مهار تورم؛ اقدام تکمیلی سیاستهای ارزی
در حال حاضر به سیاستهای همساز نیاز داریم؛ یعنی اگر بانک مرکزی به عنوان متولی سیاستهای پولی کشور در حال ترسیم مسیر ضد تورمی است، مجموعه عملکردهای مالی دولت اولا باید همسو با سیاستهای پولی بانک مرکزی باشد و دوما سیاست ضدتورمی بانک مرکزی را خنثی نکند. با آنچه که حداقل در ۶ هفته اخیر در سیاستهای ارزی گذشته، رخ داده، به نظر میرسد بعد از التهابات بازار ارز که در نیمه خرداد اوج گرفت، بانک مرکزی با مداخله به موقع و مشخصا استفاده از ابزار خرید و فروش توافقی ارز و مجموعه اقدامات سازنده خود توانست عملکرد خوبی داشته باشد. مانیتور روند نرخ ارز حتی در بازار غیررسمی در این ۶ هفته اخیر به ما نشان میدهد مجموعه اقدامات بانک مرکزی توانسته نرخ ارز را در یک محدوده باثباتتری نسبت به قبل نگهدارد و بدون تردید میتوان این موضوع را یک موفقیت برای بانک مرکزی در کوتاهمدت تلقی کرد چراکه توانسته در حالی فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران که کشور درگیر مسائل داخلی و خارجی بوده و در شرایطی که انتظارات تورمی به عنوان فاکتور غیربنیادی در بازار ارز میتوانسته در کوتاهمدت تاثیر بگذارد و بیثباتی ایجاد کند، با ثبات بخشی که ناشی از مجموعه اقدامات آن بوده، کارنامه قبولی را بگیرد.
درباره اقدامات تکمیلی و مسیرهای بعدی بانک مرکزی در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت به نظر میرسد با توجه به تحولاتی که در پیش است، چه از جنبه مثبت و چه جنبه منفی به آن نگاه کنیم، ضرورت دارد بانک مرکزی در کوتاهمدت نقش موثر و رساله اصلی خود را دنبال کند. در واقع بانک مرکزی باید مجموعه اقداماتی که میتواند در بازه کوتاهمدت یک ثبات نسبی بییشتری به بازار ارز بدهد را به روشهای قبلی یا روشهای جدید ادامه دهد چرا که کشور ما در افق پیش رو تحولات متعددی را تجربه خواهد کرد که هر کدام میتواند در بازار ارز تاثیرگذار باشد بنابراین حضور و مداخله به موقع بانک مرکزی میتواند این اطمینان خاطر را به فعالان اقتصادی بدهد. مهمترین عامل کمککننده به بازار ارز در میان مدت و بلندمدت این است که بانک مرکزی بتواند یکی از وظایف اصلی خودش را که حفظ ارزش پولی ملی است را محقق کند که برای این امر هم باید در ابتدا به وظیفه اول خودش یعنی استحکام قیمتها و مهار تورم در میانمدت و بلندمدت به خوبی بپردازد. حداقل اینکه در گام اول به میانگین بلندمدت خود یعنی حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد برسد؛ هرچند میدانیم کار دشواری است و در بازه کوتاهمدت شدنی نیست؛ اما بسیار مهم است که مجموعه سیاستهایی که بانک مرکزی اطمینان خاطری به فعالان اقتصادی بدهد. وقتی کارگزاران اقتصادی سیاستها را رصد میکنند آن عقلانیت انتظاری به آنها این سیگنال را بدهد که مجموعه اقدامات بانک مرکزی در حوزه پولی و بانکی به سمت این است که کشور برای مهار تورم و کنترل و کاهش تورم در حال حرکت است. کارگزاران اقتصادی باید این احساس را از مجموعه سیاستهای پولی و بانکی بانک مرکزی مستمرا داشته باشند. این موضوع به شرطی محقق میشود که یکسری سیاستهای پولی ضد تورمی، قاعدهمند، مستمر و مستحکم را بانک مرکزی مانند گذشته دنبال کند. هرچند ریتم کند آن کماهمیتتر از استمرار سیاستهای ضد تورمی است. این مسائل چه از طریق سلطه مالی و چه به شکل مستقیم و غیرمستقیم میتواند روندهای پولی و مالی را از حالت