیش از حد در آن هنگام اتفاق میافتد که این شاخص 80 باشد اما پس از ترکیب به زیر 80 سقوط کرده و در یک جهش از این رقم فراتر نرود و در ادامه به پایینتر از واکنش قبلی شکسته شود.
این واگرایی نزولی درست در آن هنگام شکل میگیرد که سهام به بیشترین حد خود رسیده و اندیکاتور شاخص جریان نقدی بدتر شدن جریان یا حرکت پول را نشان دهد.
تفاوت های بین اندیکاتور RSI و اندیکاتور mfi چیست؟
همان طور که پیشتر نیز گفته شد اندیکاتور MFI در فارکس شباهتهای بسیاری به اندیکاتور RSI داشته و حتی بسیاری آن را یک نسخهای وزنی از شاخص RSI تفسیر میکنند اما وجود تفاوتهایی باعث شده تا عملکرد و سیگنالهای این اندیکاتورها تفاوتهای چشمگیری داشته باشند.
بزرگترین تفاوت این دو در حجم خلاصه میشود؛ در واقع با اضافه شدن حجم به اندیکاتور MFI و فرمولهای آن، شاهد عملکرد متفاوتی از اندیکاتور RSI که فاقد این فاکتور است خواهیم بود. به زبان سادهتر که با وجود شباهتهای ساختاری، شاخص جریان پول و شاخص قدرت نسبی تفاوتهای بسیاری به خاطر وجود یا عدم وجود حجم دارند.
MFI سیگنالهای سرب را ارائه داده و معکوس های احتمالی را در زمانهای قبلتر از عرضه و به موقع در اختیار معاملهگران قرار میدهد و از این نظر به شدت کارآمد خواهد بود؛ البته ناگفته نماند که MFI نیز درست مانند RSI مقداری بین صفر تا آشنایی با مفهوم اشباع خرید آشنایی با مفهوم اشباع خرید صد بوده و از تنظیم پیشفرض 14 دوره در فرمولها و فرایندهای محاسباتی آن استفاده میشود.
سخن پایانی
در پایان باید اشاره کرد که شاخص جریان پول یا اندیکاتور MFI یک ابزار منحصربهفرد بوده که دو معیار حرکت و حجم را با فرمول RSI ترکیب کرده و سیگنالهای مهمی از بازار به معاملهگران ارسال میکنند. استفاده از این اندیکاتور به منظور شناسایی معکوس های بالقوه به همراه تعیین سطوح خرید یا فروش بیش از حد و تعیین واگرایی صعودی یا نزولی و همچنین نوسانات شکست صعودی یا نزولی به شدت کاربرد دارد.
البته ناگفته نماند که اندیکاتور MFI مانند تمامی شاخصها در صورتی که با یک نوسانساز یا آنالیز الگو ترکیب شود سیگنالهای بسیار مستحکمتری ارائه خواهند داد؛ از این رو برای افزایش دقت شاخص و جلب اعتماد معاملهگران، نباید بهتنهایی مورد استفاده قرار بگیرد.
اندیکاتور CCI چیست؟
در این مطلب با اندیکاتور CCI که یک اندیکاتور نوسانگر مبتنی بر حرکت است آشنا خواهیم شد. در حقیقت این اندیکاتور شدت قدرت حرکت (مومنتوم) را بیان میکند یا بهتر است بگوییم که این اندیکاتور افزایش سرعت تغییرات قیمت را مورد توجه قرار میدهد.
به این صورت که چنانچه نشانگر آن بالاتر از خط میانی صفر باشد، یعنی خرید اشباع شده و احتمال ریزش قیمت وجود دارد و اگر پایینتر از خط میانی صفر باشد، فروش اشباع شده و نشانگر احتمال افزایش قیمت است. برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور، تا انتهای این مطلب با ما باشید.
اندیکاتور CCI چیست؟
تریدرها اغلب برای مشخص کردن روند قیمت ارزهای دیجیتال مورد نظرشان و همچنین پیدا کردن نقاط گویای اشباع خرید و فروش از اندیکاتور CCI استفاده میکنند. اندیکاتور CCI قیمت فعلی یک دارایی دیجیتال را با میانگین قیمت آن دارایی در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. نوسانات این اندیکاتور به معاملهگران میگوید که چه زمانی میتوانند برای خرید یا فروش دارایی مورد نظرشان اقدام کنند. به این صورت که:
اگر قیمت یک دارایی دیجیتال از ارزش حقیقی آن بیشتر شود، اشباع خرید رخ میدهد و در چنین شرایطی معاملهگران اقدام به فروش دارایی میکنند. برعکس چنانچه قیمت دارایی از ارزش واقعی خود پایینتر آید، اشباع فروش اتفاق میافتد و معاملهگران برای خرید آن دارایی اقدام میکنند.
کاربرد اندیکاتور CCI
به طور کلی اندیکاتور CCI چهار کاربرد اصلی دارد که عبارتند از:
1.همان طور که پیش از این گفتیم، از این اندیکاتور برای پیدا کردن نقاط اشباع خرید و فروش دارایی استفاده میشود.
معاملهگران باید قبل از رسیدن به نقاط اشباع خرید و اشباع فروش برای حضور در ترید یا خروج از آن آماده باشند. برای پیدا کردن این نقاط میتوان به سیگنالها و دادههای گذشته این اندیکاتور رجوع کرد.
2.شناسایی سیگنالهای خرید و فروش با این اندیکاتور امکان پذیر است.
سیگنالهای خرید و فروش در اندیکاتور CCI با محدودههای +100 و _100 نشان داده میشود. به این صورت که چنانچه سیگنالها به مناطق بالای 100 برسند زمان مناسبی برای خرید دارایی است. و چنانچه اندیکاتور از محدوده مثبت به مناطق زیر 100 حرکت کند، نشانگر شروع روند نزولی است که سیگنال فروش صادر میشود.
3.واگراییهای مثبت و منفی با این اندیکاتور تفکیک و مشاهده میشوند.
اگر کف قیمتی که نمودار نشان میدهد از کف قیمت قبلی پایینتر باشد، اندیکاتور از کف قبلی خود کف بالاتری را نشان میدهد. این یعنی روند نزولی قیمت دارایی ضعیف شده و به زودی روند تغییر کرده و به حالت قبلی خود برمیگردد. این وضعیت گویای واگرایی مثبت است.
درست برعکس این وضعیت، واگرایی منفی را نشان خواهد داد.
4.با شکست خط روند در این اندیکاتور، تغییر روند بازار مشخص میشود.
با استفاده از اندیکاتور CCI میتوان خطوط روند را در مسیری که روند در پیش گرفته است، روی نمودار نشان داد. در نهایت از این خطوطی که به دست آمده است میتوان برای پیشبینی روند و اخذ تصمیمات به موقع استفاده نمود.
فرمول محاسبه اندیکاتور CCI
برای محاسبه این اندیکاتور یک فرمول وجود دارد که عبارت است از:
Price = قیمت دارایی
MA = میانگین متحرک دارایی
D = انحراف معیار
نتیجه گیری
حتما میدانید که تحلیلگران فعال در حوزه بازارهای مالی توصیه میکنند که برای حضور در یک ترید موفقیتآمیز هیچ گاه نباید از یک اندیکاتور به تنهایی استفاده کرد. هر اندیکاتور به عنوان ابزار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار گرفته و سیگنالها و دادههای منحصربهفردی را ارائه میدهد. برای کاهش ریسک در معاملات و دستیابی به موقع به اطلاعات کاربردی بهتر است از چند اندیکاتور به صورت همزمان در کنار یکدیگر استفاده شود.
در این مطلب با اندیکاتور CCI آشنا شدیم. از این اندیکاتور برای مشخص نمودن روند حرکت قیمت یک دارایی استفاده میشود. نقاط اشباع خرید و فروش یک دارایی در بازههای زمانی مشخص (بازههای مختلف) به وسیله این اندیکاتور به دست میآید. همچنین میتوان سطح متوسط قیمت را با کمک این اندیکاتور محاسبه کرد.
برای مشاهده دوره های تخصصی ترید و تحلیل ارزهای دیجیتال به آموزش جامع ترید و تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال مراجعه نمایید.
۵ اندیکاتور بسیار مهم برای تحلیل تکنیکال
معاملهگران جهت بهدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد عملکرد قیمت یک دارایی از اندیکاتور (Indicator) در تحلیل تکنیکال (آشنایی با مفهوم اشباع خرید Technical Analysis) استفاده میکنند. اندیکاتورها شناسایی الگوها و تشخیص سیگنالهای خرید یا فروش در شرایط فعلی بازار را آسانتر میکنند.
اندیکاتورها انواع گوناگونی دارند و همه معاملهگران از قبیل معاملهگران روزانه، سویینگ تریدرها (Trader) و حتی سرمایهگذاران بلندمدت از آنها استفاده میکنند. حتی برخی از تحلیلگران و معاملهگران حرفهای اندیکاتورهای مخصوص خود را میسازند.
در این مقاله، ما شرح مختصری از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را آوردهایم که میتوانند ابزار مفیدی برای هر معاملهگری باشند.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI یک شاخص برای نشان دادن قدرت حرکت (مومنتوم / Momentum) قیمت یک دارایی است و مشخص میکند که یک دارایی بیش از حد خریداری شده (Overbought) و یا بیش از حد فروخته شده (Oversold) است.
شاخص RSI این کار را با اندازهگیری سطح تغییرات اخیر قیمت انجام داده و بهصورت پیشفرض، 14 بازه زمانی گذشته را ملاک قرار میدهد (14 روز، ساعت یا . . .). سپس دادهها در قالب یک اُسیلاتور (نوسانسنج / Oscillator) نمایش داده میشود و میتواند مقداری بین 0 تا 100 داشته باشد.