بسته ضدتورمی خارج کند بنابراین دولت باید خیلی مراعات کند که این موضوع هم رعایت شود که مجموعه کارکردهای مالی دولت به سمت و سویی نباشد که اولا خودش به خلق تورم بینجامد و دوما سیاستهای ضد تورمی بانک مرکزی را خنثی کند. در حال حاضر به سیاستهای همساز نیاز داریم؛ یعنی اگر بانک مرکزی به عنوان متولی سیاستهای پولی کشور در حال ترسیم مسیر ضد تورمی است، مجموعه عملکردهای مالی دولت اولا باید همسو با سیاستهای پولی بانک مرکزی باشد و دوما سیاست ضدتورمی بانک مرکزی را خنثی نکند. این تناقضها اگر از طرف کارگزاران اقتصادی ملاحظه شود، باورها و کاهش انتظارات تورمی هم محقق نمیشود. موضوع اصلی برای دولت و بانک مرکزی باید این باشد که تورم کاهش پیدا کند و روند مستمری پیدا کند، ضمن اینکه کارگزاران اقتصادی هم آن را حس کنند.
فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران
You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.
گزارش روز بازار 1401/04/20
گزارش بازار دوشنبه 20 تیر ماه 1401 دور شدن از سطح یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی
شاخص کل با کاهش حدود 10هزار و 890 واحدی به عدد 1 میلیون و 487 هزار واحد و شاخص هموزن نیز با افت 6 هزار 270 واحدی به عدد 409 هزار واحد و شاخص فرابورس با 222 واحد کاهش به عدد 19 هزار و 822 واحد رسید . نمادهای فولاد، ومعادن و فخوز به ترتیب بیشترین تاثیر مثبت و نمادهای فارس ، فملی و شتران نیز بیشترین تاثیر منفی بر شاخص را داشتند.
ارزش معاملات خرد 3،272 میلیارد تومان شامل سهام و حق تقدم ثبت شد. همچنین امروز شاهد خروج 758 میلیارد تومان پول حقیقی از بازار بودیم. گروهها با بیشترین ورود پول حقیقی به ترتیب فلزات اساس و هتل و رستوران بودند و همچنین گروه بیمه و بازنشستگی، فرآوردههای نفتی و محصولات شیمیایی نیز بیشترین خروج پول حقیقی را امروز ثبت کردند. دلار در بازار آزاد 31 هزار 380 تومان و سکه نیز 15 میلیون و 275 هزار تومان معامله شد.
ارزش معاملات و خروج پول هر روز در وضعیت بدتری قرار میگیرد در پایان بازار، ارزش معاملات عدد ضعیف 3272 میلیارد تومان و خروج پول سنگین 758 میلیارد تومانی را ثبت کرده است. تا زمانی که این متغیرها نشانهای از بهبود را نداشته باشند، بسیاری از پولهای بزرگ حاضر به خرید سهام نخواهند شد و این موضوع به فشار عرضهها دامن خواهد زد.
بسیاری معتقد هستند که زمانی که همه ناامید شوند زمان برگشت بازار است. از اساس با این حرف مخالفم. بازار سهام زمانی رشد میکند که تقاضا برای سرمایهگذاری در ان از عرضه سهام بیشتر باشد. یکی از فاکتورهای تاثیرگذار بر تقاضای سهام، وضعیت بنیادی شرکتهاست اما فاکتور مهم دیگر، وضعیت جریان سرمایه در کشور است. فعلا برایند جریان سرمایه در کشور به سمت بازار سهام نیست. ما در حال تجربه یک حباب منفی در سهام هستیم که ممکن است بزرگتر هم شود اما قاعدتا مثل همهی حبابهای منفی بعد از گذشت دوره رکود هیجانی، این حباب نیز از بین خواهد رفت. همانگونه حباب مثبت سال 99 از بین رفت. در بورس ایران به دلایل مختلف معمولا قیمت همیشه با فاصله از ارزش ذاتی معامله میشود و کم پیش میآید در فاصله کم با ارزش ذاتی باشد. در این بین شاید فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران خود شرکتها بتوانند کمی امید تزریق کنند. صورتهای مالی ۱۲ ماهه شرکتهای بزرگ بازار میتواند کمی شرایط را تغییر دهد.