از آنجا که RSI یک شاخص در رابطه با حرکت قیمت است، نرخی (حرکت) که قیمت دارایی طبق آن در حال تغییر است را نشان می دهد؛ به این معنی که چنانچه قیمت در حال افزایش باشد(حرکت قیمت رو به بالا باشد)، روند صعودی قوی است و خریداران بیشتری در حال ورود به بازار هستند.
در مقابل، در صورتی که قیمت در حال افزایش اما حرکت در نمودار رو به پایین باشد، ممکن است به این معنی باشد که فروشندگان بهزودی کنترل بازار را بهدست میگیرند.
تحلیل کلی شاخص قدرت نسبی به اینصورت است که اگر این شاخص عددی بالاتر از 70 را نشان داد، یعنی دارایی مورد نظر وارد محدوده اشباع خرید شده و عددی پایینتر از 30 بهمعنای اشباع فروش آن است. از این رو، این ارقام در شاخص RSI میتواند نشاندهنده یک تغییر روند یا اصلاح قیمتی (پولبک / Pullback) باشد، اما یک معاملهگر نباید این ارقام را بهعنوان سیگنالی برای خرید یا فروش در نظر گیرد.
شاخص RSI میتوانند مانند بسیاری از دیگر فنون تحلیل تکنیکال، سیگنالهای اشتباه یا گمراهکنندهای به کاربر نشان دهد؛ بنابراین، معاملهگر بهتر است پیش از انجام معامله عوامل دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهد.
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک (MA) اندیکاتوری است که تغییرات قیمتی را بهصورت اصلاحشده نشان میدهد و مسیر روند قیمت را مشخص میکند. از جایی که این اندیکاتور از دادههای قیمتی گذشته استفاده میکند، یک اندیکاتور پسرو (Lagging Indicator) محسوب میشود.
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average / SMA) و میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average / EMA) بیشتری استفاده را بین دیگر انواع دارند.
میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین قیمت یک دارایی را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. برای مثال، میانگین متحرک 10 روزه (SMA-10) میانگین قیمت را در 10 روز گذشته محاسبه کرده و آن را نمایش میدهد. از طرفی دیگر، میانگین متحرک نمایی، میانگین قیمت در یک بازه مشخص را با اعمال ضریب یا وزن بیشتر بر آمار قیمت در روزهای اخیر محاسبه میکند تا رفتار قیمتی (Price Action) در روزهای اخیر بهتر و صحیحتر نمایش داده شود.
همانطور که گفته شد، میانگین متحرک یک اندیکاتور پسرو است؛ یعنی هرچه مدت زمان طولانیتری را نمایش دهد، دیرتر به تغییرات اخیر قیمتی واکنش نشان خواهد داد.
معاملهگران از میانگین متحرک بیشتر بهعنوان ابزاری جهت تشخیص روند بازار استفاده میکنند. برای مثال، هنگامی که قیمت برای مدتی طولانی بالای خط میانگین متحرک 200 روزه باقی بماند، اکثر معاملهگران روند بازار را صعودی در نظر میگیرند.
کاربرد دیگر این اندیکاتور، استفاده از دو میانگین متحرک با دورههای زمانی مختلف و بررسی تقاطع آنها به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش است. مثلاً زمانی که میانگین متحرک 100 روزه، میانگین متحرک 200 روزه را به سمت پایین شکسته باشد و به زیر آن حرکت کند، نشانهای برای فروش است.
اما این تلاقی یا تقاطع (Cross) دقیقاً به چه معناست؟ این تقاطع نشان میدهد میانگین قیمت در 100 روز گذشته کمتر از میانگین آن در 200 روز گذشته بوده است. طبق این مثال، سیگنال فروش به این صورت بهدست میآید که تحرکات قیمتی در بازههای کوتاهمدت دیگر مطابق با روند صعودی نیست و در نتیجه امکان تغییر روند وجود دارد
اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence Divergence / MACD) نیز ابزاری برای شناسایی روند بازار با استفاده از ارتباط بین دو میانگین متحرک است. این شاخص از دو خط تشکیل شده است: خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line). خط مکدی تفاضل میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه و خط سیگنال نیز میانگین متحرک نمایی 9 روزه از خط مکدی است.
معاملهگران میتوانند قدرت روند (مومنتوم) فعلی را از طریق پیدا کردن واگراییها (Divergence) بین مکدی و رفتار قیمتی تشخیص دهند. بهعنوان مثال، چنانچه قیمت در حال تشکیل سقفهای بالاتر (Higher High / HH) باشد در حالی که مکدی سقفهای پایینتر (Lower High / LH) ایجاد میکند، ممکن است روند بازار بهزودی معکوس شود.