قیمتگذاری دستوری در بورس/ دامنهنوسان ۱۵ درصد میشود؟
به گزارش تجارتنیوز، کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار در نامه خطاب به سازمان فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران بورس چندین پیشنهاد مطرح کردند که مهمترین آن افزایش سه برابری دامنه نوسان است.
آنگونه که نامه نشان میدهد کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار خواستار افزایش دامنه نوسان از مثبت و منفی پنج به مثبت و منفی ۱۵ است.
پیگیریهای تجارتنیوز نشان میدهد که اعضای این کانون دامنه نوسان ۱۵ درصدی را با توجه به شرایط بازار حساب شده میدانند.
یک کارشناس بازار سرمایه در این خصوص میگوید: دامنه نوسان شبیه قیمتگذاری دستوری است. حذف یا افزایش میتواند به رشد بازار کمک کند.
محمد خبریزاده توضیح میدهد: افزایش این دامنه خوب است اما به شرطی که حساب شده باشد. یعنی ماهانه یک تا یک و نیم درصد افزایش داشته و پس از شش ماه الی یک سال به عدد پیشنهادی کانون کارگزاران برسد.
به فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران گفته وی نوسان بورس تهران بیش از مثبت و منفی ۱۵ نخواهد بود و این عدد نرمال است.
خبریزاده ادامه میدهد: با افزایش این فاکتور خرید و فروش هیجانی در بازار کاهش مییابد. سیستمها و روشهای معاملاتی همگام با بورسهای دنیا به روز میشود.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید میکند: با افزایش این دامنه میزان نقدشوندگی بازار نیز افزایش پیدا میکند.
واکنشها به افزایش دامنه نوسان بورس
این پیشنهاد افزایش دامنه نوسان در حالی مطرح است که طی دو روز گذشته برخی از کاربران فضای مجازی خواستار افزایش دامنه نوسان بودند. اما سهامداران خرد نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند.
بخشی از سهامداران عقیده دارند که این افزایش تنها منافع برخی از سرمایهگذاران کلان را تامین میکند. بر اساس صحبتهای سهامداران در صورت اجرایی شدن این طرح، امکان نوسانگیری و تحرکات سفتهبازانه توسط بازیگران بزرگتر بیش از پیش فراهم میشود.
اقتصاد آنلاین نیز خبر از تمایل سازمان بورس و اوراق بهادار برای افزایش دو برابری دامنه نوسان میدهد.
بهنظر میرسد علت برگزاری این نشست برداشته شدن فشار انتقادات از روی دوش سازمان بورس، جهت اتخاذ تصمیمات غیرمعمول و سخت است.
هرچند بسیاری از فعالان تا پیش از این خواستار افزایش این فاکتور بودند اما کسی انتظار افزایشی سه برابری را نمیکشید.
نرخ طلا در سال 2021، روندها و پیش بینی 5 ساله
اکثر پیش بینی های ارائه شده در مورد نرخ طلا، همچون داشتن چتری در دست در زمان طوفان است. برای تحلیل این فلز گرانبها فاکتورهای گوناگون و عوامل متغیری وجود دارد که حتی گاهی اوقات تحلیلگران نیز آنها را از یاد می برند.
علاوه بر آن، برخی تحلیلگران، تحلیل خود را براساس تنها یکی از این عوامل موثر ارائه می کنند. برای مثال: «نرخ بهره افزایش، در نتیجه نرخ طلا کاهش می یابد». این جمله حتی یک عبارت دقیق و صحیح نیست چه رسد که آن را به عنوان تحلیل در نظر گیریم (همانطور که بعدا به آن اشاره خواهیم کرد، این نرخ بهره واقعی است که بر نرخ طلا اثرگذار است).