مکدی طبق این مثال نشان میدهد با وجود اینکه قیمت در حال افزایش است، قدرت حرکت آن در حال کاهش است؛ بنابراین احتمال وقوع پولبک یا تغییر روند وجود دارد.
همچنین، معاملهگران میتوانند با استفاده از این شاخص تقاطعهای خطوط مکدی و سیگنال را پیدا کنند. چنانچه خط مکدی تقاطعی رو به بالا با خط سیگنال ایجاد کند، ممکن است علامتی برای فروش باشد. متقابلاً، اگر خط مکدی تقاطعی بهسمت پایین با خط سیگنال آشنایی با مفهوم اشباع خرید داشته باشد، میتواند نشاندهنده سیگنالی برای فروش باشد.
شاخصهای مکدی و RSI مومنتوم را با دو شیوه متفاوت محاسبه می کنند؛ لذا استفاده همزمان این دو اندیکاتور میتواند درصد خطا را تا حد زیادی کاهش دهد.
استوکاستیک آر اس آی (Stochastic RSI)
استوکاستیک آر اس آی نیز یک اُسیلاتور جهت محاسبه قدرت روند قیمت است که مانند RSI محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی را نمایش میدهد.
این شاخص همانگونه که از نامش پیدا است، گونهای از شاخص قدرت نسبی است؛ با این تفاوت که بهجای اطلاعات قیمت، از اطلاعات شاخص RSI استفاده میکند.
اطلاعات این شاخص از طریق اعمال یک فرمول در مقادیر شاخص RSI بهدست میآید که اُسیلاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator Formula) نام دارد و دادههای آن مقادیری بین 0 تا 1 (یا 1 تا 100) را نمایش میدهند.
بهدلیل سرعت بالاتر و حسایست بیشتر این اندیکاتور نسبت به شاخص RSI، سیگنالهای معاملاتی بیشتری را در اختیار افراد قرار میدهد که فهم صحیح آنها کمی چالش برانگیز خواهد بود. این شاخص عموماً در حدهای نهایی (کف یا سقف) یک محدوده معاملاتی بیشترین استفاده را دارد.
در این اندیکاتور محدوده بالای 0.8 به منزله اشباع خرید و محدوده زیر 0.2، اشباع فروش است. عدد صفر در StochRSI به این معنی است که شاخص RSI در دوره زمانی پیشفرض خود در پایینترین حد قرار گرفته است. متقابلاً عدد 1 برای StochRSI، نشاندهنده بالاترین مقدار در شاخص RSI خواهد بود.
مانند شاخص RSI، قرار گرفتن شاخص StochRSI در محدوده اشباع خرید یا فروش به معنی بازگشت روند نیست؛ بلکه نشان میدهد شاخص RSI در حال نزدیک شدن به محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش است.
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
اندیکاتور باند بولینگر، نوسانات بازار و وضعیت اشباع خرید و فروش را ارزیابی میکند. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است؛ خط میانی یک میانگین متحرک ساده (SMA) بوده و یک خط یا باند در بالا و یک خط در پایین این میانگین متحرک قرار دارند.
خطوط بالا و پایین یا باندهای اندیکاتور بولینگر، انحراف معیار میانگین متحرک (خط میانی) هستند. با افزایش نوسانات و تغییرات قیمتی، فاصله این باندها تغییر کرده و این خطوط به هم نزدیک و یا از هم دور میشوند. نزدیک شدن قیمت به باند بالایی این اندیکاتور، بهمنزله احتمال قرار گرفتن قیمت در محدوده اشباع خرید و نزدیک شدن قیمت به باند پایین آن، نشاندهنده ورود قیمت به محدوده اشباع فروش است.
شکستن باندهای این اندیکاتور بسیار کم اتفاق میافتد و نمیتوان چنین رویدادی را بهعنوان یک سیگنال معاملاتی در نظر گرفت اما میتوان نشاندهنده شرایط شدید بازار باشد.
یکی دیگر از مفاهیم مهم در این اندیکاتور اِسکوییز (Squeeze) یا فشار است و زمانی رخ میدهد که دو باند بالا و پایین بههم نزدیک میشوند و نشاندهنده کم بودن نوسانات در بازار است و میتوان آن را بهعنوان افزایش احتمالی نوسانات در آینده در نظر گرفت. همچنین در حالتی که فاصله بین باندهای بولینگر زیاد شود، میتواند دورهای از کاهش نوسانات را در پی داشته باشد.
سخن پایانی
با وجود این که اندیکاتورها صرفاً دادهها و اطلاعات را نمایش میدهند، باید بدانید که تحلیل و تفسیر آنها به ذهن خود شخص بستگی دارد. از این رو، بهتر است همیشه برای چند لحظه صبر کرده و بررسی کنید که تعصبات شخصی شما بر تصمیمگیریهایتان تاثیر نگذاشته باشند. چیزی که برای یک معاملهگر بهعنوان سیگنال مستقیم برای خرید یا فروش در نظر گرفته میشود، ممکن است برای شخصی دیگر صرفاً یک نوسان جزئی از بازار باشد.
اندیکاتورها همانند اکثر تکنیکهای تحلیل بازار، در صورت ترکیب با یکدیگر و روشهای دیگر مانند تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) بهترین نتیجه را خواهند داد و بهترین روش یادگیری تحلیل تکنیکال از طریق تمرین بسیار زیاد است.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور (Indicator) در تحلیل تکنیکال، علائم مبتنی بر الگوهایی هستند که بر اساس قیمت، حجم معاملات و یا بازده یک دارایی توسط معاملهگران مورد استفاده قرار میگیرند.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی و تحلیل عواملی است که میتوانند در قیمت آن در آینده تاثیرگذار باشند.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور نموداری بر اساس محاسبات ریاضی می باشد که با اعمال روابط ریاضی روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل می گیرد.
اندیکاتورها با استخراج اطلاعاتی از نمودار قیمت و زمان آنها را در توابع ریاضی مشخصی قرار میدهند که خروجی این فرایند اطلاعاتی جهت تصمیم گیری در آینده به تحلیلگران ارائه میدهد.
واژه اندیکاتور چیست؟
واژه اندیکاتور به معنای شاخص یا نشانگر است.
دسته بندی اندیکاتور
اندیکاتور پیش رو:
اندیکاتورهای پیش رو توانایی پیش بینی نوسانات قیمت و روندها را دارند.
اندیکاتور تاخیری:
اندیکاتورهای تاخیری نشان دهنده روند صعودی و نزولی بودن قیمت ها می باشند.
آشنایی با 3 روش کلی استفاده از اندیکاتورها
هشدار:
اندیکاتورها این توانایی را دارند که قبل از تغییر روند قیمت ها، هشدارهای لازم را اعلام کنند. یکی از بهترین گزینه ها برای اعلان هشدار تغییرات پیش رو برای هر سهم به شمار میآیند.
پیشبینی:
قبل از ورود به بازار بورس و خرید سهم می توانید از اندیکاتورها برای پیش بینی قیمت ها به خوبی استفاده نمایید.
تایید:
وقتی که با استفاده از ابزارهای مختلف روند یک سهم را پیش بینی کرده ایم و قصد خرید آن را داریم بهترین گزینه برای دریافت تایید استفاده از اندیکاتورهاست.
4 دسته اصلی اندیکاتورها
بطور کلی اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم بندی میشوند که در ادامه به شرح کامل هر یک از آنها می پردازیم:
اندیکاتورهای روندی (Trend)
این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد میشوند و عموما با میانگینگیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگر قرار میدهند.
نوسانگرها (Oscillator)
همانطورکه از نام آنها پیداست نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت میکنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است.
از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمت ها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان میدهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک میکنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
حجم (Volume)
دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات و ارزش آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب میشود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار میباشد.
بیل ویلیامز (Bill Wiliams)
اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط شخص آقای ویلیامز طراحی و توسط دخترشون بهینه سازی شدهاند. در طراحی این اندیکاتورها از فرمولهای ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.
آشنایی با مفهوم همگرایی و واگرایی در اندیکاتور
واگرایی (Divergence)
زمانی که نمودار قیمت و اندیکاتور در تغییرات بصورت نا هماهنگ عمل کنند در اصطلاح واگرایی اتفاق می افتد.
همگرایی (Convergence)
زمانی که اندیکاتور و نمودار قیمت در تغییرات بصورت هماهنگ عمل کنند در اصطلاح همگرایی روی داده است.
اندیکاتورها به چه اطلاعاتی نیاز دارند؟
بطور معمول اندیکاتور به اطلاعاتی همچون داده های قیمت، حجم معاملات و تغییرات روز های قبل نیاز دارد. گفته می شود که قیمت مهم ترین داده ای می باشد که به اطلاعات مربوط به آن نیازمی باشد. با توجه به همین امر شما را با 4 نوع قیمت بسیار مهم آشنا می کنیم.
بالاترین قیمتی است که نماد در آن بازه زمانی به خود دیده است.
نشاندهنده پایینترین قیمتی است که نماد در آن بازه زمانی به خود دیده است.
قیمت اولین معاملهای را نمایش میدهد که در آن بازه زمانی انجام شده است.
نشاندهنده میانگین موزون قیمت معاملات یک نماد است که با توجه به حجم مبنا محاسبه میشود.
کاربرد اسیلاتور در اندیکاتورها چیست؟
اسیلاتور به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در واقع اسیلاتورها، دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در یک دارایی هستند.
انواع اسیلاتور
اسیلاتور مرکزی
در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند. از این اندیکاتورها برای شناسایی قدرت یا ضعف روند قیمت استفاده میشود. بهطوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد.
اسیلاتور نواری
اسیلاتور نواری برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند.