اما به هرحال در نظر گرفتن پیش فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران بینی ها خالی از لطف هم نیست، حداقل دلیل برخی سرمایه گذاری ها و عواملی که ممکن است بزرگنمایی شده باشند را نشان می دهند. به علاوه ممکن است موجب تعدیل انتظارات از سرمایه گذاری بر این فلز شود.
حال که فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران سخن از پیش بینی به میان آمده، می توانیم نیم نگاهی به نرخ طلا در سال 2021 و 5 سال آینده بیاندازیم و عوامل موثر بر سر راه این فلز گرانبها را بهتر شناسایی نماییم. برای این منظور، ابتدا خلاصه ای از پیش بینی های تحلیلگران دیگر را شرح می دهیم و سپس عواملی که بیشترین اثر را بر نرخ طلا دارند بررسی می کنیم. در انتها نیز به یک جمع بندی در مورد نرخ طلا می پردازیم و طرح های بلندمدت را مطرح می نماییم. پس با ما همراه باشید.
گوی طلایی:
من تلاش کردم تا نرخ های پیش بینی شده طلا توسط چندین بانک و تحلیلگران بازار فلزات اساسی را جمع آوری نمایم. جدول رو به رو پیشبینی نرخ طلا فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران توسط مشاوران مختلف و تحلیلگران مستقل را نشان میدهد. همه آنها برای هر دو دوره زمانی پیش بینی های خود را ارائه نکرده اند اما من هرآن چیزی که آنها بیان کردهاند را در این جدول گردآوری کرده ام. اکنون می توانید خلاصه پیش بینی های تحلیلگران مختلف را مشاهده نمایید.
طبق جدول روبه رو مشاهده می کنید که اکثر تحلیلگران، پیش بینی نرخ طلا برای سال 2021 را بالای 2000 دلار به ازای هر انس اعلام کرده اند اما از سوی دیگر دو تحلیل پیش بینی نرخ 1900 دلاری را ارائه کرده اند. اما چیزی که بین همه تحلیلها مشترک است، پیش بینی روند صعودی طلا در بلندمدت است (البته باید در نظر داشت که این مطالعه میتواند کاملتر هم شود زیرا همیشه عده ای روند نزولی را پیش بینی می کنند).
حال توجه شما را به چند نکته جالب از میان تحلیل ها جلب می نمایم…
پیش بینی گروه CPM از همه پایین تر است اما اگر متوسط نرخ طلا در 2021 حدود 1922 دلار به ازای هر انس باشد، ما شاهد 8.2% افزایش نسبت به میانگین نرخ در سال 2020 خواهیم بود. علاوه بر آن این گروه اعلام کرده است که «انتظار می رود در بلندمدت نرخ طلا به سرعت افزایش یافته و به نقطه ای به مراتب بالاتر از 2000 دلار برسد. به نظر می رسد که چنین افزایشی ناشی از افزایش حجم خرید سرمایه گذاران به دلیل ظهور بحران های سیاسی و اقتصادی باشد… احتمال می رود که چنین رویدادی طی سال های 2025-2023 رخ نماید». (برای مطالعه دقیق تر دیدگاه این گروه میتوانید به گزارش ماهانه آنها به نام Precious Metals Advisory در وبسایتشان مراجعه نمایید.)
در این میان، باتوجه به پیش بینی های راس نورمن که تحلیل هایش درمورد نرخ طلا برای 9 بار در LBMA اول شد، نرخ طلا در سال جاری 20% افزایش خواهد یافت. و در آخر نیز باید اشاره کنیم که میانگین نرخ طلا با استناد به پیش بینی ها ارائه شده، 2228 دلار به ازای هر انس خواهد بود.
شاید بپرسید پیش بینی خودم چیست؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید به بررسی عوامل مثبت و منفی موثر بر نرخ طلا بپردازیم.