آموزش اندیکاتور مومنتوم
اندیکاتور مومنتوم در بورس یکی از اندیکاتورهایی می باشد که توسط سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد. اگر کم و بیش با بورس و سایر بازارهای مالی آشنایی داشته باشید، حتما می دانید که سرمایه گذاران به منظور موفقیت و کسب درآمد بیشتر در این راه از استراتژی های مختلفی استفاده می کنند. به کار بردن هر کدام از این استراتژی ها به قدرت تحلیل تکنیکال سرمایه گذار و در نهایت تصمیم گیری او بستگی دارد. مومنتوم یکی از استراتژی های پر کاربرد در بازار بورس است که لازم است در ابتدا توضیحات کلی را در این باره در اختیار شما قرار دهیم و سپس به سراغ جزئیات بیشتر خواهیم رفت؛ پس تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
استراتژی مومنتوم را بشناسید
مومنتوم نوعی استراتژی در بازار سرمایه است که به مفهومی در فیزیک دبیرستان اشاره دارد! بر این اساس گفته می شود که جسم در حال حرکت به حرکت خود ادامه می دهد تا زمانیکه یک نیروی بازدارنده آن را متوقف کند اما این مفهوم را چگونه می توان به بازار سرمایه تعمیم داد؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که دارایی موجود در بازار تمایل دارد که همان سیر صعودی و یا نزولی خود را حفظ کند مگر اینکه عاملی در خلاف جهت این روند به آن وارد شود. در این زمان مبحثی به نام مومنتوم مطرح می شود که حالتی شبیه به وارد شدن یک شوک به بازار را شبیه سازی می کند تا سودی فراتر از سود کنونی نصیب سرمایه گذار گردد. گاهی سرمایه گذار با تحلیل تکنیکال یک سهم مشخص به این نتیجه می رسد که بهتر است پیش از آنکه قیمت سهام صعود کند، آن را خریداری نماید؛ در این صورت سرمایه گذار زمان می دهد تا رشد سهم به صورت صعودی در آید و سود زیادی را نتیجه دهد. در این زمان است که می گوییم سرمایه گذار از استراتژی مومنتوم استفاده کرده تا با افزایش قیمت در کنار سرعت بالا، درآمد خود را چندین برابر کند.
چند نکته مهم درباره مومنتوم که باید به خاطر بسپارید!
- نکته اولی که باید به آن دقت داشته باشید این است که در استراتژی مومنتوم بر اساس مجموعه ای از نتایج به دست آمده در تحلیل بنیادی و تکنیکال، تصمیم نهایی گرفته می شود.
- تنها سرمایه گذارانی می توانند با موفقیت از این استراتژی استفاده کنند که قادر به تحلیل بنیادی سهم مورد نظر باشند.
- استراتژی برگشت مومنتوم در واقع مکمل استراتژی مومنتوم است؛ بر این اساس سرمایه گذار با ریسک کم وارد معامله می شود اما با مدیریت خوب سود زیادی را عاید می شود.
- فراموش نکنید که در این استراتژی معاملات از قبل آماده شده هستند و به این ترتیب سرمایه گذار بدون وجود محدودیت زمانی می تواند اقدام به معامله نماید.
در استراتژی مومنتوم چه هدفی دنبال می شود؟
در مجموع هدف از معامله گری مومنتوم این است که سرمایه گذار با روند نوسان هماهنگ باشد اما منظور از این هماهنگی چیست؟ بر این اساس سرمایه گذار با توجه به آموزش هایی که فراگرفته به خوبی می داند که در چه زمانی باید وارد معامله و در چه زمانی از آن خارج شود. در واقع در این مسیر کسانی موفق هستند که در ضمن روند صعودی بازار بتوانند خرید کنند و به محض تشخیص نزول شدن دارایی اقدام به خروج از معامله کنند.
مراقب ریسک های احتمالی استراتژی مومنتوم باشید!
به طور طبیعی در اکثر استراتژی های به کار رفته در بازار سرمایه، در کنار سود دهی احتمال ریسک هایی نیز وجود دارد که استراتژی مومنتوم نیز از این قاعده مستثنی نیست. فراموش نکنید که روند صعودی و یا نزولی قیمت قابل پیش بینی نیست و این موضوع ممکن است گاهی سرمایه گذار را دچار اشتباه کند؛ بنابراین همواره خود را برای بازگشت ناگهانی قیمت آماده کنید. مورد دیگری که می توان به عنوان نوعی ریسک در استراتژی مومنتوم از آن نام برد، ورود ناموقع به بازار سرمایه است؛ بر این اساس اگر زمان مناسبی را برای خرید سهام انتخاب نکرده باشید، احتمال از دست رفتن روند بازار وجود خواهد داشت.