جاده طلایی:
براساس تجربه ای که من در حوزه معاملات طلا کسب کرده ام، اکنون به مرور عواملی میپردازیم که شخصا معتقدم بیشترین تاثیر را بر روی این فلز گرانبها در سال جاری خواهد داشت.
محرکهای پولی و مالی
انتظار نمی رود که محرک های پولی ( توسط فدرال رزرو) در سال جاری کاهش یابد. به عنوان مثال، رئیس بانک فدرال شیکاگو، چارلز اونز چنین بیان می کند: «آژانس های اقتصادی باید خود را برای بسط ترازنامه آماده سازند…»
از سوی دیگر احتمال می رود که محرک های اقتصادی ( توسط کنگره و رئیس جمهور) به شدت افزایش یابند. نکته جالب راجع به این نوع محرک ها آن است که آنها بانک را دور می زنند و سرمایه را به صورت مستقیم در دسترس مردم که پتانسیل خرج کردن آن را دارند قرار می دهند.
رئیس جمهور منتخب مردم ، جو بایدن به صورت علنی اعلام کرده است که زمانی که رسماً قدرت را به دست گیرد، “اولویت اول” وی بسته محرک خواهد بود. با بازگشت جنت یلن-اکنون در جایگاه وزیر خزانه داری-از بسته های محرک دیگر نیز حمایت خواهد شد. باتوجه به فعالیت وی به عنوان رئیس بانک فدرال و با توجه به گفتگوهای اخیر، پیام دریافت شده این است که: محرک های اقتصادی بیشتری در راه خواهد بود.
اکنون که این مقاله نوشته می شود هنوز بسته های محرک اقتصادی نهایی نشده اند، اما براساس اطلاعات منتشر شده، باید انتظار بسته ای حدود 3 تریلیون دلار در سال 2021 را داشته باشیم.
اگر نتایج آنها را در نظر نگیریم، محرک های پولی و مالی از کتالیزگرهای قوی طلا به شمار می روند. البته اگر این بسته ها را تصویب نکنند یا مقدار آن را از میران مورد انتظار کمتر کنند، همچون سرباری بر نرخ طلا عمل می کند. اما این سناریو غیرمحتمل است یا حداقل امسال اتفاق نمی افتد.
اگرمحرک های مالی مانند انتظار ما پیش روند، نرخ طلا صعودی خواهد بود…
پایین بودن نرخ بهره
فدرال رزرو به اوضاع پولی روان و آسانی حداقل تا سال آینده اشاره کرده است. چارلز اونز نیز اعلام کرد: «سیاستهای فدرال رزرو برای مدتی تطبیقی خواهد بود. آژانس های اقتصادی باید خود را برای دوره ای با نرخ بهره بسیار پایین آماده کنند.»
نرخ “واقعی” (خزانه 10 ساله منهای CPI) در حال حاضر در آمریکا منفی می باشد و بسیاری از تحلیلگران پس از انتخاب بایدن در انتظار فاصله گرفتن نرخ بهره اسمی و تورم هستند تا اوضاع اقتصادی بهبود یابد. به عبارت دیگر، اگر تورم افزایش یابد، حتی اگر بازده اسمی ثابت بماند، بازده واقعی کاهش خواهد یافت.
- رابطه بین طلا و بازده واقعی یکی از معتبرترین پیش بینی کننده های نرخ طلاست. احتمال می رود فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران که بازده تورمی منفی بماند، اگر چنین شود نرخ طلا افزایش خواهد یافت.
دلار آمریکا: از آنجا که طلا با دلار آمریکا قیمت گذاری می شود، در نتیجه این دو رابطه تنگاتنگی باهم دارند. از این رو اگر نرخ دلار کاهش یابد، نرخ طلا حمایت می شود. بسته محرکی که از آن نام برده شد، موجب کاهش نرخ دلار و میزان داراییهای اقتصادی مورد انتظار سال جاری می شود که ممکن است موجب کاهش نرخ دلار و در نتیجه افزایش نرخ طلا شود.
در صورتی که بتوان ویروس کورونا را کنترل کرد و فدرال رزرو و کنگره میزان محرک های اقتصادی خود را کاهش دهند، ارزش دلا افزایش و در نتیجه نرخ طلا کاهش خواهد یافت.
تهدید تورمی: از آنجائیکه فدرال رزرو فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران به وضوح اعلام کرده است که با رسیدن نرخ تورم به 2% مشکلی ندارد، احتمال بالا رفتن شاخص قیمت مصرف کننده وجود دارد. اکنون به بررسی مواردی می پردازیم که ممکن است موجب افزایش تورم در سال جاری شود…
بدهی ها و کسری های دولت به محدوده جدیدی رسیده و مطالعات تاریخی نشان می دهد که این امر می تواند موجب افزایش نرخ تورم شود. بدهی فدرال رزرو در سال 2020 حدود 135.6% از تولید ناخالص ملی (GDP) بود، سطحی که در تاریخچه فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران مدرن هنوز مچ نشده است. از سوی دیگر میزان کسری فدرال رزرو اکنون 3.2 تریلیون دلار معادل دو برابر رکود اقتصادی بزرگ است، سطحی که در تاریخ آمریکا بی سابقه می باشد.
در این میان، مطالعه در مورد شاخص مدیران خرید (PMI) در سال 2020 نشان داد، در حالیکه میزان سفارش های جدید کاهش یافته، میزان قیمت های ورودی افزایش یافته است. این شاخص در مورد سرویس های خدماتی نیز نشان میدهد که نرخ این خدمات برای دومین ماه متوالی با افزایش رو به رو بوده است، در حالیکه بررسی کارخانه ها نشان می دهد که قیمت های ورودی به بالاترین نرخ از اواسط 2018 رسیده است.
نرخ کامودیتی ها نیز با افزایش رو به رو بود؛ اکثر آنها افزایشی دو رقمی و حتی در مورد الوار ، افزایشی سه رقمی از سال پیش تاکنون را تجربه کرده اند.
در این میان، رئیس بانک فدرال سنت لوئیس، جیمز بولارد اعلام کرد که بانک وی گزارش هایی مبنی بر محدودیت عرضه کالاهای مختلف دریافت کرده که این امر موجب افزایش قیمت زیادی خواهد شد. وی بیان کرد: «ثبات تورم که یکی از مشخصه های دهه پیش بود، الگوی مناسبی برای رویدادهای سال 2021 نمی باشد و من انتظار تورمی بالاتر از آنچه بدان عادت کرده بودیم را دارم».
از سوی دیگر ، رئیس بانک فدرال کانزاس، استر جورج، یکی از “شاهین” های بانک مرکزی اعلام کرد که «نگرانی ها در مورد تورم افزایش یافته و بالا رفتن آن نیز محتمل است».
حال، اگر کسی بیان کند که بالا رفتن تورم بدون افزایش دستمزد امکان پذیر نیست، ذکر این مسأله که 20 ایالت آمریکا از اول ژانویه میزان دستمزهای خود را افزایش داده اند، خالی از لطف نیست. علاوه بر آن 4 ایالت دیگر ازجمله واشنگتن قصد افزایش حقوق و دستمزد در روزهای آتی را دارند.
اگر شاخص قیمت مصرف کننده در سال جاری افزایش یابد، سرمایه گذاران به فکر هج کردن تورم می افتند که در این صورت طلا یکی از انتخاب های آنها خواهد بود. چنین رویدادی موجب افزایش نرخ این فلز خواهد شد.
نتیجه ادامه شیوع کورونا: گونه جدیدی از کورونا در انگلیس، آفریقای جنوبی و نقاط دیگر شیوع پیدا کرده است که این امر مجددا موجب از سرگیری قرنطینه و بسته شدن مرزها می شود. علاوه بر آن، عقلانی است که بدانیم با وجود واکسن هنوز هم کورونا کنترل نشده است.
واکسن قدم مثبتی برای همه کشورها بود اما هنوز مجهول های زیادی وجود دارد. گفتنی است که اگر محدویت های کورونا ادامه دار باشد، نرخ طلا افزایش خواهد یافت. اما اگر واکسن موثر واقع شود و موجب احیای اقتصاد گردد، نرخ طلا کاهش خواهد یافت.