دارایی های مناسب برای پیاده سازی مومنتوم
همانطور که پیش از این گفتیم پیاده سازی مومنتوم بر اساس آشنایی با مفهوم اشباع خرید نوسان قیمت سهام انجام می گیرد؛ بنابراین برای کسب درآمد بیشتر از این راه باید به سراغ سهم های پر نوسان بروید. این نکته را فراموش نکنید که استراتژی مومنتوم برای صندوق های قابل معامله چندان موفقیت آمیز نخواهد بود چرا که نوسان این صندوق ها به سختی قابل تشخیص است و همچنین ریسک بالایی نیز دارند. پیشنهاد ما به سرمایه گذاران در بازار بورس این است که به طور پیوسته سهام های پر طرفدار را بررسی کنند؛ زمانیکه افزایش تقاضای یک سهم تشخیص داده شد، بهترین زمان برای اجرای استراتژی مومنتوم خواهد بود و این یعنی موفقیت!
با مزایای سرمایه گذاری به روش اندیکاتور مومنتوم آشنا شوید
مزایای زیادی برای سرمایه گذاری به روش مومنتوم عنوان شده است که البته شرط اصلی رسیدن به اهداف مطلوب در این زمینه، داشتن آشنایی کامل معامله گر با مومنتوم و نیز مدیریت ریسک مناسب است. در ادامه به چند مورد از مزایای استراتژی مومنتوم اشاره خواهیم کرد:
قابلیت سود بالا در مدت زمان کم
همانطور که پیش از این نیز گفتیم، هدف از پیاده سازی استراتژی مومنتوم این است که در در یک سهم پر نوسان در مدت زمان کوتاهی، سود چند برابری حاصل شود که می توان از این موضوع به عنوان مهم ترین مزیت مومنتوم یاد کرد.
فرض کنید سهمی را در قیمت 1500 تومان خریداری کرده و پیش از آنکه سهم دچار ریزش شود آن را به قیمت 2000 تومان فروخته اید؛ در این زمان شما در فاصله چند هفته ای سودی برابر با 50 درصد را کسب کرده اید که نشان از موفقیت اجرای استراتژی دارد!
از نوسان های بازار به نحو احسن استفاده کنید!
توجه کنید که قرار است سرمایه گذار از نوسان های موجود در بازار درآمد کسب کند و این یعنی نهایت بهره مندی از نوسانات بازار سرمایه! در واقع کار اصلی سرمایه گذار در استراتژی مومنتوم این است که سهام هایی با روند صعودی را پیدا کرده و وارد معامله شود سپس با تشخیص افت بازار اقدام به فروش سهام می کند تا با این کار بازگشت سرمایه اولیه با بالاترین سود دهی انجام گیرد.
تصمیمات احساسی سایر سرمایه گذاران، پلی برای موفقیت معامله گران مومنتوم
سرمایه گذاران مومنتوم همواره به دنبال تلاش برای پیدا کردن شرایط خاص خرید و فروش سهام هستند؛ بر این اساس سهم را در موقعیت خاص خریداری کرده و سپس در موقعیت آشنایی با مفهوم اشباع خرید آشنایی با مفهوم اشباع خرید ویژه دیگری آن را به فروش می رساند تا بالاترین سود دهی را داشته باشد.
در زمان هایی که دیگر سرمایه گذاران بورسی به دنبال اخبارهای منفی و تصمیم های احساسی هستند، معامله گر مومنتوم در حال کسب درآمد از اشتباه آن ها است اما چگونه؟ تصمیمات سایر سرمایه گذاران موجب نوسانات پیاپی بازار می شود که این نوسانات همان فرصت های سود آوری معامله گران مومنتوم خواهد بود.
معایب سرمایه گذاری مومنتوم
طبیعی است که هر استراتژی که در بازار سرمایه به کار گرفته می شود، در کنار مزایایی که دارد یک سری معایب نیز داشته باشد اما مسئله مهم این است که دانش تحلیلی سرمایه گذار به اندازه ای باشد که کمترین زیان را متوجه شود. در ادامه چند مورد از معایب سرمایه گذاری مومنتوم را آشنایی با مفهوم اشباع خرید خدمت شما ارائه می دهیم:
- درصد کارمزد بالا: در بازار سرمایه هر اندازه که سوددهی بیشتری وجود داشته باشد، کارمزد آن هم بیشتر خواهد بود؛ به همین دلیل است که خرید و فروش مداوم سهام در زمان نوسانات، کارمزدهای بالایی را در پی خواهد داشت.
- نیاز به داشتن زمان کافی: معامله گران مومنتوم باید به صورت لحظه ای اخبار بازار آشنایی با مفهوم اشباع خرید را رصد کنند و اطلاعات به روزی از نوسانات حاکم بر بازار داشته باشند. تشخیص زمان مناسب برای ورود به بازار و نیز خروج از آن به نوسان لحظه ای سهام بستگی دارد؛ بنابراین هرگونه غفلت از اخبار و یا نوسانات می تواند موجب ضرر و زیان فراوان شود.
عملکرد اندیکاتور مومنتوم
در نموداری که برای عملکرد مومنتوم در نظر گرفته شده است، یک بازه زمانی مشخص می شود و سپس در این بازه زمانی قیمت دارایی فعلی محاسبه می شود؛ حال قیمت به دست آمده در این بازه زمانی با قیمت پیشین دارایی مقایسه می شود تا از این قیاس یک سری اطلاعات مهم استخراج گردد. معیار محاسبه در اندیکاتور مومنتوم خط صفر است که خط اندیکاتور بالاتر و نیز پایین تر از این خط معیار حرکت می کند. لازم به ذکر است که این اندیکاتور در کنار سایر اندیکاتور ها می تواند اطلاعات جامعی را در اختیار تحلیل گر قرار دهد. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چه اطلاعاتی در اندیکاتور مومنتوم قابل استخراج است؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که روندهای گاوی، روندهای خرسی، سرعت حرکت قیمت، شناخت ضعف بازار، شناخت قدرت بازار، قیاس قیمت های کنونی با قیممت های پیشین، پیش بینی آینده دارایی و …، همگی از طریق این اندیکاتور قابل تشخیص هستند.
با جنبه تکنیکال مومنتوم بیشتر آشنا شوید!
قبلا از بیان هر چیزی لازم است بدانید که از اندیکاتور مومنتوم می توان به چندین روش مختلف سیگنال گیری کرد اما منظور از سیگنال گیری چیست؟ منظور از بیان این عبارت این است که معامله گر در ابتدا برای دارایی خود یک مرز اشباع خرید و فروش مشخص می کند و سپس بر اساس این مرز، سیگنال خرید و یا فروش دریافت می کند. در ادامه یک روش مختلف سیگنال گیری را با ذکر مثال برای شما عزیزان بررسی می نماییم.
آموزش سیگنال یابی به روش نقاطع با خط 100
در این روش به سادگی می توانید ابزار ترسیم خط را از نرم افزارهای تحلیل تکنیکال انتخاب کرده و سپس به وسیله آن یک خط افقی را در محدوده عدد 100 رسم نمایید. حال پس از رسم خط 100 با یک نگاه ساده به نمودار اندیکاتور می توانید سیگنال های خرید و یا فروش را دریافت کنید. قطع خط 100 از پایین به بالا توسط مومنتوم نشان دهنده سیگنال خرید و نیز قطع همان خط از بالا به پایین نشان دهنده سیگنال فروش است.
یک مثال از جنبه تکنیکال مومنتوم به روش تقاطع باخط 100
حال با ذکر یک مثال موضوع را روشن تر می کنیم؛ نموداری که در زیر می بینید مربوط به نمودار اندیکاتوری 2 هفته ای بازار طلا است. توجه داشته باشید که بر روی این نمودار نقاطی با نام های 1 تا 5 مشخص شده است که اگر با دقت به آن ها توجه کنید خواهید فهمید که در نقاط 1، 3 و همچنین 4، خط رسم شده برای مومنتوم از پایین به بالا اقدام به قطع خط 100 کرده است، این موضوع به چه معناست؟ همانطور که پیش از این توضیح دادیم قطع خط 100 از پایین به بالا نشان دهنده سیگنال خرید است.
حال باز هم نگاهی به نمودار بیاندازید؛ در دو نقطه 2 و 5 خط مومنتوم از بالا به پایین حرکت کرده و از خط 100عبور کرده است تا با به وجود آمدن یک نقطه تقاطع، صادر کننده فرمان فروش سیگنال باشد. لازم است بدانید که علاوه بر روش تقاطع باخط 100، از روش های دیگری هم مانند شکست خطوط روند مومنتوم، محدوده اشباع خرید یا اشباع فروش و نیز واگرایی به منظور سیگنال گیری استفاده می شود.
درک و دنبال کردن مومنتوم
به منظور درک و خواندن چارت مثل یک تریدر حرفه ای، باید مومنتوم را طی یک روند و یک مکان چرخش بازار دنبال کنیم. به همین منظور ما از چارت نماد فسازان که یکی از نماد های بورسی است برای درک مفهوم مومنتوم استفاده می کنیم همان طور که در نمودار تکنیکال مشاهده می کنید
- ابتدا ما در یک روند قوی هستیم که در این فاز مومنتوم قوی است.
- بعد از اولین موج روند، قیمت وارد یک فاز تثبیت معمولی( حرکات رنج) می شود. این رفتار عادی در طول روندهاست و قیمت معمولا در فازهای شبیه به امواج حرکت می کند.
۳. در سقف ها قیمت به شکل قوی تری برگشت می کند. این برای اولین بار است که در طی یک مدت زمان طولانی قیمت مومنتوم نزولی قوی را نشان می دهد. این یک سیگنال قوی می باشد که به ما می گوید چیزی در حال تغییر است.
۴. زمانی که قیمت کف قبلی را می شکند و کف پایین تر ایجاد کند، مومنتوم به طور کامل تغییر مسیر می دهد.
دیدگاه شما