رکود طولانی: برخلاف بازار بورس آمریکا که در آستانه فتح قله های جدید است، کماکان گزارش های متعددی از تنشهایی که کسب و کار فاکتور های مثب و منفی برای کارگزاران های بسیاری با آن دست و گنجه نرم می کنند به گوش می رسد. متأسفانه به احتمال قریب به یقین ورشکستگی ها و بیکاری همچنان ادامه دارد و در بین کارشناسان گفتگو در مورد رکودی طولانی در جریان است. از آنجائی که طلا در رکود به خوبی عمل می کند، در صورت ادامه این وضعیت نرخ آن افزایش خواهد یافت.
قوهای سیاه: به اتفاقی که موجب خلع سلاح شدن سرمایه گذاران می شود، اصطلاحاً “قوی سیاه” گفته میشود و 2021 پتانسیل این اتفاق را دارد- عوامل احتمالی نظیر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، آشفتگی های اجتماعی و سقوط بورس و بازار مسکن در زمره این اتفاقات قرار می گیرند. تنها یک شوک دیگر به جامعه یا بازار کافی است تا در ست مانند 2020 سرمایه گذاران طلا را برای هج کردن (پوشش ریسک) انتخاب نمایند و بدیهی است که چنین امری موجب افزایش نرخ این فلز خواهدشد.
و اما پیش بینی من برای نرخ طلا در سال 2021:
پیش بینی من برای نرخ طلا در 2021 براساس وضعیت کنونی است: بازده واقعی منفی، دلار تضعیف شده، انتظار افزایش تورم و محرک های پولی و اقتصادی در جریان. البته باید کاهش توانایی فدرال رزرو برای مواجه با بحران ها را نیز در نظر بگیریم، به عبارت دیگر کارایی “جعبه ابزار” این بانک کاهش یافته است. در نتیجه، پیش بینی من افزایش نرخ طلا در سال 2021 می باشد که به صورت خلاصه در جدول زیر آمده است:
2،100 $ | حداقل افزایش |
2،250$ | افزایش احتمالی بدون ظهور بحران |
2،500$ | افزایش احتمالی با اضافه شدن بحرانی دیگر |
90% | احتمال افزایش نرخ طلا در 2021 |
10%> | احتمال کاهش نرخ طلا در 2021 به کمتر از 1،500$ |
10،000$-3،000$ | پیش بینی نرخ طلا برای 5 سال آینده |
مهمترین پیام این تحلیل آن است که حتی اگر من اشتباه کنم هم داشتن طلا امری بسیار مهم است. به عبارت دیگر هر کاهش قیمتی فرصتی مناسب برای خرید به شمار می رود مخصوصا برای افرادی که مقدار قابل توجهی در دست ندارند.
به یاد داشته باشید که ارزش طلا از قیمت آن بیشتر است. فاکتورهای مهمی روی نرخ طلا چه در کوتاه مدت و چه بلندمدت اثرگذار است. برای یادگیری بیشتر معاملات طلا و نقره، اینکه چه چیزی در انتظار آنهاست واطلاعات ببیشتر در مورد ارزهای پشتیبان می توانید پرفروش ترین کتاب مایک مالونی به نام “راهنمای سرمایه گذاری در طلا و نقره” را به طور رایگان مطالعه نمایید.
چرا گاهی اوقات شاخص بورس منفی میشود؟
سرمایهگذاری در بورس به یکی از روشهای پرطرفدار سرمایهگذاری تبدیل شده است و افراد زیادی برای کسب سود و پسانداز به دنبال شناخت اصول و روشهای درست سرمایهگذاری در این بازار هستند. یادگیری اصول و مفاهیم بازارهای مالی، مزایا و معایب و ویژگیهای آن، قبل از شروع سرمایهگذاری میتواند بسیار راهگشا باشد. یکی از آن مفاهیم شاخص بورس است که ممکن است در اخبار شنیده باشید که برای مثال امروز شاخص بورس منفی یا مثبت بود، یا شاخص به دنبال شکست مقاومت 1300 هزار واحد است.
شاخص بورس چیست؟
پیش از آن که به دلایل منفی شدن شاخص بورس بپردازیم در ابتدا به مفهوم شاخص میپردازیم. شاخص بورس، عددی است که نمایانگر روند صعودی یا نزولی بودن بازار است. بورس اوراق بهادار، چندین شاخص دارد که هر کدام کاربرد خاص خودش را دارد.
شاخصهای اصلی بورس شاخص کل و شاخص کل (هم وزن) هستند که برای مشاهده آن میتوانید به سامانه کارگزاری یا سایت اطلاعات فناوری بورس مراجعه کنید. شاخص کل بورس که سرمایهگذاران و افرادی که در بورس فعال هستند دائما از آن صحبت میکنند، نشاندهندهی سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است. در واقع تغییرات شاخص کل بورس، میتواند معیاری برای میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بورس باشد.
علاوه بر شاخصهایی که گفته شد، شاخصهای دیگری مثل شاخص 50 شرکت برتر، شاخص 30 شرکت بزرگ، شاخص صنعت و شاخص واسطهگریهای مالی نیز وجود دارد.
نکته اینجاست که مثبت یا منفی بودن شاخص همیشه به معنای مثبت یا منفی بودن کل بورس یا سبد سرمایهگذاری شما نیست. شاخص کل، وضعیت کل بورس را در نظر میگیرد.
شاخص بورس منفی، دلهرهای برای سهامداران
کارشناسان عوامل مختلفی را در منفی شدن شاخص بورس عنوان کردهاند. به طور کلی، انتظار اینکه قیمتها و به دنبال آن شاخص کل همیشه روند صعودی و مثبت داشته باشد، تصوری کاملا خیالی و واهی است. چرا که اصل اساسی بورس بر این است که قیمتها بر مبنای عرضه و تقاضا شکل میگیرد و ممکن است گاهی اوقات عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد و باعث فروش بیشتر و در ادامه شاخص بورس منفی شود.
عواملی همچون کاهش نرخ ارز، جذابیت بازارهای موازی و خروج پول از بازار، شیوههای نادرست عرضه اولیه سهام، شرایط سیاست داخلی و خارجی و عواملی مثل انتخابات و مذاکرات، نقش مهمی در افت یا صعود شاخص ایفا میکنند. با این حال، ممکن است گاهی اوقات، دلایل دیگری مثل دخالت دولت در قیمتگذاریهای دستوری نیز وجود داشته باشد.
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که سرمایهگذاران همواره باید به اصول و استراتژیهای معاملاتی خود پایبند باشند و برای بازارهای منفی نیز برنامه داشته باشند.
برخی کارشناسان، هجوم تازهواردان به بورس را دلیل اصلی ریزش شاخص در سال 1399 میدانند و معتقدند رفتار هیجانی آنها باعث چنین ریزشی شده است. برخی نیز انگشت اتهام را به سمت دولت، شرکتهای حقوقی دراز میکنند. پیشرفتهای تکنولوژیکی مثل معاملات الگوریتمی نیز از این اتهامات مبرا نبوده است.
سخن پایانی
بورس نیز مانند هر بازار دیگری فراز و فرودهای زیادی را تجربه میکند. چیزی که اهمیت دارد بهکارگیری استراتژیهای درست و اصولی در آن شرایط بازار است. سرمایهگذاری در بورس، کاملا تخصصی است و به صرف زمان و تمرکز نیاز دارد. این جمله که بورس شغل دوم، درآمد اول است، کاملا اشتباه است.
سامانه مدیریت ثروت مانو، شرایطی را فراهم کرده است که افراد بتوانند بدون نیاز به کسب دانش تخصصی مالی و اقتصاد و همچنین صرف زمان برای تحلیل فاکتورهای اقتصادی، به صورت غیرمستقیم و حرفهای در بورس سرمایهگذاری کنند.
دیدگاه شما